شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، علی حسنزاده، رئیس انجمن چرم ایران کالاهای تولید داخل را از نظر کیفی قابل رقابت با نمونههای خارجی میداند؛ اما اعتقاد دارد مشکل در نرخ تمامشده است و میگوید: هماکنون بیش از بحث رقابت با کالای خارجی در تامین مواد اولیه با موانع جدیتری روبهرو هستیم. بسیاری از تولیدکنندگان که اتفاقا سهم مناسبی از بازار داخلی را در اختیار دارند، برای ادامه کار و فعالیت مشکل دارند و این عامل میتواند بر سرنوشت آنها تاثیر بگذارد. در روزهای گذشته جلساتی برای حل این معضل در اتحادیه داشتهایم که امیدوارم با استمرار این روند بتوانیم راهکاری برای این مشکل بیابیم. باید گفت با توجه به سیاستهای جدید و بحث اختلاف ارز شرایط نامشخص است و نمیتوان ارزیابی دقیقی از آینده داشت. کشورهای خارجی در بحث واردات، تعرفههای حمایتی متعدد وضع کردهاند و برای بهبود اوضاع برندهای تولیدی خود کمک میکنند؛ در حالی که ما با آغوش باز پذیرای واردات هستیم.
شجری، رئیس اتحادیه کفش دستدوز در تهران نیز معتقد است یکی از ضروریات صنعت کفش توسعه تکنولوژی تولید چرم در کشور به عنوان ماده اولیه اصلی این کالا به شمار میرود. وی کشور ترکیه را به عنوان مصداق و نمونهای در حرکت موفق و سازنده برای نوآوری تجهیزات و ادوات تولید چرم نام میبرد.
آنچنان که این مقام مسئول در اتحادیه کفش دستدوز عنوان میکند، در حال حاضر ظرفیت تولیدی حدود ۵۰ درصد برآورد میشود. به تبع با در نظر گرفتن این عدد و رقم (که البته بعضا از سوی برخی تا ۶۰ درصد نیز عنوان میشود) به روشنی به این واقعیت پی میبریم که در صورت حمایت هرچه بیشتر و رفع مشکلات موجود در این عرصه همچون موضوع مالیات و دارایی، قیمت حاملهای انرژی، قانون کار، بیمه و عدم ساماندهی کارخانهها و فقدان نظارت و کنترل کافی بر مراکز تولید مواد اولیه این محصول (به زعم رئیس اتحادیه کفشدوزان تهران)، میتوان به دستاوردهای هرچه بیشتری در این صنعت نائل شد. در پایان نباید از ضرورت افزایش برد صادرات کفش ایرانی نیز غافل شد و در شرایطی که عمده تولیدات ایران در این بخش معطوف به کشورهای همسایه میشود، با بازاریابی حرفهای، تبلیغات هدفمند و حضور پررنگتر در نمایشگاههای بینالمللی، میتوان نقش هرچه بیشتر و سازندهتری را در بازار دیگر کشورهای جهان و حتی قارههای مختلف دنیا ایفا کرد؛ امری که مستلزم برنامهریزی اصولی، هوشمندانه و دقیقتری است.
سهم ناچیز ایران از گردش مالی میلیارد دلاری صنعت کفش
علی اژدرکش، رئیس اتحادیه کفش ماشینی
با وجود اینکه امسال سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شد؛ اما متاسفانه اقدامی برای حمایت از تولید کالای ایرانی آنطور که شایسته است، صورت نگرفت. تولید ایرانی در چند ماه گذشته ضربات جبرانناپذیری خورده و برای جبران آن باید مدتزمان زیادی را صرف کرد و علاوه بر اینکه زمان زیادی برای جبران صدمات لازم است، هزینههای زیادی نیز باید صرف شود. این درحالی است که ظرفیتهای بالقوه و کمنظیر صنعت مذکور، به تنهایی قادر است بخش قابل توجهی از معضل بیکاری در کشور را تعدیل و مرتفع کند و اگر در مقابل مشکلاتی که از قبل وجود داشته و امروز تشدید شده حمایت لازم وجود داشت، صرف این هزینههای هنگفت هم لازم نبود.
جایگاه کفش ایرانی در داخل و در بازارهای بینالمللی مورد انتقاد است. با توجه به ظرفیتهایی که در ایران وجود دارد، نباید شاهد این وضعیت در صنعت کفش باشیم. امروز از مجموع گردش مالی ۱۲۰ میلیارد دلاری کفش در جهان، سهم ایران نزدیک به یک درصد گزارش شده که این عدد برای کشوری که مملو از ظرفیت است، بسیار اندک و ناچیز به نظر میرسد.
در کنار افزایش نرخ ارز و صدها مشکلی که بر سر راه تولید داخلی وجود دارد، تولیدکنندگان از ابتدای چرخه تامین کالا تا زمانی که کالا به دست مصرفکننده برسد، در چند مرحله بیش از ۳۰ درصد مالیات بر ارزش افزوده پرداخت میکنند که پرداخت این مبالغ با وضعیت نامناسب تولید برای تولیدکننده امکانپذیر نیست. حتی با یک نیمنگاه به بازار کیف و کفش مشخص میشود که تولید ایرانی در چه مرتبهای قرار دارد و تولیدات خارجی و وارداتی در چه مرحلهای. آنقدر که استقبال از کالای خارجی؛ نه تنها در این صنف در تمام بخشها زیاد است، کمتر کسی به سمت کالای ایرانی میرود. تمامی هزینههای یک تولیدکننده اعم از تامین مواد اولیه، هزینه کارگری و برگزاری نمایشگاهها با نرخ دلار آزاد محاسبه میشود؛ اما ارز حاصل از صادرات صادرکننده باید به نرخی که دولت تعیین کرده است، به فروش برسد که همین موارد موجب کمارزش شدن تولید داخلی و عدم توانایی رقابت تولید داخلی با تولیدات خارجی خواهد شد.
نقدفروشی موجب شد تولیدکننده ایرانی از رقابت با تولیدکنندگان خارجی عقب بماند
اردوان شمس، فعال بازار کفش
با افزایش نرخ ارز تولیدکنندگان رسمی در بازار کفش نتوانستند آنطور که باید، مواد اولیه را تهیه کنند. با ادامه یافتن وضعیت نابهسامان اقتصادی نیز فروشندگان مواد اولیه از پذیرفتن چکهای مدتدار هم خودداری کردند و نقدفروشی موجب شد تولیدکننده ایرانی از رقابت با تولیدات خارجی عقب بماند و نتواند بار این هزینهها را تحمل کند. عمده مواد اولیه مورد نیاز برای تولید کفش وارداتی است و فقط پوست در ایران تولید میشود. حتی موادی که پوست را تبدیل به چرم میکند نیز از خارج تامین میشود. در تولید یک جفت کفش حداقل ۱۰ قلم کالا شامل انواع کفی، فنر، یراق، رویه مصنوعی، ترمو، زیپ و سرزیپ و رویههای آستری بهکار میرود که همه آنها وارداتی هستند و عمدتا از کشور چین تامین میشوند.
این در حالی است که آن تعداد از تولیدکنندگانی هم که قادر به خرید مواد اولیه با دلار گران شدند، قیمت تولیداتشان آنقدر افزایش پیدا کرد که مشتری ترجیح داد از کالاهای خارجی به جای تولید داخلی استفاده کند. تولیدات داخلی با همان وضعیت پیشین هم مشکلات بسیاری برای رقابت و حضور در بازار داخلی داشت و تمام بازارها از اجناس خارجی و وارداتی مملو بود.
همانطور که امروز هم شاهد از هم گسیختگی تولید ایرانی در صنعت کفش هستیم باید اشاره شود که نوسانات ارز همچنین موجب افزایش کارگاههای زیرزمینی تولید کفش شد. این کارگاهها با خرید مواد اولیه اقدام به تولید کفش داخلی کردهاند و با فروش آنها بهطور مستقیم به خارج از کشور درآمدزایی میکنند. این بارها اغلب به افغانستان، پاکستان، عراق و چند کشور دیگر فروخته میشود و واسطههایی هم برای این کار وجود دارند که عبور و مرور این کالاها را تسهیل میکنند. این فروشندگان با فروش کالاها و سوءاستفاده از ناتوانی تولیدکنندگان ایرانی از کشور مقصد دلار دریافت میکنند و این چرخه زیر سایه کمکاری دستگاههای مربوط و کنار کشیدن تولیدکنندگان ایرانی ادامه پیدا میکند.
این حرکت در حالی صورت گرفته است که کارگرانی که در کارگاههای تولید کفش فعال هستند، عمدتا ایرانیاند؛ اما کارگرهای افغانی نیز در کارگاههای زیرپلهای کفش میدوزند و این تخلفات روی هم انباشته شده است. حقوق کارگرهای افغانی را کمتر از آنچه باید پرداخت میکنند؛ چراکه اکثر آنها اجازه کار ندارند و حتی مجوز اقامت در ایران را هم هنوز دریافت نکردهاند. با ادامه این وضعیت بعید است که کارگاههای تولیدی رسمی کفش بتوانند سر پا شوند و به فعالیت خود ادامه دهند. با نوسانات ارز و فعالیت قارچگونه تولیدیهای زیرزمینی شاهد دومینوی ورشکستگی و سقوط کارگاههای تولید کفش خواهیم بود. هرچند این اتفاق از چندی پیش افتاده است.