محمد جوادی قاضیانی
به گزارش کسب و کار نیوز، اگر این دلیل در رتبه اول دلایل شکست استارتآپها حضور داشت نیز جای تعجب نبود. با توجه به تکیه استارتآپها و حرکت آنها به وسیله نیروی انسانی و افراد طبیعی است که ناسازگاری و ناکارآمدی و هرگونه اخلال در منابع انسانی و تیمسازی موجبات شکست یک استارتآپ را فراهم خواهد آورد. تیمسازی ظرافتهای خاص خودش را دارد و قبل از هر چیز اعضای تیم باید محیط استارتآپی را بشناسند و انتظار انجام دادن کارهای مشخص و روتین روزانه را نداشته باشند.
استارتآپ یک کسبوکاری که فرایندهای مشخص و مدلهای درآمدی مشخصی داشته باشد، نیست و هنوز به آن مرحله نرسیده است و معمولا در ابتدای کار درک درستی از درآمد و پیشرفت کار و تعریف فرایندها وجود ندارد؛ یعنی هم موسسان استارتآپها و هم اعضای تیم باید عدم اطمینان و ابهام ابتدایی محیط استارتآپی را در نظر داشته باشند. شکستها از عدم تیمسازی مناسب هم از همین جا رقم میخورد و اعضای تیم به دلیل نامشخص بودن فرایندها و عدم بازده مالی مناسب معمولا انرژی و انگیزه خود را از دست میدهند و تیم ناکام میشود.
به همین دلیل است که معمولا پیشنهاد میشود اعضای تیم در استارتآپ سهم داشته باشند تا بهتر بتوانند با این ابهامات و سختیها کنار بیایند. مساله دیگری که بعد از عدم شناخت محیط استارتآپی در تیمسازی به وجود میآید، بحث عدم تنوع تخصصهای اعضای تیمهاست. معمولا تیمهای استارتآپی از یک جمع دوستانه که اکثرشان در یک حوزه متخصص هستند کارشان را شروع میکنند، ولی یک کسبوکار با تخصص در یک حوزه نمیتواند حرکت کند و برای رقابت و پیشبرد اهدافش بهتر است در حوزههایی که لازم است، تیم متنوعی داشته باشد؛ یعنی باید در تیمهای استارتآپی اعضایی با تخصص بازاریابی، فنی، مدیریتی و دیگر تخصصهای مورد نیاز حضور داشته باشند تا آن استارتآپ بتواند رو به جلو پیش برود. مهم این است که تیم از مهارتهای عالی برخوردار باشد، همگی به طور یکسان برای ساخت رویایی مشترک تلاش کنند، انعطافپذیر و مشتاق یادگیری باشند و درنهایت، دست به اقدام بزنند، اما اگر همه سرمایهگذاران، بنیانگذاران، کارکنان، اعضای هیاتمدیره و سای ر ذینفعان در یک جهت حرکت نکنند، شرکت متلاشی و نابود میشود، زیرا هر یک از طرفین میخواهند کسبوکار را به سمت متفاوتی هدایت کنند. یک استارتآپ باید در تیمسازی بیش از همه به داشتن چشمانداز مشترک و تنوع تیمی توجه داشته باشد و بعد از آن با همین نوع نگرش به مباحث مالی و دیگر مسائل نگاه کند تا مرحله تبدیل شدن به کسبوکار را به سلامت رد کند.
مستند کردن تجربیات استارتآپهای شکستخورده و موفق
فرشید ایلاتی، کارشناس کسبوکار
تیمسازی از مسائلی است که اهمیت آن به اندازه انتخاب ایده برحسب نیاز بوده و جزو مسائل مهم استارتآپهاست. در گام دوم بعد از انتخاب ایده مسالهمحور، نفرات و اعضای تیم هستند که برای رسیدن به آن هدف و راه انداختن کار مهم هستند. از ویژگیهایی که تیمهای استارتآپی با توجه به نوع ابهام در کارشان باید داشته باشند، انسجام و همدلی است که در بین اعضای تیمها باید در جریان باشد تا نتایج بهتری را در پیگیری اهدافشان به دست بیاورند. این تیمها باید در حوزههای مختلف دانش داشته باشند و هرکدام بتوانند بخشی از کار را انجام بدهند و مدیریتش کنند؛ یعنی تیمی که بتواند هم بحث بازاریابی و هم بحث فنی را پیش ببرد میتواند موفقتر از تیمی باشد که تنها تخصصش بر یکی از موارد فوق بوده باشد.
تشکیل تیم اولیه و متقاعد کردن اعضای تیم با توجه به عدم اطمینان موجود در استارتآپها مساله مهمی است. نکته مهم در این زمینه و برای حل آن همان همدلی است که اعضای تیم باهم همدل باشند و برای هدف تیم تلاش کنند. در این زمینه رسانهها هم باید کمک کنند که فرهنگسازی اتفاق بیفتد و افراد با فضای کار در استارتآپها آشنا شوند، ولی قاعدتا تجربیاتی که تیمهای موفق میتوانند بعد از گذشت مدتی به افراد جدید منتقل کنند در این زمینه کمککننده است و آنها باید درباره تیمسازی و انتخاب اعضای تیم صحبت کرده و اطلاعاتشان را به دیگران منتقل کنند. پس یکی از راهکارها برای تیمسازی موفق در استارتآپها این است که افراد باتجربه و استارتآپهای موفقتر تجربیاتشان را به افرادی که تازه میخواهند وارد این حوزه شوند، منتقل کنند. نکته بعدی در این زمینه شکل گرفتن بسترهایی است که افراد و تیمها همدیگر را پیدا کنند و به تیمسازی بپردازند. نکته دیگر هم اینکه باید بتوانیم تجربیات استارتآپهای شکستخورده را هم به دیگران منتقل کنیم و آنها هستند که درسهای زیادی را برای افراد تازهوارد دارند و بهتر است هم خود استارتآپها و هم افراد مرتبط دیگر سعی در مستند و منتقل کردن تجربیات به استارتآپهای تازهوارد کنند تا دلایل شکست تیمها به صورت تکراری و دورهای تکرار نشوند و در این زمینه پیشرو باشیم.