سرمقاله
آمارها نشان میدهد میزان تسهیلاتدهی بانکها افزایش پیدا کرده و این مساله در رشد نقدینگی موثر بوده است. هرچند نمیتوان منکر این موضوع بود؛ اما باید در این رابطه حساب تسهیلات خرد از کلان را از هم جدا کرد و بر این مساله مهم تاکید داشت که این موضوع مسئولیت بانکها برای پرداخت تسهیلات به بخشهای اقتصادی را از آنها سلب نمیکند. بانکها باید واسطهای برای تامین مالی تولیدکننده باشند و هرگز از این وظیفه فاصله نگیرند؛ اما این به معنای وساطت مستقیم برخی از بانکها برای تامین مالی نیست. برای مثال قرار نیست در نظام بانکداری کشور بانکها بهطور مستقیم در طرحهای توسعهای مشارکت کنند یا بانکها واسطه مستقیم مالی باشند، در این صورت نقش آنها به عنوان بانک به بانکهای توسعهای، تغییر خواهد کرد.
طی سالهای اخیر پرداخت تسهیلات خرد به متقاضیان با نرخ سودهای پایین یا حتی بدون سود در برخی از بانکها مثل بانکهای قرضالحسنه، بخشی از فشارهای مالی به خانوادهها را پایین آورده که البته نمیتوان این نقدینگی که عمدتا صرف تامین نیاز اساسی خانوادهها میشود را بر رشد کلی نقدینگی بهطور ملموسی اثرگذار دانست. مسئولیت مهم بانکها، هماهنگی با بانک مرکزی در پرداخت تسهیلات است. ممکن است بانک مرکزی پیرو برنامههای دولت، سیاستهای انقباضی در پیش بگیرد. در صورتی که بانکها همسو با بانک مرکزی عمل نکنند، اجرای سیاست پرداخت تسهیلات در آنها هرچند در آن تسهیلات خرد مورد نظر باشد، نرخ تورم را افزایش داده و بر میزان نقدینگی میافزاید. به همین دلیل نقش بانکها هرچند جزئی در جهتدهی به شاخصهای کلان اقتصادی و تامین مالی حتی در قالب تسهیلات خرد مهم است و به تبع آن بانکها باید در هر سیاست، طرح و دستورالعملی با اهداف بانک مرکزی هماهنگ باشند تا جریان تسهیلاتدهی در بانکها به سمت و سویی که تورمزاست، منحرف نشود.