مریم بابائی
به گزارش کسب و کار نیوز کلاهی نقطه قوت فهرست این دوره «ائتلاف برای فردا» را حضور افرادی میداند که باعث میشود در این دوره اتاقی صریحتر و پویاتر داشته باشیم.
وی طی سالهای گذشته به عنوان رئیس هیات مدیره مجمع تشکلهای دانش بنیان اتاق بازرگانی ایران تعامل نزدیکی با کسب و کارهای نوین، دانش بنیان و استارتآپ ها داشته است و حضور تعدادی از فعالان حوزه آیتی و دانش بنیان در لیست «ائتلاف برای فردا» را فرصتی برای کسب و کارهای نوین برای حضور پررنگتر در اتاق بازرگانی میداند و این موضوع را بیانگر اهمیتی میداند که این ائتلاف در عمل برای جوانان و اقتصاد دانشمحور قائل است. کلاهی در این مصاحبه فرضیههایی که در مورد مهندسی انتخابات در این دوره عنوان میشود را به کل رد می کند و تاکید دارد این ائتلاف نیازی به این کار ندارد و خود را به هیچ وجه پیروز نهایی انتخابات نمیداند؛ اما تلاش خود را برای کسب آرای بیشتر خواهد کرد. در ادامه گفتگو با این فعال اقتصادی و کاندیدای نهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی را میخوانیم.
بررسی لیست اعضای «ائتلاف برای فردا» نشان میدهد برخی چهرههای جدید وارد لیست شدهاند و تعدادی از چهرههای قدیمی کاندیدای این دور از انتخابات نشدند. این تحولات در چه راستایی صورت گرفته است؟
بله، تعدادی از افراد لیست ائتلاف فرق کردهاند؛ نه به این معنا که از گروه رفته و اعضای دیگری آمدهاند، بلکه بدین معنا که دوستان جدیدی اضافه شدهاند. در ابتدای شروع به کار ائتلاف گفته شده بود که این ائتلاف قصد دارد افراد جدیدی را وارد اتاق کند و صندلیها نباید همیشگی باشد. برای پایبندی به این شعار در عمل و فرهنگسازی برای سایرین، دوستانی داوطلبانه کنار کشیدهاند، به این دلیل که به آرمان و میثاق خودشان پایبند باشند و به اعضای جدیدی فرصت داده شده است. بنابراین چهرههای قدیمی هنوز در گروه هستند؛ ولی از فرصت کاندیداتوری استفاده نکردند یا انصراف دادند تا اعضای جدید وارد شوند.
در حال حاضر اعضای کلیدی این گروه چه افرادی هستند؟
همان افراد قبلی هستند. آقای مهندس خوانساری، آقای دکتر سلطانی و دیگر دوستان، که آقای سلطانی در گروه هستند؛ ولی در انتخابات کاندیدا نشدهاند.
شما چهار سال پیش هم با همین اسم وارد انتخابات شدید، «فردای» چهار سال پیش امروز است. دستاورد این ائتلاف در این چهار سال که اکثریت سکوهای اتاق بازرگانی را در دست داشت را چطور ارزیابی میکنید؟
«ائتلاف برای فردا» سعی داشته تا شفافیت را هم به عادت تبدیل کند. گزارش عملکرد چهارساله ائتلاف بر مبنای برنامه به صورت کامل تهیه و منتشر شده است؛ یعنی درباره کلیه وعدههای دادهشده در چهار سال پیش گزارش داده شده است. به نظرم حتی ارائه گزارش از یک گروه انتخاباتی در مورد عملکرد سابقه نداشته باشد، چه برسد به اینکه در مورد برنامه انتخاباتی خود پاسخگو باشد. اگر از فعالان اقتصادی هم سوال کنید، میبینید اتاق تهران با مدیریت جدید متحول شده است. دوستانی را میشناسم که قبلا منتقد سرسخت آقای خوانساری بودند، ولی عملکرد ایشان در اتاق تهران نظر آنها را کاملا عوض کرده است. شعار امسال گروه هم اتاق پویاست؛ «اتاقی پویا با ائتلاف برای فردا»
اجازه بدید سوال را طور دیگری مطرح کنم، یکسری انتقادات از سوی فعالان بخش خصوصی نسبت به عملکرد چهار سال گذشته اتاق وارد است و معتقدند با توجه به تحولات اقتصادی سال گذشته و مشکلاتی که برای تجار پیش آمد، انتظار بیشتری از اتاق در دفاع از منافع فعالان اقتصادی در مقابل دولت میرفت و اکثریت اتاق تهران هم در دست «ائتلاف برای فرداییها» بود؟
بله، فطعا کاستیهایی بوده است و من خودم هم نقدهایی دارم. عملکرد اتاق تهران در چهار سال گذشته میتوانست بهتر باشد؛ ولی در مورد نقدهایی که به اتاق تهران میشود باید نکاتی را در نظر گرفت، اول اینکه خطاب بیشتر نقدها و بهخصوص همین موضع انفعالی به اتاق ایران برمیگردد نه اتاق تهران و ما میدانیم که با وجود حضور نمایندگانی از «ائتلاف برای فردا» در هیاترئیسه اتاق ایران، آنها نقش زیادی در مدیریت اتاق ایران ایفا نکردهاند. دوم اینکه ظرفیت قانونی اتاق را هم باید در نظر گرفت. واقعیت این است که اتاق به عنوان مشاور سه قوه نمیتواند پاسخگوی برخی درخواستها و مطالبات اعضا خارج از قواره خود باشد و سوم اینکه برخی از این نقدها متاسفانه براساس عملکرد و منطبق بر واقعیت نیست، بلکه موضعگیریهای شخصی، کلیگویی و شایعات معمولا دور از واقعیت است که منتشر میشود و ارزش پاسخگویی ندارد. مثل طرح ابهام و عدم شفافیت در مورد هزینهها و صورتهای مالی اتاق، در حالی که صورتهای مالی اتاق کاملا شفاف و بر مبنای عملکرد بودجهای هر ساله به هیات نمایندگان ارائه و مصوب شده و در دسترس قرار دارد.
بزرگترین ضعف هم که شما عنوان کردید؛ یعنی اینکه اتاق صراحت لازم را در مقابل دولت و حاکمیت نداشت، با توجه به دوستانی که در این دوره وارد لیست شدهاند و همین نقد را دارند، من فکر میکنم که ما شاهد اتاق صریحتر و منتقدتری باشیم که مواضع خود را کارشناسانه و نه مغرضانه؛ ولی شفاف و صریح در همه مسائل بیان میکند.
چه تضمینی وجود دارد؟ به هر حال چهار سال پیش هم با همین شعارها کاندیداها وارد انتخابات شدند؛ اما در برخی موارد منافع اعضا با همراهی و سکوت در برابر دولت گره خورد و موضع صریح و روشنی در مورد بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی تجار نداشتند…
فکر میکنم در این بحث باید اتاق تهران را از اتاق ایران جدا کنیم. موضعگیریهای اتاق تهران و آقای خوانساری و آقای سلطانی و گروه « ائتلاف برای فردا» اتفاقا موضع انتقادی بوده است. در جلساتی که بودیم، در اکثر موارد شفاف و صریح حرفشان را بیان کردهاند. «ائتلاف برای فردا» مدیریت اتاق تهران را بر عهده داشته است نه اتاق ایران را و من فکر میکنم عملکرد این دو اتاق را باید جدا بررسی کنیم.
البته به نظر من، جا داشت اتاق تهران در موضعگیریها از این هم صریحتر میبود؛ اما انصافا نقد خود را کرده است و اعضا نظر کارشناسیشان را بیان کردهاند. بهویژه دو لیدر گروه شفاف و راحت صحبت کردهاند؛ اما در این زمینه به اتاق ایران نقد وارد است و معتقدم صدایی که از اتاق ایران شنیده شد، متاسفانه صدای مصلحتاندیش بود و صدای منتقد نبود.
در مورد شعارها و برنامههای ارائهشده چهار سال پیش هم عرض کردم که گزارش عملکرد شفاف آن منتشر شده است. قضاوت را میتوان بر عهده فعالان اقتصادی گذاشت.
اما انتظار تجار و فعالان اقتصادی بالاتر از این موارد است. اگر بخواهیم از زاویه دید فعالان اقتصادی به موضوع نگاه کنیم، آنها انتظار دیگری داشتند، مثلا درباره بخشنامهها، مشکلات ثبتسفارش، صادرات و واردات اتاق قدرت چانهزنی بالاتر و مواضع صریحتری در مقابل دولت داشته باشد…
ما باید سطح توقع خودمان را از اتاق پایین بیاوریم. اتفاقا در جلسهای که بحث شعار ائتلاف بود، شعارهایی درباره «ایران بهتر، فردای بهتر» مطرح میشد. من معتقدم اتاق بازرگانی اصلا در این جایگاهی نیست که بخواهد ایران بهتری درست کند و تمام مشکلات اقتصادی و مسائل فعالان اقتصادی را که در طرف دولت و حاکمیت است، حل کند. این توان را اصلا ندارد. پس نباید چنین توقعی داشته باشیم. قرار نیست اتاق بازرگانی تمام مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. بنابراین اول باید سطح توقعمان را در حد و اندازه واقعی اتاق پایین بیاوریم، بعد ببینیم اتاق چه کار میتوانسته بکند و نکرده است. همانطور که گفتم، در بعضی موارد نقد وارد است. متاسفانه بیشتر ابزارها در زمینههایی که شما اشاره کردید که بتواند بر بهبود فضای کسبوکار تاثیر بگذارد، در دست اتاق ایران است. مثلا شورای گفتگو، حضور در شورای رقابت، حضور در شورای پول و اعتبار، کمیته ماده ۱۲و … ابزارهایی که ارتباط اتاق را با دولت و حاکمیت برقرار میکند، اکثرا در نزد اتاق ایران است و اتاق تهران به تنهایی نمیتواند روی آنها تاثیرگذار باشد. شما وقتی ابزار برای کاری نداشته باشید، فقط میتوانید مصاحبه کنید و جلسه بگذارید و اتاق تهران در این زمینه فروگذاری نکرده است. البته فکر میکنم کمیسیونهای اتاق تهران با توجه به اینکه عضو موظف دولتی دارند، میتوانستند تاثیرگذارتر عمل کنند، ولی فعال بودهاند و جلسات زیادی داشتهاند. در حوزه بینالمللی و جذب سرمایه خارجی هم اتاق تهران خیلی کار و فعالیت کرد که متاسفانه با موضوع تحریمها و خروج آمریکا از برجام همه از بین رفت.
بنابراین انتقاد وارد هست؛ ولی کاری که از دستش بر میآمده را تا حدی انجام داده است. مشاوره داده است. افراد دولتیها و حکومتی را در هیات نمایندگان و کمیسیون آورده است. درباره موارد مختلف بحث و جدل کرده است. یک جاهایی ما تاثیرات آن را میبینیم. مثلا درباره فساد هم یک طرح در این زمینه و هم یک لایحه در حال حاضر در مجلس مطرح است. این از اتاق بازرگانی تهران استارت خورد. یا در حمایت و جذب کسب و کار های نوین و استارت آپی ها موفق عمل کرده است. در بهبود عملکرد و فرایندهای داخلی اتاق تهران کاملا متحول شده است. یا در حمایت از تشکل ها فضای یک ساختمان کامل و مجهز را کاملا به آنها اختصاص داده است. اینها کارهایی است که اتاق تهران میتوانسته انجام دهد و انجام داده است؛ تاثیرگذاری روی قوانین و مقررات و آییننامهها با همین جلسات، ارائه خدمات بهتر به اعضا و تشکلها. اتاق که نمیتواند طرح و لایحه بدهد؛ اما میتواند پیشنویس طرحها و لایحههایی را آماده کند و در اختیار دولت و مجلس قرار دهد تا روی قوانین تاثیرگذار باشند.
اشاره کردید که باید سطح توقع و انتظارمان از اتاق را مشخص کنیم. به نظر شما آیا اتاق بازرگانی باید اساسا مدافع منافع اعضا باشد یا بهبود فضای کسبوکار و موضوعاتی مثل اقتصاد رقابتی و آزاد را دنبال کند؟
اتاق بازرگانی به عنوان نماینده بخش خصوصی وظیفهاش بهبود فضای کسبوکار فعالان اقتصادی است. این فقط شامل اعضا میشود، چون هدف اتاق دفاع از منافع اعضای خود است. ولی تاثیر این عملکرد کل فضای اقتصادی کشور را لاجرم در بر می گیرد. من تاکید کردم اتاق بازرگانی نه جایگاه و نه توانش را دارد و نه ماموریت اوست که بخواهد اقتصاد کشور را بهبود ببخشد. این کار دولت و حاکمیت است. اتاق بازرگانی باید از حقوق اعضایش دفاع کند، ولی با دید ملی و فرابخشی، نه بخشی. این تشکلها هستند که به صورت بخشی وظیفه دارند از اعضایشان در حوزه مشخص کاری خود دفاع کنند. نکته اینجاست که تلاش برای رقابتی کردن بازار و اقتصاد آزاد، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد و بهبود فضای کسبوکار به صورت ملی کاملا در جهت حفظ منافع اعضای اتاق است.
به هر حال ممکن است این ابزارهای تعامل با دولت در دوره بعد هم در اختیار اتاق ایران باشد. بعد از چهار سال چه توضیحی باید داد؟
من امیدوارم که این جریان و حرکتی که «ائتلاف برای فردا» از چهار سال پیش شروع کرد و ما در استانها هم تغییراتی میبینیم، باعث شود اتاقهای بهتر و پویا داشته باشیم. مجموعه اتاقهای پویاتر که تفکر غالب در آنها نزدیک به آرمانهای «ائتلاف برای فردا» باشد، میتواند باعث ایجاد یک «اتاق ایران» پویا باشد. من معتقدم که این تفکر در چهار سال گذشته در کشور گسترده شده و به بالندگی رسیده است.
اشاره کردید یکسری کارها وظیفه تشکلهاست. یکی از مشکلات ضعف تشکلهاست. برنامه ائتلاف شما برای تقویت تشکلها در این دوره چیست؟
تحولاتی در چهار سال گذشته در اتاق ایران برای کمیسیونها اتفاق افتاد و کمیسیونهای اتاق ایران تا حدودی فعالتر و بهتر شدند. این بخش بر عهده نمایندگان «ائتلاف برای فردا» در هیاترئیسه بود؛ به این صورت که کمیسیونها را رتبهبندی و برای آنها هدفگذاری و اولویتبندی کرده و پاسخگو شدند. اینطور نبود که کسی در کمیسیون اتاق ایران بیاید رئیس باشد و بعد هم معلوم نباشد چه برنامهای را دنبال کرده است. کمیسیونها باید مشخصا در یک برنامه چهار ساله نتایج اولویتهایی که خود معرفی کرده بودند را به اتاق گزارش میدادند. این روند اگرچه ایراداتی داشت؛ ولی یک قدم رو جلو بود و کمیسیونها هدفمند و فعالتر شده و نمایندههای آنها در شوراها و مجامع بیشتر حضور پیدا کردند. چنین ساماندهی درباره تشکلها هم میتواند اتفاق بیفتد. البته در این دوره در مورد تشکلها هم حرکتهای مثبتی مثل رتبهبندی شروع شد که میتواند کاملتر ادامه پیدا کند. حمایتهای اتاق تهران از تشکلها در این دوره نیز بیسابقه بود. ساختمان «خانه تشکلها» که در اختیار آنها قرار گرفت، وامهای خرید محل دفتر و ایجاد تشکلهای استانی در حوزههای جدید از این دسته است؛ اما من فکر میکنم تشکلها ضمن اینکه باید ارزیابی شوند، باید مسئولیت هم بگیرند. اتاق باید دست از مدیریت تجمیعی بردارد و اختیار را در حوزه فعالیت تخصصی به تشکلهای تخصصی بدهد و از آنها در جایگاه بالاتری حمایت معنوی کند. باید تلاش کرد تا آنها جایگاه مناسبشان را در دولت، مجلس و… به دست آورند. اتاق حمایت کند و از آنها در مقابل گزارش عملکرد کیفی بخواهد.
در این دوره از انتخابات با کاهش کاندیداها روبهرو بودیم. از طرفی به نظر میرسد جو ناامیدی در فضای اقتصادی کشور بسیاری از فعالان اقتصادی را نسبت به حضور در انتخابات بیانگیزه کرده است، با این فضا شما چهار سال پیش رو را چطور میبینید؟
بله، در حال حاضر و در این فضای ناامیدی مشکلی که ما داریم، مشکل مشارکت اعضاست؛ چون کسی رغبتی به رای دادن ندارد؛ چون اصلا فردای کسبوکارش مشخص نیست. براساس آمارگیری که اتاق تهران از فعالان اقتصادی انجام داده بود، ۷۰ درصد از آینده ناامید بودند. من فکر میکنم این آمار بالاتر از این باشد و بخشی از ۳۰ درصد بقیه هم کمامید باشند. کسی که اصلا امیدی به آینده کسبوکارش ندارد، چرا باید رای و نظر دهد؟ برای چهار سال آینده من فکر میکنم با وجود اینکه با تهدید بسیار جدی روبهرو هستیم و رکود اقتصادی خواهیم داشت و نرخ رشد اقتصاد قطعا در سال آینده منفی خواهد بود و شکی نیست که چهار سال آینده سالهای سختی در اقتصاد کشور خواهد بود؛ اما یک فرصت هم هست. فرصت این است که دولت و حاکمیت چارهای جز اینکه به طرف بخش خصوصی بیاید، ندارد. تعاملات بینالمللی، جایگزینی شرکتهایی که از ایران رفتهاند، سرمایهگذاری و… فقط یک عامل نیست که دولت را به سمت بخش خصوصی میکشاند. عوامل زیادی در حوزه اقتصادی هست که دست دولت را خالی کرده است و من فکر میکنم شاید از این فرصت بشود استفاده کرده و ساختار ایجاد کرد و بتوان دولت را در مسیر درستتری در تعامل با بخش خصوصی برای آینده قرار داد.
بنابراین من عرضم به فعالان اقتصادی این است که چاره چیست؟ خود ما هم کسبوکار داریم. مثل بقیه دچار مشکلات هستیم. واردات ما، هم دستگاه و هم قطعات اولیه، تقریبا متوقف شده است. صادرات ما کلا از بین رفته است. قراردادهای ما با طرفهای اروپایی به خاطر تحریمها یکطرفه باطل شده است. همه مشکلات اقتصادی که برای فعالان اقتصادی هست، برای همه ماست. چه کاری باید کرد؟ یا باید از کشور برویم که خیلیها رفتند؛ یا باید بمانیم و ادامه دهیم؛ اما اگر قرار است بمانیم، باید کار را پیش ببریم، مشکلات را حل کنیم و بهدنبال راههای جایگزین باشیم. بنابراین در انتخاب کسی که در این راه همراه ما خواهد بود هم باید مشارکت کنیم و تاثیرگذار باشیم. من گزینه دوم را انتخاب میکنم.
با توجه به فضایی که از چهار سال آینده ترسیم کردید « ائتلاف برای فردا» چه برنامهای برای عبور از مشکلات اقتصادی مثل تحریم و تعامل با دولت دارد؟
در برنامه ما به تفصیل این موارد توضیح داده شده است. به عنوان نمونه ما در «ائتلاف برای فردا» برنامه داریم که کارگروه ویژه برای مقابله با تحریمها ایجاد کنیم. یا برای بخشنامهها و دستورهای خلقالساعه تاثیرگذار ساختار دادخواهی گروهی ایجاد کنیم تا دائما اینها را نقد کنیم و خسارات آن از طریق محاکم پیگیری شود؛ یعنی هزینه این کار را برای دولت بالا ببریم که به راحتی بخشنامه صادر نکند. برای مبارزه با فساد، توسعه و رشد اقتصاد دانشبنیان و کسبوکارهای نوین، پایش سهم بخش خصوصی از اقتصاد، تقویت تشکلها و حتی حذف کارت بازرگانی از چرخه اقتصاد برنامه مدون داریم. قطعا باید با دولت و حاکمیت هم تعامل داشته باشیم و سعی کنیم دولت هزینه ناکارآمدیاش را پرداخت کند. مواردی بوده که ما در این زمینهها به نتیجه رسیدهایم. مثلا همین کسبوکارهای نوین یکی از مواردی است که میشود دولت را وادار کرد فضا را باز کند. کسبوکارهای نوین مخالفان زیادی داشت که اعتقاد داشتند اینها در واقع گرفتن مجوزهای دولتی را دور میزنند. دولت وقتی گستردگی و فراگیری استفاده مردم از این کسبوکارها و ایجاد اشتغالشان را دید، ضمن اینکه هوادار این کسبوکارها بود، یک جاهایی مجبور شد روش کار خود را عوض کند. مثلا مجوزهای سنتی را حذف و مجوز از انجمن کسبوکارهای اینترنتی را جایگزین آن کرد. این موضوع توسعه و رشد کسبوکارهای نوین را سادهتر کرد.
با توجه به فراگیری این کسبوکارها، این انتظار وجود داشت که این کسبوکارها هم با ائتلافی مشخص وارد انتخابات شوند. نظر شما به عنوان رئیس مجمع تشکلهای دانشبنیان چیست؟
اگر هشت سال پیش بود و من تجربه دو دوره از حضور در اتاق ایران را نداشتم، شاید موافق این کار بودم؛ ولی وقتی وارد اتاق میشویم، میبینیم فعالیت تشکلی به این سادگیها نیست. استارتآپها به تنهایی نمیتوانند اقتصاد کشور را نمایندگی کنند. اتاق پارلمان بخش خصوصی و تشکل تشکلهاست و باید نمایندگانی از همه بخشهای اقتصادی کشور در آن حضور داشته باشند. در غیر این صورت دیگر نمیتوان به آن نام پارلمان بخش خصوصی داد. ائتلاف با شرکتهای بزرگتر و تعامل با فعالان اقتصادی همه حوزهها و مشارکت بخشهای مختلف اقتصادی اگر از ائتلاف شروع نشود، در خود اتاق هم قطعا دیالوگی بین سنتیها و جدیدها شکل نخواهد گرفت. در این دوره در لیست «ائتلاف برای فردا» تعداد شرکتهای حوزه آیتی و دانشبنیان کم نیستند و این بیدلیل اتفاق نیفتاده و نشاندهنده اهمیتی است که ائتلاف در عمل برای جوانان و اقتصاد دانشمحور قائل است.
یکسری صحبتها از سوی کاندیداهای رقیب در این دوره از انتخابات درباره مهندسی انتخابات مطرح شده؛ به این معنی که گروهی که در حال حاضر اکثریت اتاق را دارد به فکر مهندسی انتخابات در این دوره است، در چهار سال پیش هم این صحبت مطرح شد. نظر شما در این زمینه چیست؟
چهار سال پیش که «ائتلاف برای فردا» پیروز قاطع انتخابات شد، جناح حاکم بر اتاق نبود و توان مهندسی انتخابات را نداشت. این برنامههای ارائهشده و اعتماد اعضای اتاق به لیدرها و اعضای ائتلاف بود که باعث پیروزی شد. پس چرا در این دوره ممکن است شرایط عوض شود؟ ضمن اینکه موضوع مهندسی انتخابات با توجه به فرایند رایگیری و مصوبات شورایعالی نظارت در مورد شروط صلاحیت رایدهی امکانپذیر نیست. اینگونه ادعاها معمولا قبل از شروع هر انتخاباتی از طرف گروههایی که احساس میکنند شکست میخورند، مطرح میشود. اتفاقا این حس از پیش برنده بودن که از طرف گروههای دیگر به ائتلاف القا میشود بار منفی دارد، چون هم میزان مشارکت را کاهش میدهد و هم ممکن است اعضا را در تلاش بیشتر برای پیروزی سست کند. ائتلاف «برای فردا» به هیچ وجه خود را از پیش پیروز انتخابات نمیداند و ما ضمن اینکه تمام تلاش خود را برای کسب آرای بیشتر خواهیم کرد، از تمام اعضای محترم اتاق بازرگانی تقاضا داریم تا حتما در این انتخابات شرکت کنند و سطح مشارکت را بالا ببرند، تا هیات نمایندگان پیروز بتوانند به پشتوانه این مشارکت، قدرت بیشتری در تعامل با دولت داشته باشند. البته این تلاش برای جمعآوری آرا قطعا خارج از چارچوب اخلاق حرفهای نخواهد بود و کلیه اعضا به بندهای نهگانه منشور اخلاقی ائتلاف پایبند خواهند ماند.