شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، وی در این راستا صندوق های پژوهش و فناوری را بازیگران اصلی در حوزه اعطای تسهیلات و سرمایهگذاری دانست. ستاری با تاکید بر اینکه رویکرد صندوق نوآوری و شکوفایی در حال تبدیل شدن به یک صندوق توسعهای برای حمایت از شرکتهای دانشی است، خاطرنشان کرد: حوزه شرکتهای دانشبنیان بیش از هر چیزی احتیاج به ایدههای جدید در حوزه سرمایهگذاری دارد، در حالی که ما با یک فضای سنتی سرمایهگذاری مواجه هستیم که عموماً بانکها و صندوقهای مالی تامین سرمایه صورت میگیرد.وی با تاکید بر اینکه فضای دانشبنیان کشور احتیاج به ایدههای جدید در حوزه سرمایهگذاری دارد، اظهار کرد: اینکه ما بتوانیم سرمایهگذاریهای خطرپذیر را “در حوزه بورس و بیمه” توسعه دهیم، میتوانیم تغییر جدی در زیست بوم ایجاد کنیم، اینها وظایفی است که صندوق نوآوری و شکوفایی در دوره جدید به دنبال آن است.
معاون علمی رئیس جمهور با اشاره به برنامههای جدید صندوق نوآوری گفت: این امر مانع از مسؤولیت متقابلی که صندوقهای پژوهش و فناوری دارند، نیست، بلکه با این برنامه ها زیر ساختهای مالی صندوقهای پژوهش و فناوری توسط صندوق نوآوری و شکوفایی به شدت تقویت میشود. ستاری اضافه کرد: این حمایتها مسؤولیت سنگینی را بر دوش صندوقهای پژوهش و فناوری در استانها میگذارد، چرا که آنها باید به طور مناسبی بتوانند این سیاستها را در داخل کشور جاری کنند که البته برنامهها نقش نظارتی صندوق نوآوری را بر روی صندوقهای پژوهش و فناوری جدیتر میکند و برای این هم قطعاً اتفاقاتیافتاده است.
هدایت تسهیلات بهسوی سرمایهگذاران بخش خصوصی
افشین کلاهی، رئیس مجمع تشکلهای دانشبنیان
در اقتصاد امروز که اقتصاد نوآور و فناورانه است حمایت از کسب و کارهای نوپا و شرکت های دانش بنیان باید به الفبای روزمره تبدیل شود. برای تحقق امر اقتصاد نوآور همکاری بخش دولتی و بخش خصوصی را در کنار هم می خواهیم. نبود هر کدام از این حلقه ها مسیر توسعه و تحقق اقتصاد نوآور را دچار خدشه خواهد کرد. بخش دولتی و خصوصی هر کدام می توانند نقش منحصر بفردی را در طی مسیر و رسیدن به اهداف نهایی شرکت های دانش بنیان ایفا کنند. موضوع حمایت و سرمایه گذاری از این مدل کسب و کارها همواره به عنوان مهم ترین مشکل بر سر راه توسعه مطرح می شود که حل این مهم نیازمند مشارکت بخش خصوصی و دولتی است. در حال حاضر شرکتهای نوپا دنبال سرمایه هستند و گروهی از شرکتها هم نوپا و هم دانشبنیان هستند که میتوانند از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی تسهیلات دریافت کنند. گروه دیگر، شرکتهای دانشبنیانی هستند که به محصول نیز رسیدهاند. در این میان از نگاه سرمایهگذار، شرکتی که به محصول رسیده نسبت به آن شرکتی که تنها یک ایده دارد ارجحیت بیشتری برای سرمایهگذاری دارد. در این بین اینکه دولت روی هر ایدهای سرمایهگذاری کند، صحیح نیست. در این صورت در آینده با سونامی شرکتهای ورشکسته و یکسری جوان نخبه که از تجارت سرخورده شدهاند، روبه رو خواهیم شد. اگر حمایتها فقط از نوع ارائه تسهیلات و وام باشد
تحصیل کردگان نخبه بیکار به تحصیلکردگان نخبه بدهکار تبدیل میشوند بنابراین راهکار مطلوب یافتن سرمایهگذار است. خوشبختانه این دیدگاه در حال تغییر است ولی ساختار همچنان همان است که این امر باعث میشود بااحتیاط بیشتری عمل شود و در دادن وامها و دانشبنیان کردن شرکتها سختگیرانهتر عمل کنند. در کنار این موارد باید از سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز حمایت شود. یک سرمایهگذار بخش خصوصی تا زمانی که از بازگشت سرمایهاش اطمینان حاصل نکند اقدام به سرمایهگذاری نخواهد کرد و نکته دقیقا اینجاست، تنها شرکتهای موفق، میتوانند تسهیلات دریافتی را پس بدهند. شرکتی که روی یک محصول و خدمت کارکرده و آن را پرورش داده مدل و طرح کسبوکار طراحی کند. یعنی به منابع درآمدی فکر کرده باشد و تیم فنی خود را تشکیل دهد. در نهایت برای تکمیل ایده خود برای دریافت حمایت مالی درخواست بدهد. باید با هدایت تسهیلات بهسوی سرمایهگذاران بخش خصوصی از سلامت چرخه حمایت اطمینان حاصل کرد. در انتهای چرخه تعدادی شرکت دانشبنیان داریم که با حمایتهای انجامشده تبدیل به یک کسبوکار بالغ میشوند و از سوی دیگر سرمایه شرکت سرمایهگذار نیز بازمیگردد و بهاینترتیب بخش خصوصی در خدمت بخش خصوصی خواهد بود. سرمایهگذاران دولتی، معیارهای دیگری دارند در بعضی موارد چندان دغدغه بازگشت پول را ندارند و همین مسئله نیز چالشهایی را هم برای خودشان و هم شرکتهای دریافتکننده تسهیلات ایجاد میکند.