به گزارش کسب و کار نیوز، عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق در این مراسم در سخنانی در بزرگداشت شهید محراب، آیتالله محمد باقر حکیم تاکید کرد: جای خالی شهید محراب نه فقط در سطح شخصی و خانوادگی که در سطح عراق و جهان اسلام کاملاً حس میشود، زیرا او از معدود شخصیتهای عراق بود که توانایی برقراری ارتباط با پیرامونیان را داشت، چه در سطح محلی، چه منطقهای و چه بینالمللی.
عمار حکیم اظهار کرد: او به خودی خود پروژهای برای وحدت ملی بود که همه اقوام و طوایف عراق گرد وی حلقه زدند. او پروژهای برای تصمیمگیری ملی مستقل بود که با دیگران براساس اصل اولویت عراق در تأسیس پروژه ملی برای نظام سیاسی مستقل تعامل میکرد. برای همین بود که با هدف قرار دادن وی آن هم اندکی پس از سرنگونی رژیم گذشته (صدام)، وحدت ملی و استقلال عراق در تصمیمگیری را هدف قرار دادند.
رهبر جریان حکمت ملی عراق سپس با یادآوری پروژه ملی عراقی که شهید حکیم به دنبال آن بود، افزود: امروز آن پروژه تا حد زیادی به تکامل رسیده است، جهاد و فداکاری شهید محراب و شهیدان صدر و سفیر مرجعیت شهید علامه سیدمحمدمهدی حکیم، ملا مصطفی بارزانی، مام جلال طالبانی و صدها عالم و رهبر، بلکه میلیونها شهید و مجاهد از همه طیفهای ملت عراق همه و همه ما را در برابر مسئولیتی تاریخی قرار میدهد که این پروژه را پیش ببریم، در چارچوب میهن و به دور از کشمکشها و سنگربندیهای فرقهای و قومی و منطقهای. ما راهی جز پیروزی در پیش نداریم و ملت کسی را که در این مسیر کوتاهی کند نخواهد بخشید، حجم فشارها و کشش منافع آنی و محدود هرقدر هم که باشد در این مسیر اهمیتی ندارد.
وی در توضیح این پروژه ملی ادامه داد: آن پروژه ملی بر پایه همافزایی در مسیرهایی که آن رهبران بزرگ پیش میبردند بنیان نهاده شد. هرچند مسیرها متنوع بود و گاه به لحاظ تاکتیکی یا ابزاری یا در برداشت از مرحلهای خاص یا ائتلاف با این و آن تفاوتهایی دیده میشد، اما همه یکدیگر را تکمیل میکردند و تلاش بود تا با سرنگونی رژیم دیکتاتوری، ساخت عراق دموکراتیک جدیدی رقم بخورد که بر بنیان عدالت اجتماعی و رفاه و کرامت و عزت همه طیفهای ملت عراق باشد.
عمار حکیم همچنین گفت: اولویتهای مرحله نخست پس از تغییر ایجاب میکرد که آن پروژه ملی با در نظر گرفتن دغدغهها و چالشهای بزرگ، به امور سیاسی و امنیتی و ایدئولوژیک اولویت دهد؛ اما امروز با پشت سر گذاشتن مرحله دغدغهها و با تحقق پیروزیهای بزرگ در برابر تروریسم و نقشههای بدخواهانه برای عراق، خود را در برابر اولویتهای تازهای مییابیم که ملت عراق پس از فداکاریهای بزرگ خود چشم بدان دوختهاند. در گذشته مسائل سیاسی و امنیتی و ایدئولوژیک موجود شرایط دشوار معیشتی شهروند عراقی را توجیه میکرد، اما دیگر این توجیهها پذیرفته نیست و فرزندان ملت وقتی از حداقلهای لازم برای زندگی رضایتمندانه برخوردار نباشند، به این توجیهها راضی نخواهند شد. برای همین میگویم که ادامه آن پروژه ملی و وفاداری به فداکاریهای ملت ایجاب میکند که اختلافات و منافع محدودمان را کنار گذاریم و اولویتهای ملتمان را پیش چشم نهیم.
وی سپس به بیان چالشهای پیش روی عراق به شرح زیر پرداخت و خواستار ایجاد موضعی ملی و آشکار برای تعامل با آنها شد:
“۱. چالش توافق بر دیدگاهی راهبردی و یکپارچه برای تعیین مسیر کشور … ما بهشدت نیازمند توافق بر راهبردی ملی هستیم که فراگیر و یکپارچه باشد. بحرانها و مشکلات موجود نتیجه اختلاف در دیدگاه و تشتت پروژهها و نبود اولویت و مشخص نکردن اصولی است که دولت در سیاست داخلی و خارجی خود باید در نظر بگیرد. اصول باید از گزند و اختلاف به دور باشد و رقابتهای سیاسی و انتخاباتی بر سر سازوکارها و اقدامات باشد. یکپارچگی عراق و حرمت خون ملت و شهروندان عراقی و استقلال و خدمترسانی و آزادی و پاکدستی و هویت ملی و چیزهایی از این دست اصولیاند که نباید به آنها گزندی رسد و محل اختلاف باشد.
لازمه ساختن چنین راهبردی مشارکت گسترده اصحاب اندیشه و فرهنگ و سیاسی و رهبران اجتماعی و نهادهای دینی و نهادهای مدنی و فعالان اجتماعی است تا آن را تدوین و معیارهای مشخصی برای تعهد به آن و تعیین میدانهای همکاری یا رقابت و میدان منافع عمومی یا خصوصی تعیین کنند و این اصول خط قرمزی باشد که به هیچ بهانهای نتوان زیر پا نهاد.
۲. چالش پیگیری و تحقق مطالبات ملت به خصوص در عرصه خدمات و اشتغالزایی. باید روشهای منسوخ تدریجی برای یافتن راه حلها را کنار بگذاریم و با ابتکار عمل جهشی در این عرصه ایجاد کنیم و در پی چندبرابر کردن و نه افزودن باشیم. باید از امکانات موجود استفاده کنیم و هرگونه مانع در مسیر استفاده از سرمایه عراقی و خارجی در بازسازی و توسعه و اشتغالزایی را برچینیم. وجود امکانات و فرصتها اگر به امتیازی ملموس تبدیل نشود که شهروند عادی از آن بهرهمند شود و آن را حس کند بی معنا خواهد بود. و این همه باید به دور از آفت فساد و فاصله طبقاتیای باشد که در آن گروهی هر روز برخوردارتر و عموم مردم هرروز محرومتر شوند.
۳. چالش مسالمت و همبستگی اجتماعی. مرحله فرقهگرایی و تروریسم باعث کینهها و حس انتقامخواهی در بسیاری مناطق بهخصوص مناطقی که تروریستهای داعش بدان دست یافتند، شده است. برای همین، تأمین آنچه لازمه زندگی شرافتمندانه است و راه را برای بازگشت آوارگان به خانههاشان باز و آغاز روند بازسازی شهرها و آشتی واقعی در سطح محلی را ممکن کند و همچنین تأمین آنچه لازمه زندگی شرافتمندانه برای قهرمانان جنگ با داعش و خانوادههایشان است اموری اساسی است که باید در رأس اولویتها باشد.
۴. چالش ساخت حکومت و تثبیت نهادها و پایان دادن به هر آنچه خلاف اقتدار حکومت و فاعلیت نهادهای آن باشد موضوعی اساسی است. باید شجاعت لازم برای این کار را داشته باشیم، هیچ سلاحی خارج از چارچوب حکومت پذیرفته نیست، هیچ گروهی خارج از نهادهای حکومتی حق فعالیت نظامی یا امنیتی را ندارد، هیچ نظام اداریای که اجازه فساد و هدر رفتن اموال عمومی را بدهد پذیرفته نیست، هیچ پستی نباید بر اساس وابستگی به این و آن توزیع شود، هیچ نیروی کارآمد و ملی نباید کنار گذاشته شود.
۵. چالش ثبات پایدار. داعش و امثال آن همچنان حضور دارند، چه به لحاظ فکری، چه به لحاظ نقشههای بدخواهان، چه به صورت سلولهای خفته اما مؤثر، باید از همه دستگاههای امنیتی خود حمایت کنیم تا بتوانند به مسئولیت خود در پایان دادن به سازمانهای تروریستی عمل کنند. نباید به هیچ نحو اجازه هرگونه اختلال را بدهیم و دوباره به حالت بی ثباتی و تهدید امنیت ملی برگردیم، آنچه در روزهای اخیر رخ داد اشارههایی است که باید جدی بگیریم و برای آن فکری کنیم و از دستگاههای امنیتی حمایت کنیم تا با آن و با اهداف پشت آن برخورد قاطع کنند.
۶. چالش استقلال و حاکمیت ارضی در سایه نزاع سختی که در منطقه و جهان درگرفته است. باید عراق نقش سازنده صلح را در منطقه بر عهده بگیرد و پایگاه ثبات در خاورمیانه باشد. نباید بگذاریم که عراق بار دیگر میدان خصومتها و تصفیه حسابها و جنگهای نیابتی شود. نمیتوان اجازه داد که عراق مبدأ حمله به همسایگانش باشد. نه به حضور نظامی رزمی خارجی، نه به پایگاههای نظامی خارجی. فقط همکاری و هماهنگیای پذیرفتنی است که نوع و حد و زمانبندی آن را دولت عراق با درنظر گرفتن منافع عالی کشور تعیین کند. ما میخواهیم که عراق مستقل باثبات قدرتمند شکوفا عرصه همکاری باشد و این همکاریها منافع عراق و امنیت و ثبات در منطقه و جهان را تأمین کند.
۷. چالش حمایت از دموکراسی. دموکراسی و آزادی عطیه الهی به ملت عراق است، نخواهیم گذاشت که تاریکاندیشان این آزادی را از ما بگیرند، برای همین باید هرچه سریعتر قانون انتخابات عادلانه تدوین و تصویب شود. باید نهاد نظارتی مستقل و توانمند با سازوکارهای مشخص بر انتخابات نظارت داشته باشد. نمیتوان اجازه داد که آنچه در انتخابات گذشته رخ داد تکرار شود، اتفاقاتی که اگر دوستداران و خیرخواهان کشور نبودند و نیروهای سیاسی و اجتماعی ملی مسئولانه با آن تعامل نکرده بودند کشور را به درههای خطرناک میکشاند. وضعیت فعلی را جز با قانون انتخاباتی که به همه مردم این احساس را بدهد که فرصتی برابر و عادلانه دارند عملی نیست.”
رهبر جریان حکمت ملی عراق در پایان افزوده است: ما به میهنمان از دریچه پروژهای نگاه میکنیم که رهبران بزرگ بنیان نهادهاند و معتقدیم که عراق با نسل جدید و رهبران اثرگذارش میتواند این پروژه را به پختگی برساند و آن را به سوی آیندهای درخشان رهبری کند. بزرگ باشیم، مانند آن رهبران بزرگ با مواضع و فداکاریهاشان و آنچه در راه عراق دادند. برای بزرگ بودن باید نخست به فرزندان ملت گوش فرادهیم و دربرابر آنان فروتنی کنیم و هر آنچه ما را از هدف ساخت عراق قدرتمند مقتدر مدافع منافع ملتش دور میکند کنار نهیم.