صفحه اصلی / فرهنگی / کتاب و رسانه / اصناف برای سکانداری امور اجرایی، نیازمند بلوغ بیشتری هستند
اصناف برای سکانداری امور اجرایی، نیازمند بلوغ بیشتری هستند

مدیرعامل خانه کتاب :

اصناف برای سکانداری امور اجرایی، نیازمند بلوغ بیشتری هستند

مدیرعامل خانه کتاب با بیان آنکه برای تعامل و رفتار دو طرفه، نیازمند قدرت برابر هستیم گفت: بر همین اساس است که برای تحقق واسپاری امور اجرایی حوزه کتاب به تشکل‌ها نیازمند بلوغ بیشتری میان جامعه اصناف در حوزه یار مهربان هستیم.

به گزارش کسب و کار نیوز، امروزه در جهان نمی‌توان کسی را یافت که در مواجهه با واژه «کتاب»، از کلماتی مانند آگاهی، دانش و بینش به عنوان مهم‌ترین ثمره و میوه بوستان دانایی و درختان تنومند آن که همانا کتاب‌ها هستند، یاد نکند.
انسان به سبب بهره بردن از فطرت کمال‌طلبانه، همواره در زندگی اثیری خود تلاش می‌کند تا مقصد تمام فعالیت‌هایش در نهایت فتح قله تعالی و پیشرفت باشد و در طی کردن این مسیر مهم‌ترین اسباب توفیق خود را در انس، الفت و همراهی با کتاب می‌داند.
هر چند برای اثبات این مدعا نیازمند مرور کردن جملات توصیه‌گون و فرازهای یاری‌رسان اندیشمندان و متفکران نیستیم؛ اما این جمله از «وُلتر» نویسنده، پژوهشگر و فیلسوف بزرگ عصر روشنگری قرن هجدهم فرانسه که معتقد است «ورق‌های کتاب به منزله بال‌هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می‌دهند» می‌تواند به غایت، تام و تمام منظر مدهای مطرح شده به مُهر حقیقت ممهور کند.
روزها و ایامی که از بیست و چهارم آبان‌ماه گذر و سنجاق کردن آن را به لحظه لحظه زندگی‌مان به نظاره نشستیم مصادف با برگزاری بیست و ششمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی است که تا نخستین روز آذرماه آتش گرفته به دَم مهر پاییزی ادامه خواهد داشت.
به هر میزان که ایام برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران فرصتی برای نفس کشیدن در هوای معطر به عِطر کتاب در جامعه ایران است، به همان اندازه، تک تک روزهای هفته کتاب بزنگاهی برای دمیدن بر تنور همیشه روشن کتاب و کتابخوانی برای گُر گرفتن هر چه بیشتر حرارت آن با دم و بازدم مردمان سرزمین کهن به تاریخ و سترگ به تمدن ایران زمین است.
همین بهانه کافی بود تا با دعوت از دکتر نیکنام حسینی‌پور مدیرعامل خانه کتاب و دبیر بیست و ششمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، پای صحبت‌های مدیری بنشینیم که دلسوزانه و عاشقانه در مسیر تحقق تعالی کتاب و کتابخوانی میان جامعه ایرانی، با کار شبانه‌روزی و فعالیت مستمر حساب دوختن روزهایش به شب و سنجاق کردن شب‌هایش به روز را به نام و یاد «یار مهربان» گم کرده است.
در این گفت‌وگوی صمیمی با مردی از تبار عاشقان کتاب از مرور تاریخ ربع قرن برگزاری هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران آغاز کردیم و با سفر به ساحل طرح‌های فصلی و حمایتی خانه کتاب، تجربه‌ای از اجرای «پایتخت کتاب» ایران را به نظاره نشستیم، که حاصل این مداقه به انتشار بخش نخست گفت‌وگو با تیتر «بخش عمده‌ای از مردم، دغدغه کتاب ندارند» در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) منتج شد.
اما چه آنی بهتر از دَم به غنیمت گرفته شده در سایه هم‌صحبتی با مدیری پاسخگو، صریح و صادق برای گشودن خوانی از جنس چالش‌ها، آسیب‌ها و اتفاقاتی که در مسیر تحقق همگانی فرهنگ کتاب و کتابخوانی، مانند بحران کاغذ، گذر از مدیریت شعاری و رسیدن به مدیریت عمل‌گرا و سپردن امور اجرایی یار مهربان به متخصصان این حوزه؛ قد راست کرده‌اند؟…
این مسیر پُر چالش با هدف پرسشگری برای کامیابیِ روشنگری جز با درنگ و مداقه‌ منتقدانه، موشکافانه و البته منصفانه از منظر رسالت آیینه‌گون رسانه در مواجهه با مدیران فرهنگی محقق نمی‌شد؛ که زهی سعادت به پاس حضور نیکنام حسینی‌پور در خبرگزاری ایرنا، شد؛ آنچه که باید می‌شد! در ادامه بخش دوم و پایانی این گفت‌وگوی صمیمی و متقن از منظر پرسشگر و پاسخ‌دهنده را از خاطر می‌گذرانید.

– ایرنا : آقای دکتر حسینی‌پور، نگاه آماری از آن دسته چشم اسفندیارهایی است که در بحث‌های کلان به ویژه در گفت‌وگوهای رسانه‌ای با مسئولان و متولیان دولتی، روند گفت‌وگو با چالش‌ها و اما و اگرهای فراوانی مواجه می‌کند. اما در طرح این پرسش ناگزیر از ورود به بحث‌های آماری هستم… شما را ارجاع می‌دهم به شمارگان کتاب که طی یک سال اخیر با افت چشمگیری مواجه شده است و شوربختانه شاهد انتشار کتاب‌هایی با تیراژ ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه هستیم! یا مساله‌ای به نام سرانه مطالعه که رقم‌هایی از ۲ دقیقه تا ۶۷ دقیقه را به می‌توان شکلی کاملاً رسانه‌ای رصد کرد! همین دو نمونه آمار و ارقام بیشتر از آنکه برای ما روشنگر باشد گمراه‌کننده است! به همین سبب این پرسش را با لحنی صریح‌تر مطرح می‌کنم. وقتی ما به برگزاری رخدادهای کلان فرهنگی مانند نمایشگاه بین‌المللی کتاب یا هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران می‌رسیم، با شکل و نگاه آماری متفاوت و متعددی از سوی مسئولان و متولیان مواجه هستیم؛ همه اینها در شرایطی است که یکی از سیاست‌های کلان در «دولت تدبیر و امید» – دولت یازدهم و دوازدهم – مساله واسپاری امور به متخصصان فن و نگاه صرف حمایتی و نظارتی دولتمردان است. از آنچه که در حوزه کتاب در گفته‌های دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری کشورمان و همچنین در نگاه آقای صالحی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شنیده شده، به واسپاری اداری بخش‌های مدیریت و برنامه‌ریزی فعالیت‌های حوزه کتاب مربوط می‌شده و کم شدن نقش دولت بر مقوله حمایت و نظارت. امروز که هم گفت‌وگو می‌کنیم تا چه حد شاهد تحقق شعار سپردن امور به متخصصان عرصه کتاب و نشر هستیم؟

– حسینی‌پور: در دولت نخست تدبیر و امور به ریاست آقای دکتر روحانی – دولت یازدهم – و تصدی آقای جنتی بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای نخستین بار شاهد مطرح شدن این بحث بودیم. نخستین گام نیز در این زمینه با بحث سپردن امور نظارت و ارزشیابی کتاب (ممیزی) به ناشران برداشته شد. بر هیچکس پوشیده نیست که حساس‌ترین مساله در روند تولید کتاب مقوله ممیزی است و آن زمان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد که ما آماده‌ایم تا این امر را به ناشران واگذار کنیم.
اما در مواجهه با این رخداد، با اقبال بد ناشران مواجه شدیم؛ که البته این عدم استقبال دلایلی داشت. مهم‌ترین دلیل آن به مقوله اعتمادسازی میان دولت و ناشران باز می‌گشت. اتفاقی که در دوره‌های پیشین شاهد افزایش فاصله میان دولت و اصناف بودیم و همین مقوله به کاسته شدن اعتماد منتج شده بود. ناشران احساس می‌کردند که اگر بخواهند به شکل مستقیم وارد مساله ممیزی شوند هزینه های گزافی را باید به خاطر خطایی که ممکن است صورت گیرد پرداخت کنند. هزینه‌های مختلفی در روند چاپ کتاب تا رسیدن به پیشخوان کتابفروشی‌ها توسط ناشران صورت می‌گیرد و در صورت پذیرفتن مساله ممیزی توسط ناشران در صورت بروز اشتباهی در مسیر نظارت و ارزشیابی صحیح که ممکن است به جمع‌آوری کتاب‌ها منتج شود، آن کس که در این میان متضرر می‌شود تنها ناشران بودند. به همین سبب ناشران در نخستین گام واسپاری امور به خود به سبب وجود چنین آسیب‌هایی استقبال مطلوبی از آن نداشتند.
در حوزه‌های دیگر مانند برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب برای واسپاری به انجمن‌ها و اصناف، به عنوان یک کارشناس و نه مسئول به صراحت می‌گویم که ما در بحث واگذاری اقداماتی را انجام داده‌ایم، هر چند اعتقاد دارم که این اقدامات به شکلی کامل صورت نگرفته است. به صراحت می‌گویم اگر بخواهیم نمایشگاه بین‌المللی کتاب را به صنف واگذار کنیم دیگر نمی‌شود که بخشی را ما مدیریت کنیم و بخشی دیگر از برگزاری این رخداد فرهنگی را به اصناف بسپاریم؛ به اصطلاح همان ضرب‌المثل معروف «شتر سواری دولا دولا» نمی‌شود!
اگر بنا به واسپاری به اصناف است باید صفر تا ۱۰۰ این رخداد توسط خود اصناف صورت گیرد و ما به عنوان نمایندگان دولت تنها نقش حمایت و نظارت داشته باشیم. باز هم تکرار می‌کنم که در این سال‌ها اقداماتی صورت گرفت اما اقدامات ناقص است. اعتقاد دارم که نمایشگاه بین‌المللی کتاب به آن بلوغ و ظرفیت دست یافته است که می‌تواند هزینه‌های خود را تامین کند و حداقل هزینه‌ها را به عنوان نگاه حمایتی از دولت دریافت کند.
امروز نمایشگاه بین‌المللی کتاب برای خود به برندِ معتبری در عرصه کتاب بدل شده است پس نباید آن را به شکلی ارزان حراج کرد! شاید این آسیب بر ما وارد باشد که در معرفی این برند به شرکت‌های تبلیغاتی و بخش خصوصی به عنوان مسئولان دولتی ضعف‌هایی داشتیم، اگر بتوانیم این اقدام را به بهترین شکل انجام دهیم می‌توانیم خروجی خوبی داشته باشیم؛ اما باید آن روی سکه را نیز در نظر گرفت که شاید هنوز صنف ما به آن بلوغ نرسیده است که بتواند برگزاری رویداد عظیمی مانند نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را از صفر تا صد در شکل اجرایی برعهده گیرد. اگر صنف ما به آن بلوغ رسیده بود شاید تحقق واسپاری امور به متخصصان راحت‌تر صورت می‌گرفت.
یکی از مشکلات موجود در فعالیت‌های صنفی حوزه کتاب آن است که ما در حوزه فرهنگ نشر و کتاب شاهد تعدد و تکثر انجمن‌ها و اتحادیه‌های مختلف هستیم. به عنوان مثال یک نهاد صنفی داریم به نام «اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران» که تنها نهاد صنفی است که شصتمین سال تاسیس خود را پشت سر می‌گذارد که همین سابقه شصت ساله نشان‌دهنده قدرت این نهاد صنفی است.
اگر می‌توانستیم مانند آنچه در تهران داریم، اتحادیه صنفی سراسری داشته باشیم در تحقق واسپاری امور به تشکل‌های حوزه نشر توفیق بیشتری پیدا می‌کردیم. متاسفانه در دولت‌های مختلف شاهد این رخداد بودیم که آنها نتوانستند با یک نهاد به شکل واحد به همکاری بپردازند و برای رفع این آسیب، ساده‌ترین راهکار را یعنی تاسیس یک نهاد و صنف موازی و مجزا در نظر گرفتند. اگر به مشی دموکراسی معتقد باشیم بهترین راهکار آن است که انتخاباتی به شکل واحد و سراسری صورت بگیرد و نیروها بر اساس آرا وارد شوند و بعد از انتخاابت دیگر اعتراض و اختلافی در این میان وجود نداشته باشد.
در چنین شرایطی است که می‌توان مدعی بود صنف ما به بلوغ رسیده و طی توافق دوطرفه می‌توانیم برای واسپاری کامل امور به دست‌اندرکاران صنعت نشر و کتاب کشورمان با موفقیت بیشتری گام بردارید.همه اینها در شرایطی است که بارها در صحبت‌های آقای دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها شاهد تأکید برای تحقق این مهم بودیم اما این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که برای یک رفتار دو طرفه، نیازمند قدرت برابر هستیم. برای همین نیز انتظار داریم که اصناف ما نیز خود را به قدرتی برسانند که بتوانیم با خیالِ آسوده برگزاری و برپایی یک رخداد کلان فرهنگی را از صفر تا صد در اختیار آنها قرار دهیم و در هدایت آن مسیر دیگر کوچکترین دغدغه‌ای نداشته باشیم.

** آمارها در بعضی ار موارد، آدرس اشتباه می‌دهند

– ایرنا : می‌خواهم به حوزه کاغذ و بحران‌های مبتلا به آن که یکی دیگر از آسیب‌های مهم حوزه نشر و کتاب کشور به شمار می‌رود و طی این چند ماه نفس نشر را بریده اشاره کنم. با توجه به تلاطم بازار ارز قرار بود هر بَند کاغذ با قیمت ۱۲۰ هزار تومان در اختیار ناشران قرار گیرد، امروز که با هم در حال صحبت هستیم قیمت کاغذ به بندی ۲۴۰ هزار تومان رسیده است! همه اینها در شرایطی است که ابتدا از سوی دولت اعلام شده بود ارزی که به حوزه کاغذ تعلق می‌گیرد، ارزی هم‌پای کالاهای اساسی یعنی همان ارز ۴۲۰۰ تومانی است. سپس اعلام شد حتی دولت متعهد می‌شود که ۴۰۰ تومان یارانه به ارز کاغذ بدهد و آن را با دلار ۳۸۰۰ تومانی وارد و در اختیار ناشران قرار می‌دهد. همه اینها یک سو، از منظری دیگر شاهد هستیم که با انبارهای قاچاقی که طی این چند وقت اخیر به ویژه در آستانه برگزاری بیست و ششمین دوره هفته کتاب کشف شدند، بخش اعظمی از آن کتاب‌های قاچاق، با کاغذی چاپ شده‌اند که با ارز دولتی وارد شده است! همه این شرایط دست به دست هم داد تا در نهایت قیمت کاغذ افزایش پیدا کند تا حدی که شاهدیم در کتابفروشی‌ها رقمی که پشت جلد برای کتابی که در اردیبهشت امسال (۱۳۹۷) چاپ شده دچار خط خوردگی می‌شود و عدد جدیدی توسط کتابفروش و یا ناشر به پشت جلد آن کتاب اضافه می‌شود! وقتی همه این مشکلات مانند قطعات زنجیر به هم متصل می‌شوند بزرگترین متضرر در این میان را جامعه مصرف‌کننده و مخاطب یار مهربان تشکیل می‌دهند. آقای حسینی‌پور آیا امیدی به حل بحران کاغذ در بازار امروز هست؟

– حسینی‌پور: در حوزه کاغذ نمی‌خواهم به عنوان یک کارشناس اظهارنظر کنم؛ چرا که در کارگروه کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عضویت ندارم، اما به سبب حضور در جلسات مختلف با معاون فرهنگی و همچنین مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به عنوان نماینده خانه کتاب حضور داشتم، گزارش می‌دهم. صحبت من این است که دولت نباید وارد بازار شود و عرضه و تقاضا را رقم بزند و اجازه دهد که کنترل بازار در دست بخش خصوصی باشد.
اگر دولت وارد بازار شود با یارانه‌هایی که به بخش‎های مختلف حوزه فرهنگ ارائه می‌دهد ممکن است که در ادامه شاهد ایجاد رانت و یا فسادی باشیم که در صورت عدم مدیریت صحیح با آسیب‌های کلانی مواجه می‌شویم. از آنجا که دولت در این حوزه بنا را بر نگاه نظارتی خود قرار داد و یارانه‌ای را به کاغذ که از اساسی‌ترین ابزار و از بنیان‌های شکل‌گیری کتاب به شمار می‌رود اختصاص داده است؛ با وجود تلاش‌های صورت گرفته نتوانسته‌ایم در تولید کاغذ موفق باشیم و به شدت وابسته کاغذهایی هستیم که در کشورهای دیگر تولید می‌شود و به همین دلیل است که بخش اعظمی از کاغذهای ما وارداتی است.
شاید یکی از مهم‌ترین مشکلات در به وجود آمدن این بحران‌ها که شما اشاره کردید نبودن شفافیت است. اگر روشنگری و شفافیتی که طی چند وقت اخیر توسط رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی و رابط میان مردم و دولت صورت گرفت، پیش از اینها اتفاق می‌افتاد، شاید این بحران به چنین جایی نمی‌رسید. واقعیت آن است که در کارگروه کاغذ در حوزه نشر قرار بر آن شد که مرجعیت تحویل کاغذ به ناشر از طریق سایت خانه کتاب باشد. با توجه به آنکه خانه کتاب، بانک اطلاعاتی کتاب ایران را در اختیار دارد این مساله به این نهاد محول شد.
اما در این میان موضوعات دیگری نیز به عنوان موارد آسیب‌زا وجود دارد. یکی از موارد به ناشران باز می‌گردد که آن چیزی که در شناسنامه کتاب عنوان می‌کنند با آنچه که در خود کتاب به چاپ می‌رساند در بعضی از موارد مغایرت دارد. مثلا در شناسنامه کتاب، ناشر عدد دو هزار نسخه را به‌عنوان شمارگان کتاب معرفی می‌کند اما با توجه به امکانات و تکنولوژی‌های امروز می‌تواند ۲۰۰ نسخه از آن کتاب را به چاپ رساند. در این حین فرآیند اعلام وصول شکل می‌گیرد و کاغذ مدنظر به ناشر بر اساس دو هزار قرار می‌گیرد، در حالی که در اصل کتاب تنها ۲۰۰ نسخه چاپ شده است! اگر برای تخصیص کاغذ معیار را بر این مبنا قرار دهیم قطعا دچار خطای محاسباتی شدیم که در نهایت ممکن است حتی به ایجاد رانت منتج شود. بنابراین باید نگاه تلفیقی را در این حوزه با حوزه نظارتی چاپ و چاپخانه‌داران همراه داشته باشیم. تا بر اساس آن نگاه تلفیقی نظارتی بر کار ناشرانی که کاغذ از ما دریافت می‌کنند صورت گیرد تا تمام آن کاغذ ختم به تولید کتاب شود نه آنکه کاغذ را از ارشاد بگیرند و به شکل واسطه‌ای آنها را در بازار آزاد به فروش رسانند.
مساله دیگر در مسیر آسیب‌شناسی بحران کاغذ، به مقوله کتاب‌سازی برمی‌گردد. در مواجهه با آسیبی به نام کتاب‌سازی در بعضی از موارد شاهد هستیم که با وجود یارانه‌هایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختیار ناشران قرار می‌دهد، متاسفانه ماحصل آن نگاه حمایتی به کتاب‌سازی و نه تولید کتاب محتوایی منتج می‌شود! ثمره این شکل از کتاب‌سازی نه تنها به کاهش ذائقه مخاطبان می‌انجامد که در نهایت به تولید کتاب‌های زرد ختم می‌شود که این نشان می‌دهد به عنوان مثال یک ناشر متخلف با امکاناتی که دولت و نظام در اختیار آن قرار داده است هدفش کار فرهنگی و و رویکرد تولید یک کتاب نیست و با سرهم بندی کردن برخی از مطالب یا کپی کردن آن مطالب دست به کتاب‌سازی‌هایی می‌زند. مثلا برخی از ناشران یا نویسندگان با چاپ چنین کتاب‌هایی در ادامه با حضور در خانه کتاب این ادعا را مطرح می‌کنند که باید زیر چتر بیمه‌ای خانه کتاب، طرح‌های حمایتی خانه کتاب، وام، اختصاص بن‌های کتاب و نظایری از این دست قرار گیرند؛ که این مساله نیز می‌تواند مخاطبان اصلی یار مهربان یعنی مردم را مورد آسیب قرار دهد.
به همین دلیل اصرار داریم تا در این زمینه بازبینی‌های اساسی صورت گیرد، به ویژه در حوزه کتاب‌سازی که بخش اعظمی از سرچشمه این کتاب‌سازی‌ها به حوزه وزارت علوم، دانشگاه‌ها، مجامع علمی ختم می‌شود که به پدیده شوم فروش پایان‌نامه‌ها منتج می‌شود. همه اینها به شکل زنجیره‌ای هستند که به یکدیگر متصلند و تنها من به عنوان نماینده‌ای از بدنه وزارت ارشاد نمی‌توانم تصمیم مستقلی بگیرم بدون آنکه نهادی مانند وزارت علوم یا وزارت آموزش و پرورش را مد نظر قرار نداشته باشم.
این شکل از جریان تولید کتاب که از آن به کتاب‌سازی یاد می‌شود نه تنها به سطح کاهش ذائقه و بی‌اعتمادی مخاطبان ختم می‌شود که حتی می‌تواند در نگاه مسئولان نیز در شکل برنامه‌ریزی ایجاد خطا کند. وقتی من به عنوان یک مسئول متوجه می‌شوم که طی یک سال گذشته به عنوان مثال صدهزار نسخه کتاب چاپ شده است و آمار من این را می گوید، در شرایطی که نمی‌دانم از این تعداد آمار چه تعداد از کتاب‌ها مفید بوده و توانسته در ارتباط گیری با مخاطب اثرگذاری داشته باشد و در نهایت در ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهم داشتند، دربرنامه‌ریزی‌های مدیریت کتاب راه به خطا خواهم برد.

** رابطه سینماگران با ادبیات کمرنگ است

– ایرنا : یکی از مهمترین اهداف و فعالیت‌های خانه کتاب ترویج فرهنگ کتابخوانی و در نهایت تلاش برای قرار گرفتن هرچه بیشتر یار مهربان در سبد فرهنگی خانواده‌هاست. تا پیش از این بارها در مدیریت‌های مختلف خانه کتاب شاهد بازگویی شعار فعالیت‌های مشترک با نهادهای فرهنگی مختلف و بهره‌مندی از زبان هنر برای معرفی هر چه بیشتر کتاب و تبلیغ برای این کالای فرهنگی بودیم که متاسفانه هیچکدام از این شعارها تا قبل از مدیریت شما جنبه عینی و عملیاتی به خود نگرفت! اما با حضور آقای صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین همراهی شما با خانه کتاب شاهد باز شدن راه‌های ارتباطی میان هنرهای مختلف مانند سینما و حوزه تجسمی درباره معرفی کتاب هستیم که نمونه آنها اختصاص بخش جایزه سینمای اقتباس در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و انتشار کتاب کارتون و کاریکاتور با محوریت حوزه کتاب بود. در همین ارتباط نخست درباره شرایط و هدف شکل‌گیری چنین طرح‌هایی توضیح دهید و در ادامه بفرمایید روزی که شما به عنوان مدیرعامل خانه کتاب میز مدیریتی را ترک می‌کنید و مدیر بعدی سکان‌دار هدایت خانه کتاب می‌شود چه تضمینی برای استمرار این روند با توجه به خروجی‌های بسیار مثبتی که از آن طی دو سه سال اخیر شاهد بودیم وجود دارد؟

– حسینی‌پور: واقعیت آن است که کتاب را می‌توان از دریچه‌های مختلف نگریست و زمانی که پای معرفی و تبلیغ یار مهربان برای مخاطبان در میان باشد یکی از مهم‌ترین راه‌ها تماشای یارمهربان از زاویه دید دوربین و هنر سینماست. معتقدم که ایران سرشار از معادن غنی است و وقتی درباره معادن صحبت می‌کنم ذهن‌ها به سمت معادن طبیعی مانند نفت، گاز، زغال سنگ، طلا و سنگ‌های قیمتی می‌رود؛ اما منظور من از آن گنج، معادن غنی فرهنگی است که در ادبیات ما با حضور شاعران سترگی چون سعدی، حافظ، فردوسی و مولوی دارا هستیم. همچنین در میان نویسندگان و شاعران معاصر نیز چهره‌های بسیار بزرگ و جریان‌سازی وجود دارد.
اما مساله آن است که حوزه سینمای ما تا امروز تا چه میزان توانسته از این معادن غنی استخراج داشته باشد؟ متاسفانه بخش مهمی از سینماگران تأثیرگذار ما نگاهشان بیشتر به توفیقات آثار سینمایی‌شان در خارج از مرزها بوده و فیلمنامه‌های خود را با نگرش، رویکردها و سیاست‌های جشنواره‌های جهانی تولید می‌کنند. در حالی که در برگزاری جشنواره فیلم کوتاه و در مراسم اختتامیه دکتر کزازی تنها به خواندن یک بیت از شاهنامه اکتفا کرد و گفت خود این تک بیت را می‌توان مبنایی برای ساخت یک اثر سینمایی قرار داد.
وقتی ادبیات ما دارای چنین ظرفیت و معادنی است که تنها یک بیت آن می‌تواند برای تولید یک اثر سینمایی منبعی برای تغذیه باشد، سوال اصلی اینجاست که چرا این غفلت میان هنرمندان حرفه‌ای و دلسوز سینماگر ما قرار دارد؟
به نظر می‌آید که بین حوزه سینما و حوزه ادبیات ما فاصله وجود دارد و در برخی از این حوزه‌ها نیازمند نزدیک شدن فاصله‌ها بر مبنای رفتارهای گفت‌وگو محور هستیم. آنچنان که در سیاست‌های کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز رسیدن به آرا و نظرات مشترک در قالب گفت‌وگو صورت می‌گیرد. شکی وجود ندارد که شکل نگاه جشنواره‌ای و ارتباط میان زبان هنری مانند سینما با ادبیات در یک جشنواره مانند فیلم کوتاه نمی‌تواند ما را به هدف جریان‌سازی در استفاده از ابزارهای مختلف هنر برای تبلیغ یار مهربان میان عموم مردم به توفیق برساند. شکی وجود ندارد که نیازمند گفت‌وگوهای مفصل و مستمر میان اهالی کتاب و هنرمندان دیگر حوزه‌ها هستیم تا ماحصل آن گفت‌وگوها را در جریان مستمر تولید آثار سینمایی با محوریت اقتباس‌های ادبی قرار دهیم.
منکر این مساله نمی‌شویم که در راستای نزدیکی هر چه بیشتر هنر سینما و سینماگران ایران با ادبیات، طی سال‌های اخیر اقدامات خوبی صورت گرفته است؛ اما هنوز تا رسیدن به جریان‌سازی مستمر در این حوزه فاصله وجود دارد. شاید یکی از مهم‌ترین این اتفاقات حضور ۱۳ اثر اقتباسی با نگاه سینماگران به حوزه ادبیات در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه بود؛ ولی این مساله نمی‌تواند ما را به آن هدف و آرمان‌های متعالی که در زمینه گسترش هر چه بیشتر کتاب در میان مردم است سوق دهد. برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و بخش اقتباس ادبی آن نشان داده است که نسل جوان سینماگران ما در ارتباط و تعامل بیشتری با کتاب قرار دارند و با سرمایه‌گذاری روی چنین نیروی انسانی می‌توانیم به آینده سینمای کشورمان با طلایه‌داری ادبیات ایرانی و هویت فرهنگی‌مان امیدواری بیشتری داشته باشیم.
در حوزه هنرهای تجسمی نیز کاریکاتور و حوزه کارتون یکی از حوزه‌های بسیار جذاب است که در میان عموم مردم با اقبال فراوانی مواجه است و بهره‌مندی از این هنر در معرفی کتاب و اهمیت آن در رشد و تعالی جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست. بر همین اساس تلاش کردیم تا از دریچه کاریکاتور با همان زبان و رویکرد انتقادی کاریکاتور مسائل مبتلابه حوزه کتاب و راه‌های تبلیغ و ترویج آن را به مردم انتقال دهیم. به عنوان مثال تصویر کاریکاتوری که می‌تواند شعار، پیام و یا انتقادی در مفهوم کلان را به عموم مردم انتقال دهد بریا جریان‌سازی مسیر سریع‌تری را طی می‌کند تا رمان یا داستانی که همان پیام و انتقاد را به مخاطب انتقال می‌دهد. هر چند هر دو اینها جذابیت‌های خاص خود را دارا هستند.
همچنین استفاده از دامنه گسترده شاخه‌های هنرهای تجسمی برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی می‌تواند بار دیگر مقوله همکاری دیگر نهادهای فرهنگی و اجتماعی را در حوزه کتاب فعال‌تر کند. به عنوان مثال چندی پیش در صحبت با یکی از دوستان متوجه شدم یکی از بانوان هنرمند ایرانی مجسمه‌ای را با موضوع و محوریت کتاب تولید کرده است. همین قضیه می‌تواند به یک روند مستمر تبدیل شود و شهرداری‌ها نیز در بخشی از فرآیند زیباسازی شهری با استفاده از هنر مجسمه‌سازی، به نصب آثاری با محوریت کتاب همت گمارند.
به دلیل همین موفقیت‌ها و بازخوردهای مثبت است که بنا داریم جشنواره کتاب و کاریکاتور را در دور دوم با نگاه گسترده‌تر و البته توجه به حوزه بین‌الملل برگزار کنیم و امیدواریم این شکل از رفتارهای تعاملی میان شاخه‌های مختلف هنری با محوریت کتاب بتواند ما را هرچه بیشتر به هدف غایی و نهایی‌مان، یعنی مقوله ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی میان عموم مردم رهنمون کند.

– ایرنا : جناب حسینی‌پور آخرین کتاب‌های که خوانده‌اید را در خاطر دارید؟
– حسینی‌پور : دو کتاب اخیری که آنها را مطالعه کردم روایتی دوست‌داشتنی و جذاب داشتند که خواندن آنها را به همه مخاطبان توصیه می‌کنم، نخست کتاب «حاج آخوند» به قلم عطاءالله مهاجرانی و دیگری کتاب «مجموعه جستارهایی در ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» به کوشش خیام عزیزی مهر.

– ایرنا : به عنوان سوال پایانی، به مناسبت قرار گرفتن در هفته کتاب جمهوری اسلامی، هفت واژه را به شما می‌گویم و شما اولین حسی که در مواجهه با آنها به ذهنتان می‌رسد را بیان کنید؟
کتاب: یار مهربان
ایران: سرای امید
محمود دولت‌آبادی: نویسنده بزرگ
رسانه: یار همراه و غم‌خوار
کاریکاتور: قلم تیز اما هنرمندانه
ایرنا: خبرگزاری دولتی
دکتر حسن روحانی: رییس‌جمهور پر امید اما…
گفت و گو از امین خرمی
فراهنگ**۹۲۶۶** ۱۰۵۵

همچنین مطالعه کنید:

یک ایرانی رکورد جهانی طولانی ترین مستند ویدیویی از مسیر زندگی را ثبت کرد

احمدرضا شجاعی در این نشست خبری از ۲۰ سال سابقه مداوم فعالیت های خود و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.