به گزارش کسب و کار نیوز، شبکه تیآرتی وابسته به دولت ترکیه در گزارشی با موضوع اعدامهای هفته گذشته در عربستان نوشت: در حالی که مجازات اعدام همچنان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته سراسر جهان، از جمله آمریکا اجرا میشود، چیزی که درباره این اعدامها بیش از هر چیز نگران کننده است، این است که آنها در دوران حکومت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان اتفاق افتادهاند؛ مردی که هماکنون به خاطر حبس مخالفانش و صدور دستور قتل بدون برگزاری محاکمه بدنام است.
این بار هم به نظر میرسد اکثر کسانی که اعدام شدند، متعلق به اقلیت شیعه باشند. با این حال جالب است که این اعدامها مدت کوتاهی پس از حمله چهار افراطگرای سنی داعشی صورت گرفت که پس از حمله به یک مرکز امنیتی در شمال ریاض جان خود را از دست دادند.
در حالی که وسوسهانگیز است که این اعدامها را به انگیزههای فرقهگرایانه نسبت دهیم، این مساله تا حد زیادی نامحتمل به نظر میرسد زیرا شوکهکنندهترین جلوه خشونت دولت سعودی علیه سنیها به کار گرفته شده است. بنابراین روشن است که ریاض خواستار ارسال پیامی کلی بوده است.
خالد بن عبدالکریم التویجیری سر بریده شد و بدن بدون سر او در حالی که به صلیب کشیده شده بود، چندین ساعت به نمایش گذاشته شد تا دیگران راه او را دنبال نکنند.
طبق گزارش شبکه العربیه که سرمایه آن از سوی عربستان تامین میشود و مقر آن در امارات قرار دارد، تویجیری از سال ۲۰۰۷ و پس از کشتن و سر بریدن عمویش که افسر نفوذی القاعده در نهاد امنیتی سعودی بود، در بخش زندانیهای اعدامی حبس بود. عزیز العمری، شریک جرم او نیز در همین اعدام جمعی سر بریده شد.
در حالی که لفاظیهای آنان ریشه در شکافهای فرقهگرایانه دارد، برخی تحلیلها از جمله تحلیل سازمانهای حقوق بشری مبنی بر اینکه اعدامهای خونین عربستان با انگیزه فرقهگرایانه صورت میگیرند، نادرست هستند. ما نمیتوانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که اکثر برجستهترین مخالفان سیاسی دولت سعودی که اکنون در زندانهای این کشور به سر میبرند، روحانیهای سنی محافظهکاری هستند که با اصلاحات محمد بن سلمان برای “آزادسازی” مخالفند.
با توجه به شمار افرادی که از زمان تصمیم بن سلمان برای کاهش محدودیتها در عربستان اعدام شدهاند، این اصلاحات مضحک به نظر میرسند. از جمله افرادی که در سایه اصلاحات محمد بن سلمان کشته شدهاند، جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی است که کشتار بیرحمانه او جهان را در شوک فرو برد.
ریاض هماکنون به دنبال صدور حکم اعدام علیه شیخ سلمان العوده، روحانی سنی است که پس از انتشار یک مطلب انتقادی غیر افراطی در شبکههای اجتماعی به زندان افتاد. این نشان میدهد که هیچکس از چنگ بیرحم محمد بن سلمان در امان نیست.
عربستان در تلاش است تا خود را به عنوان مدافع اسلام سنی علیه تهدید روزافزون شیعه به خصوص از سوی ایران معرفی کند اما این مساله نادرست است. خاندان سلطنتی سعودی و عالمان دینی حامی آن که در راستای تمایلات اربابان خود فتوا و حکم دینی صادر میکنند، از هویت سنی خود و قدرتشان برای حفاظت از مکه و مدینه به عنوان دو شهر مقدس اسلام برای ساکت کردن صداهای منتقد و جلب حمایت سنیها در سراسر جهان عرب و اسلام استفاده میکنند. این خاندان در واقع نگران توسعهطلبی ایران هستند.
با این حال حفاظت عربستان از اسلام سنی یک افسانه است و نمیتواند بیش از این از واقعیت دور باشد.
چند روز پیش از این اعدامها، مقامات سعودی یکی از بزرگترین درجههای افتخار در اسلام را به سامی المسعودی، روحانی شیعه عراقی و از رهبران حشد شعبی اعطا کردند و به او اجازه دادند که وارد کعبه شود.
سامی المسعودی یکی از مشاوران حشد شعبی عراق است و پس از اعدام شیخ نمر در سال ۲۰۱۶ تهدید کرد که انتقام این اقدام را از حکومت عربستان خواهد گرفت. به رغم تمام اینها اما به او اجازه داده شد که وارد ساختمان مقدس کعبه شود که قبلهگاه ۱.۸ میلیارد مسلمان است.
تمام اینها نشان میدهند، تا زمانی که کسی در جاهطلبیهای سعودیها مداخله نکند، برای ریاض مهم نیست افراد چه مذهب یا فرقهای را دنبال میکنند؛ جاهطلبیای که به نظر میرسد در حال حاضر به واژگونی کامل بهار عربی و ایجاد روابط نزدیکتر با اسرائیل به قیمت مصائب دیرینه مردم فلسطین معطوف باشد.
محمد بن سلمان و پدرش، ملک سلمان از زمان در دست گرفتن قدرت دستاوردهای مثبت بسیار اندکی داشتهاند و از خود میراثی از حبسهای جمعی، محاکمههای ناعادلانه، اعدامهای مشکوک و جنگهای شکست خورده از جمله فاجعه انسانی یمن به جا گذاشتهاند.
همچنین گفته میشود قدرت مطلق مسلماً با خود فساد به همراه دارد. در مورد بن سلمان کاملاً روشن است که او پیش از به قدرت رسیدن، کاملاً در زمینه اخلاق فاسد بوده است و زمانی که در نهایت به قدرت رسید، چنان در خشونت و سرکوب غرق شد که حتی اعضای خانوادهاش نتوانستند از آن بگریزند. اقدامات او نشانگر شخصیتی خودشیفته است که وابستگی زیادی نسبت به قدرت دارد و برای حصول اطمینان از اینکه کسی با حاکمیت و حتی دیدگاهش مخالفت نمیکند، دست به اقدامات ویرانگری خواهد زد.
بن سلمان قدرتی را که در دست دارد چنان به فساد کشیده است که حاکمان گذشته عربستان در مقایسه با او همچون مدافعان حقوق بشر به نظر میرسند.
اگر تمام چیزی که بن سلمان میخواهد با آن تداعی شود، حبس روحانیان سنی منتقد، شکنجه و اعدام اقلیت شیعه و خاموش کردن خشونتآمیز مخالفان پروژه “آزادسازی از طریق سرکوب” باشد، پس میتواند مطمئن باشد که یکی از بدترین میراثهای هر حکومت دیکتاتوری در خاورمیانه مدرن را از خود به جا میگذارد.
انتهای پیام