دکتر ابراهیم علیدوست در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به گستردگی علوم ورزشی، توضیح داد: بعضی شاخههای این علم با رشتههای دیگر همپوشانی داشته و جزو علوم بین رشتهای به حساب میآید.
وی در خصوص حوزههای پژوهشی گرایشهای مختلف رشته تربیتبدنی، اظهار کرد: این حوزهها باید به منزله یک طیف در نظر گرفته شود؛ که یک سر آن به رشتههای پزشکی و سر دیگر به روانشناسی ورزشی و مدیریت ورزشی نزدیک میشود.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تشریح کرد: به عنوان مثال رشتههای فیزیولوژی ورزشی، طب ورزشی، به رشتههای پزشکی نزدیک شده و کارهای پژوهشی آنها عمدتاً تجربی است. این در حالی است که در سر دیگر این طیف رشتههای روانشناسی ورزشی و شاخههای علوم رفتاری، جامعهشناسی ورزشی و مدیریت رفتاری و نیز مدیریت ورزشی قرار دارند.
علیدوست تأکید کرد: بنابراین الزامات و نیازهای پژوهشی علوم ورزشی را نیز باید در یک طیف دید که هر بخش آن دارای نیازهای متفاوتی است.
وی نیازهای حال حاضر این حوزه و پژوهشهای آن را از جنس ابزار، تجهیزات و امکانات دانست و گفت: از این منظر با علم روز دنیا فاصله داریم. به عنوان مثال در کشورهای توسعهیافته، تحقیقات به گرایشهای مختلف علوم ورزشی و رشته تربیتبدنی بویژه بیومکانیک کمک میکند.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران ادامه داد: در بیومکانیک دنیا در حوزه شنا، تحقیقات زیادی بر روی لباس ورزشکار انجام شده و اجرایی میشود که از این طریق به ورزش قهرمانی کمک میکند.
علیدوست افزود: در گرایشهایی که به علوم انسانی نزدیک است، ابزار تحقیقات متفاوت بوده و بیشتر شامل مصاحبه و پرسشنامه میشود.
وی با بیان اینکه نتایج تحقیقات گرایشهای بینرشتهای همچون مدیریت ورزشی میتواند ریلگذاری تصمیمات کلان را انجام دهد، اظهار کرد: با این حال در تحقیقات این حوزه محدودیت وجود داشته و از نقطهای به بعد در طیف که شامل گرایشهای نزدیک به علوم انسانی است، نگاه چندان خوبی به ابزار پرسشنامه نمیشود.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تصریح کرد: طرحهای تجربی بعضاً در نشریات معتبر علمی به چاپ میرسند، اما نتایج تحقیقات علوم انسانی گاهاً به گونهای است که شاید قابلیت ارائه در مجامع بینالمللی را نداشته باشد.
علیدوست خاطرنشان کرد: همه نهادهای اثرگذار در این موضوعات نقش تعیینکننده دارند؛ از جمله پژوهشگاه تربیت بدنی که بر اساس فلسفه وجودی خود باید پشتوانه پژوهشی علوم ورزشی باشد. این در حالی است که در سازمانهای کلان همچون آموزش و پرورش، وزارت ورزش، آکادمی ملی المپیک، کمیته المپیک و… بخش مربوط به پژوهش وجود داشته و این سازمانها علیرغم تخصیص بودجه پژوهشی به آنها، نوعی موازیکاری را پیش میبرند.
وی تصریح کرد: به عنوان مثال پژوهشگاه تربیت بدنی از حدود سال ۸۱، ۱۰ الی ۲۰ طرح پژوهشی استعدادیابی در رشتههای مختلف را به انجام رسانده که ۶۰ تا ۷۰ درصد این طرحها مشترک بوده است. با این حال وزارت ورزش در سال ۹۱ فراخوان داد که استعدادیابی از اولویتهای پژوهشی این وزارتخانه است؛ بنابراین میتوان گفت که بانک اطلاعاتی خوبی از پژوهشهای انجامشده وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران ادامه داد: اگر مروری بر طرحهای کلان وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک داشته باشیم، بعید میدانم که بتوانیم از ۱۰ تا ۱۵ سال فراتر رویم. بدین معنی که افراد مشخصی بر اساس برخی ضوابط، طرحهایی را انجام دادهاند و در این زمینه از گستردگی محققان بهرهای برده نشده است. در مواردی دیده شده که طرح به محقق داده نشده و با رقمی بالاتر، به کسی سپرده شده که بعید میرسد در کنار مسئولیتهای اجرایی خود بتواند پژوهش را به انجام برساند که در این موارد دانشجویان او تحقیق را انجام میدهند.
علیدوست تصریح کرد: بنابراین در بهکارگیری محققان نوعی محدودیت وجود دارد که ناشی از عدم شفافیت است. باید فرآیندی گذاشته شود که ضمن آن همه بتوانند در فراخوان انجام پژوهش شرکت کنند. چنین فرآیندی در ظاهر وجود دارد، اما در واقعیت هیچ تضمینی برای یک فرد گمنام و بیارتباط نیست که بتواند انجام پژوهش را بر عهده بگیرد؛ ضمن آنکه کسانی نیز خارج از فرآیند، طرحهای پژوهشی را برعهده میگیرند.
وی خاطرنشان کرد: فلسفه وجودی پژوهشگاه تربیت بدنی به گونهای است که به موجب آن باید قسمتهای پژوهشی در وزارت ورزش حذف میشد یا به نوعی با هم مرتبط میشدند. همچنین سیاستگذار اصلی حوزه پژوهش در علوم ورزشی باید پژوهشگاه میشد که این اتفاق نیفتاده است.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران اضافه کرد: فدراسیون نیازی به کمیته پژوهشی ندارد، بلکه تیم ستادی آنها باید سفارش پژوهش داده و فراخوان بدهند و مدیریت اداری این طرحها هم در دست پژوهشگاه باشد. در حالی که شاهد هستیم پژوهشگاه به حوزه آموزش ورود پیدا کرده، در حالی که ساختار آن نیز مورد بحث است؛ به عنوان مثال این موضوع که پژوهشگاه به چه تعداد عضو هیئت علمی نیاز دارد؟
علیدوست تصریح کرد: یک مشکل آن است که وقتی پژوهشگاه تعداد زیادی عضو هیئت علمی میگیرد، طبیعتاً طرحهای آن را خود اعضا انجام میدهند. بخشی از این فرآیند طبیعی است، اما پژوهشگاه به عنوان یک نهاد ملی باید دارای وظایف ستادی مشخصی باشد که ذیل آن محدودیتی در بهکارگیری محققان حوزه ورزش وجود نداشته باشد.
وی یادآور شد: این موضوع که پژوهشگاه دورههای ماساژ برگزار میکند، به خاطر محدودیتهای بودجهای گریبانگیر نهادهای دولتی بوده و به صورت موردی عیبی ندارد. همچنین چنانچه پژوهشگاه یک آزمایشگاهی با ۲۰ میلیارد تجهیزات را در اختیار دانشجویان قرار دهد، این موضوع که از آنها مبلغ ناچیزی دریافت کند، مسئلهای نیست.
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران در پایان خاطرنشان کرد: بحث بر سر آن است که تمام دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی امکان استفاده از چنین امکاناتی را داشته باشند و نیز در حمایت از پایاننامههای علوم ورزشی نیز تبعیضی وجود نداشته باشد و در زمینه اولویتها، فراخوان سراسری به تمام دانشجویان داده شود.
انتهای پیام