به گزارش کسب و کار نیوز، سعید حجاریان در ویژ برنامه روز دانشجو که به همت انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، اظهار کرد: در مدت زمان منتهی به شانزدهم آذر سال جاری، چند دعوتنامه برای حضور و سخنرانی در دانشگاهها دریافت کردم. دانشجویان از آینده کشور و مسائل و مصائب دانشگاه پرسیده بودند و من با ذهن تحلیلی قادر نیستم پرسشهای بزرگ را پاسخ دهم، زیرا اساسا تا نتوانم مسالهای را تجزیه کنم و به اجزایش بپردازم، پاسخگویی برایم ممکن نیست. بار غم عشق تو را گردون نیارد تحمل / چون میتوان کشیدن این پیکر لاغر من
وی ادامه داد: سعدی علیهالرحمه در باب چهارم گلستان درباره فوائد خاموشی فرموده است:
نشنیدی که صوفیای میکوفت / زیر نعلین خویش میخی چند؟
آستینش گرفت سرهنگی / که بیا نعل بر ستورم بند
من، نهایتاً بتوانم به کفش خود میخی بکوبم و توان نعلبندی ستور شما را ندارم! البته واقف هستم، زمانیکه اوضاع سخت میشود، قافلهها در گردنه نعلبندان گیر میکنند و همانجا، مشکل آغاز میشود.
حجاریان سپس گفت: نمیدانم نام عسگر گاریچی را شنیدهاید یا نه؟ وی، فردی خودسر بود و در همان گردنه -که در راه قم و تهران است- به ناموس و اموال مردم تعرض میکرد. در پی این اتفاقها، سیدین سندین به شاه نامه نوشته و ضمن درخواست برای تأسیس عدالتخانه، برکناری علاء الدوله، تغییر موسیو نوز و اجرای قوانین اسلام، برکناری عسگر گاریچی را هم خواستار شدند.
وی ادامه داد:اول بار که نامه را خواندم، بهنظرم خندهدار رسید که در میان خواستههای بلند بالا، خواستهای به این کوچکی هم از طرف مرحومین بهبهانی و طباطبایی مطرح شده است. اما، اکنون فکر میکنم شاید مسأله خودسرها -که امنیت مردم را به خطر میاندازند- دستکمی از مصائب عمده کشور نداشته باشد.
این تئوریسین اصلاحطلب سپس افزود: امروزه کار آنها به جایی رسیده است که، دست به هر عملی میزنند و دست و پای دولت را در پوست گردو میگذارند و دولت هم باید پاسخگوی رفتار آنها باشد.
حجاریان خاطر نشان کرد: در همین ماجرای ۱۶ آذر افرادی که بر خلاف قانون، مسلحانه وارد دانشگاه شدند و سه تن از دانشجویان را به قتل رساندند، اعضای گارد شاهنشاهی بودند. و به یاد دارم، هر سال در سالگرد این واقعه، یکی از شعارهای دانشجویان بههنگام ورود گارد به محوطه دانشگاه چنین بود:
“مرگ بر این پلیس قانونشکن”وقتی پلیس قانونشکن باشد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
وی در ادامه گفت: در قضیه کوی دانشگاه هم پلیس قانونشکنی فراوان کرد. در جریان حمله به سفارتهای انگلیس و عربستان هم پلیس نظارهگر بود و عملاً راه را برای خودسرها باز گذاشت. در قضایای سال ۸۸ هم همچنین.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: اما، علت پیدایش گروههای خودسر چیست؟ معمولاً میتوان چند علت را برای این پدیده برشمرد. اولین آنها ضعف دولت مرکزی است. مثلاً، در عراق به علت ضعف دولت، میلیشیاهای مختلفی شکل گرفته و هر یک در حوزهای دست به اعمال خلاف قانون میزنند. علت دوم، مستور بودن دولت است. در این حالت، گروه خودسر وابسته به دولت است اما، برای آنکه دولت مسئولیت اعمال خود را نپذیرد، دست به دامن این گروهها میشود و آنها، با علم به اینکه مورد تعقیب قرار نمیگیرند دست به اعمال خودسرانه میزنند و دولت هم معمولاً ادعای بیخبری میکند یا حداکثر، پس از اعمال فشار جامعه یا نهادهای جهانی بعضی عوامل دست دوم را قربانی میکنند. مانند قتلهای زنجیرهای یا قتل جمال قاشقچی.
وی ادامه داد: علت سوم، تسویه حسابهای درونی دولت گانگستری است. گاهی فساد بیش از حد دامنگستر میشود و باندهای مافیاییِ درون دولت به جان هم افتاده و چون هر یک به حیطه دیگری تعرض میکنند، به دست گروههای خودسر ادب میشوند. این مدل را در امریکای لاتین بسیار دیدهایم. علت چهارم، ایدئولوژی است.
حجاریان همچنین گفت : شاید بعضی گروهها وابسته به سازمان مشخص و قدرت نباشند اما آنها به علت تعلقشان به ایدئولوژی یا دکترینی خاص، خود را محق میدانند تا دیگران را از میان بردارند.
وی با بیان اینکه «وظیفه دانشجویان در این شرایط، افشاگری تا حد ممکن است» به تبیین گفته خویش پرداخت و گفت: معمولاً این گروهها درون دخمههای تاریک به سر میبرند و تاباندن نور بر این دخمهها آنها را وادار میکند از حالت اختفاء بیرون آیند و دست خود را رو کنند یا لااقل از عواقب کار بترسند. افشاگری به هر طریق ممکن، وظیفه دانشجویانی است که، علاقه دارند کشور را به نحوی از شر این گروهها خلاص کنند.
این تئوریسین اصلاحطلب در پایان گفت: شاید روزنامهها نتوانند آنچنان که باید و شاید به این کار مبادرت ورزند اما فضای مجازی محل مناسبی برای روشنگری است. ولی باید دقت کرد اطلاعات صحیح و بررسی شده را در اختیار مردم گذاشت و الا، فضای مجازی هم تبدیل به لجنزاری میشود و خودسرهای مجازی در تاریکی میایستند و به سمت روشنایی تیر میاندازند و با اسامی مجعول و حتی ربات به جنگ اشخاص حقیقی میروند.
حجاریان در بخش پرسش و پاسخ این برنامه اظهار کرد: من چند سالی در این دانشگاه درس دادم، گروه خوبی داشتیم. بعد از “دولت معجزه “من از دانشگاه اخراج شدم.
وی ادامه داد: فکر میکنند یک بار در ایران انقلاب فرهنگی شده، در حالی که در “دولت معجزه” هم انقلاب فرهنگی شد. هم اخراج دانشجو و اساتید بود و هم ماجرای بورسیه ها پیش آمد.
حجاریان سپس گفت: نباید گذاشت فراموش شود این ماجراها. هر دانشگاهی به فراخور خودش از این ماجراها خبر دارد.
وی در پاسخ به دانشجویانی که پلاکاردهایی مبنی بر بازگشت فتنه گران و تئوریسین ترور نوشته بودند، گفت: آنهایی که علیه من این شعارها می دهند گلوله را از مخچه من درآورند تا جوابشان را بدهم.
انتهای پیام