به گزارش کسب و کار نیوز، با تأکید بر مهارتآموزی جهت تعامل با این بخش از جمعیت جامعه بیان کرد: امروز در جامعه با بحران ارتباطات خانوادگی مواجه هستیم که منجر به عدم ارتباط اعضای خانواده شده است، امروز تمام تلاش والدین بر این است که مادیات فراهم و امکانات مورد نیاز فرزندان تامین شود و خیلی وقتها از ارضای روحی و روانی فرزندان خاصه دختران غافل میشوند.
«سهیلا بهزادیپور» با اشاره به اینکه عموما پدران مشغول کار و مشکلات اقتصادی فعلی هستند و مادران نیز که یا شاغل یا خانهدارند، گاه فاقد مهارت برقراری ارتباط با دختران در سن بلوغ هستند، گفت: این شرایط خانواده را به یک کلاف به هم پیچیده و سردرگم تبدیل میکند که نقشها در آن جابجا شده و حتی گاه نقشها گم میشوند و تک فرزندی رایجشده در جامعه نیز از طرفی باعث می شود که بچهها نیز مهارت ارتباط گیری با همنوع و بچه های دیگر را فرا نگیرند و اگر لحظاتی کنار هم باشند مشغول موبایل، تلویزیون، تبلت و … هستند، در این فضای سرد هیچ گفتوگویی شکل نمیگیرد.
وی تصریح کرد: عدم گفتوگوی افراد خانواده در جامعه امروز باعث شده است که معاونت امور بانوان نهاد ریاستجمهوری اقدام به اجرای طرح گفتوگوی ملی خانواده کرده که در سطوح استانی در حال پیشرفت است و با اجرای آن تلاش می شود که افراد خانواده حداقل زمان بیشتری در کنار هم باشند و گفتوگو کنند. قطعا اثربخشی این طرح زمان میبرد و لازم است برای امروز و حل این چالش اقدام دیگری کرد.
بهزادیپور با بیان اینکه امروز با موجی از کودکانی روبرو هستیم که درگیر افسردگی هستند و این امر را میتوان به وضوح میتوان با یک ساعت حضور در یک مدرسه ابتدایی شاهد بود و بدون صحبت کردن با بچهها میتوان حس کرد که این کودک یا کودک طلاق است، یا آن یکی فرزند مادر یا پدری معتاد یا پدر و مادری دچار طلاق عاطفی است یا در خانوادهای با جو متشنج زندگی میکند، در واقع براحتی نمیتوان یک کودک شاداب را دید، افزود: مسلما مشکلات اقتصادی در همه خانوادهها وجود دارد، اما چالش اصلی این است که امروز والدین و در مجموع، خانوادهها مهارت گفتوگو کردن ندارند و آموزش هم داده نمیشوند، در واقع افراد برای رانندگی آموزش می بینند، اما برای گفتوگو آموزشی داده نمیشود، مهارتی ترویج نمیشود و این خلاء در زندگی کودکان بخصوص دختران تاثیر گذار است.
وی گفت: نوجوان ما سرشار از انرژی و هیجان است، نیاز به صحبت دارد و به دنبال اثبات هویت و منیت خود است، نوجوانان در خصوص مباحث مختلف اعلام نظر میکنند چراکه به دنبال ابراز وجود هستند. آنها نه کودکند و نه جوان، نوجوانان در دوره بحرانی بین کودکی و جوانی قرار دارد و نیاز به شنیده شدن دارد، وقتی والد جنس مخالف(پدر) برای دختر نوجوان وقت میگذارد، با او مشورت میکند، قدم میزند و … این دختر از نظر روحی و روانی ارضا میشود و نیازی به تایید جنس مخالف خود ندارد، بنابراین بیشترین آسیب را در بین زنان و دخترانی شاهد هستیم که درگیر ضعف ارتباطی و تعاملی با خانواده بخصوص با والد جنس مخالف بوده اند.
این مشاور با اشاره به دید فرهنگی و مذهبی حاکم بر جامعه گفت: این دید باعث شده است که والدین با بزرگ شدن فرزندان خود و تغییرات ظاهری آنها، فاصله بیشتری با آنان بگیرند به طوری که پدر به راحتی دختر خود را در آغوش نمیکشد و به او نزدیک نمیشود، در حالی که این دید کاملاً اشتباهی است، اگر یک دختر در سن بلوغ با پدر خود درد دل کند، صحبت کند، مورد مشورت قرار گیرد و حتی فضا به شکلی مهیا باشد که نوجوان به راحتی و در محیطی مودبانه والدین را نقد کند مطمئناً این دختر برای تایید گرفتن به بیرون از خانواده و جنس مخالف گرایش نخواهد یافت.
بهزادیپور یکی از مهمترین و کلیدیترین راهکارهای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در دوران بلوغ را ارتباط قوی روحی و روانی والد جنس مخالف با فرزند دانست و گفت: در دسترسترین عامل برای شکل گیری این ارتباط واحد مشاوره در مدارس است، دختران پایه هفتم در آستانه سن بلوغ هستند و با توجه به بلوغ زودرس که از سنین ۱۰ سالگی و یا کمتر به واسطه وجود اینترنت، ماهواره، آلودگی هوا، تفریح ناسالم و … به شدت در کشور رواج یافته است و به بحرانی بدل خواهد شد، دخترانی که وارد پایه هفتم میشود لازم است از مدرسه خود مشاوره بگیرند و در کنار آن والدین نیز میتوانند از این فضا استفاده کنند. در این زمینه یک جنبش عظیم و بزرگ از سوی آموزش و پرورش نیاز است تا کارگاههای کاربردی برای اولیا ترتیب داده شود تا مشاورین با اولیا ارتباط بگیرند و حتی جلساتی مختص پدران برگزار شود و عمق اهمیت حضور پدر در کنار دختر و عمق فاجعه ناشی از فاصله بین پدر و دختر را نیز متذکر شوند.
وی استفاده از مراکز مشاوره و خط تلفن ۱۴۸۰ سازمان بهزیستی جهت دریافت مشاوره را از دیگر راهکارهای مهارتآموزی جهت ارتباط با فرزند دانست و گفت: پدرها و مادرها باید یاد بگیرند که شنوندههای خوبی برای فرزندان خود خاصه دختران باشند، در زمان همنشینی با فرزند، آشپزی، دیدن تلویزیون، کار کردن با موبایل، روزنامه و … را کنار بگذارند و سراسر شنوا باشند تا این پیام را به فرزند خود بدهند که تمام تمرکز من به حرفهای توست و تو برای من مهم هستی، اینکه یک دختر این پیام اهمیت داشتن را دریافت کند تعامل در گام اول شکل میگیرد و البته مهمترین گام ارتباط محسوب میشود.
این روانشناس گفت: اگر دختر این پیام را دریافت کند که اهمیتی برای وی از سوی والدین وجود ندارد مسلما جذب دوستان، محیط خارج از خانواده و جنس مخالف میشود چراکه او صرفا به دنبال یک گوش شنواست، از طرفی والدین باید صبر و حوصله خود را در قبال نوجوان افزایش دهند، این دوره، دوره برهم خوردن تنظیم هورمونهاست، فرد از نظر جسمانی و ظاهری تغییر میکند و حساسیت نوجوان افزایش مییابد و در این دوران اگر پرخاشگری از سوی نوجوان دیده میشود نباید به سرعت با پرخاش، سرزنش، مقایسه کردن و تحقیر پاسخ او را داد، از طرفی در دوران بلوغ، نوجوان درخصوص مسائل جنسی و جنس مخالف سوال میپرسد و کنجکاو است و اگر پاسخ سوالات خود را درست و راست از والدین دریافت نکند از اینترنت و هم سنوسالان خود پاسخ میگیرد و جذب آنها میشود و ممکن است در بسیاری از موارد پاسخ غلط بگیرد و اتفاقات ناگواری رخ دهد که قابل جبران نباشد.
وی با تأکید بر اینکه در مقابل پرسشهای نوجوانان به نسبت سن و آگاهی آنها باید پاسخ مناسب و درست داده شود، در خصوص تأثیر عدم تعامل دختر و پدر در آینده دختران گفت: نقش مادران در شکلگیری عزتنفس و اعتماد به نفس فرزندان مهم است، اما نقش پدری در این زمینه بسیاری کلیدی است، چون خصلت ریسک پذیری مردان توسعهدهنده اعتماد به نفس فرزندان است، در اغلب موارد مادران نقش مراقبتی و پرستاری را ایفاگر هستند و عموماً نگران هستند، اما این پدر است که شجاع بودن را به دختر خود القا میکند و مهمترین عنصر و ویژگی خلقی و روحی و روانی یک فرد که تضمین کننده موفقیت او در جامعه است عزت نفس است که فرزندان آنرا مرهون تعامل با پدران هستند، در کودکان فاقد پدر به صورت مشهود شاهد ضعف عزت نفس هستیم و اینجاست که نقش پدر خودنمایی میکند.
بهزادیپور تصریح کرد: مادران میتوانند به تنهایی این خصلت را بارور کنند اما ایفاگری نقش پدری و مادری بسیار دشوار است، گاهی این خصلت به خوبی شکل نمیگیرد و همینجاست که مشخص میشود افرادی که در دوران بلوغ و نوجوانی والد جنس مخالف را در کنار خود نداشته اند درگیر خلاء عزت نفس و اعتماد به نفس هستند و این عدم باور باعث می شود در کوچکترین مسئولیتهای اجتماعی و حرفهای خود و حتی زندگی مشترک با چالش مواجه شوند.
وی با بیان اینکه نبود مهارت لازم در پدران در تعامل و ارتباط با دختران در آینده آنها و زندگی مشترک دختران بسیار موثر است، اظهار کرد: چهار عامل سرزنش، نصیحتهای زیاد، مقایسه و تحقیر مانند ویروس بین والدین و فرزندان فاصله می اندازد، والدینی که کودکان خود را با چندماه قبل خودشان مقایسه می کنند نه با فرزندان دیگران و با سرزنش، توانمندی و مهارت کودک را زیرسوال نمی برند و ویژگیهای مثبت او را تاکید می کنند، مامن امنی را برای برای کودک ایجاد می کنند و کودک در آینده با ورود به زندگی مشترک انتظار معقولی از همسر خود خواهد داشت چراکه تایید و اعتماد لازم را از خانواده خود دریافت کرده است در حالی که کودک و نوجوانی که دائما مقایسه و تحقیر شد است پس از ازدواج انتظاری صدچندان از همسر خود خواهد داشت.
بهزادیپور خاطرنشان کرد: این دختر دائما به دنبال تایید همسر است، تصمیمگیریها را به شخصه انجام میدهد، به هیچ عنوان نقد را نمی پذیرد و در صورت انتقاد عکسالعمل پرخاشگرانه نشان میدهد چراکه حس میکند مجددا زیر سوال است. اگر پدری با دختر خود تعامل درست داشته باشد، دختر به راحتی از نگرانی و ترسهای خود، اهداف آینده و از سوالات صحبت کند و مورد درک پدر واقع شود حس خودباوری و خود ارزشمندی در دختر شکل میگیرد و زمانی که وارد زندگی حرفهای و مشترک میشود از نظر روحی و روانی و شخصیتی شاهد یک فرد با خلق و خوی متعادل هستیم که بجا و منطقی فکر میکند و مفهوم زندگی مشترک را میداند، اما متاسفانه پروندههای دادگستری مربوط به زوجین جوان مصداق واقعی ضربالمثل ” ۲ پادشاه در یک اقلیم نگنجند” مشهود است. در زندگی این جوانان “من” به “ما” تبدیل نمیشود و به همین دلیل نمیتوانند بحرانهای زندگی را پشت سر بگذارند چراکه یاد نگرفته اند مشورت کنند و اشتباهاتشان را بپذیرند و این امر حاصل خلاء تعامل در دوران بلوغ و نوجوانی و عدم تعامل و ارتباط درست والدین با فرزندان است.
انتهای پیام