محمد جوادی قاضیانی
هرچه توجه به چند حوزه محدود که عمدتا حوزههای فروش آنلاین هستند بیشتر شده است، توجه به حوزههای دیگری که ظرفیت بالایی برای کارآفرینی دارند، کمتر شده است؛ یعنی به حوزههایی مثل ورزش، انرژی، پسماند و… که ظرفیت بالایی برای کارآفرینی دارند عمدتا توجهی نشده و به این حوزهها کمتر توجه شده است.
در سالهای اخیر با توسعه اکوسیستم شـرکتهای نوپـا و استارتآپها در ایـران و افـزایش تعـداد این شرکتها در کشور، زمینه ایجاد اشتغال و بـه ظهـور رسـیدن ایـدههای نوآورانـه علاقهمندان به کارآفرینی فراهم شده است. شاید در ابتدا و در دهههای گذشته کسی که قصد راهاندازی کسبوکار شخصی را داشت با این حجم از رفرنسها و نمونهها و ابزار مواجه نبود و مجبور بود در فضای سختتری تصمیمگیری کند، اما در حال حاضر و با رشد تعداد استارتآپها در کشورهای مختلف جهان از جمله ایران، قرار گرفتن در مسیر استارتآپی و راهاندازی یک استارتآپ کار سادهتری شده است که البته این موضوع خوبی نمیتواند باشد، زیرا به همان میزان که راهاندازی یک استارتآپ کار سادهای شده، موفقیت و تبدیل آن به کسبوکار بسیار دشواراست.
یکی از تلههایی که این حوزه و اطلاعرسانی خوب آن بر سر راه استارتآپها و جوانان دارای ایده میگذارد، همان موضوعی است که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم. پس در حال حاضر که این پارادایم جدید خلق ثروت در حال رشد است و از نوپایی خارج شده، نیازمند متنوعسازی و تمرکز بیشتر بر حوزههای جدیـد است. اغلب ایدهها و فعالیتهای اکوسیستم موجود روی فعالیتهای خدماتی مانند فروش، حملونقل و غذا به صورت آنلاین متمرکز شدهاند و با توجه به موفقیت چند شرکت در این حوزهها، اغلب افـراد جدیدی که میخواهند به این حوزه وارد شوند به همین حوزهها وارد میشوند. این موضوع مطمئنـا نرخ شکست را در این حوزهها بالا برده و از سوی دیگر میتواند منجر به سرخوردگی کارآفرینـان و همچنین کاهش اثرات اقتصادی و ایجاد اشتغال در این اکوسیستم شود. یکی از حوزههایی که میتواند موج جدیدی از استارتآپهای موفق را ایجاد کند، حوزه ورزش است که طبق گزارشهای معاونت علمی و فناوری در این حوزه، استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان فضای خوبی را برای ورود و موفقیت دارند. به طور مثال در حوزه ورزش فرصتهایی در حوزههای ۱- ایجاد سبک زندگی با تحرک (استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای شبکهسازی و آشنایی افراد با یکدیگر برای گسترش شبکه همراهان در ورزش، استفاده از اپلیکیشنها برای آموزش و ترویج فعالیتهای ورزشی در منزل و بدون نیاز به مربی، استفاده از سنسورها و اپلیکیشن جهت ترویج سبک زندگی سالم و یادآوری حرکات ورزشی و اصلاحی روزمره)، ۲-ورزش قهرمانی (استفاده از پلتفرمهای آنلاین و نرمافزاری برای ارتباط با مربیان برتر، استفاده از پلتفرم آنلاین برای ارتقای توانمندیهای مربیان در رشتههای تخصصی، استفاده از نرمافزارها برای تحلیل عملکرد ورزشکاران حرفهای در رشتههای خاص ورزشی) ۳- ورزش عمومی و همگانی (استفاده از پلتفرمهای آنلاین و نرمافزاری برای اطلاعرسانی زمان و مکان رویدادهای ورزشی به عموم، استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای شبکهسازی و آشنایی افراد با یکدیگر برای انجام همزمان حرکات ورزشی، ایجاد کلاسهای مجازی و استفاده از نرمافزارها برای ورزش بدون نیاز به مربی، استفاده از پلتفرمهای آنلاین و نرمافزاری برای هماهنگی میان افراد و مربیان برای زمان و مکان) و ۴- ورزش آماتوری (استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای آموزش و اصلاح حرکات ورزشی در رشتههای مختلف، استفاده از پلتفرمهای آنلاین و گجتهای پوشیدنی برای پایش وضعیت جسمی ورزشکار، استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای برقراری ارتباط با مربیان و دریافت خدمات ورزشی، برنامه تمرین، برنامه غذایی و…) وجود دارد که ایدهپردازان و علاقهمندان به کارآفرینی میتوانند به این حوزهها فکر و در بازار خوبی ورود پیدا کنند.
نمونه استارتآپهای خارجی حوزه ورزش
شرکت ofo: این شـرکت بـه کـاهش اسـتفاده از خودروهـای تـکسرنشـین از طریـق اشتراکگذاری دوچرخه بدون ایسـتگاه در بـیش از ۲۵۰ شـهر مختلف جهان پرداخته است. پلتفرم طراحیشده قابلیت دانلود رایگان و نصب روی تلفـن همراه را دارد که برای استفاده، کاربران میتوانند با اسکن کد QRروی دوچرخه انتخابی، با دریافت رمز عبور و پرداخت هزینه، قفل دوچرخه را باز کرده و پس از اسـتفاده و رسـیدن بـه مقصد، در هر زمان و مکانی، آن را بـرای دسترسـی کـاربر بعـدی (بـدون نیـاز بـه محـل مشخص) پارک و قفل کنند. اجرای این برنامه علاوه بر اثـرات اقتصـادی و زیسـتمحیطی، ارزشافزوده فرهنگی نیز به دنبال خواهد داشت.
شرکت Every move: این برنامه برای یافتن افراد نزدیک خود بـرای یـک ورزش خـاص طراحـی شده است. کاربر باید ورزش خود را انتخاب کند و اگر کسی در نزدیکی وی نیز علاقهمند به انجام فعالیت ورزشی مشابه بود، با یکدیگر آشنا خواهند شد و برای فعالیت ورزشی خود برنامهریزی خواهند کرد. ایـن برنامـه مبتنـی بـر وب برای افراد و شرکتهاست. برنامه تلفن همراه EveryMove، ارتباطات متقابل پلتفـرم را تسهیل میکند تا کاربران بتوانند در چالش/فرصتهای آمادگی جسمانی، شبکهای با سـایر علاقهمندان به سلامت، اطلاعات مربوط به تناسب اندام شخصی را بـرای تشـویق برنامـههای پاداش کارفرمایان نتایج خود با یکدیگر، به اشتراک گذارند.
تناقض اکوسیستم استارتآپی با اهداف اقتصاد کلان
صدرا امامی، کارشناس کسبوکار
برای خروج تمرکز از حوزههای روتین استارتآپی در کشور باید به این نگاه کنیم که اکوسیستمهای استارتآپی در دنیا برای چه چیزی ایجاد شدند. این مساله از اینجا شروع شد که صنایع بالغی در دنیا وجود داشتند و کارها را جلو میبردند و تا جایی میرسیدند که به رکود منتهی شدند. در زمان رکود هم برای فرار از آن شرایط دو کار میتوان انجام داد. یا باید بهرهوری صنایع را افزایش داد یا اینکه ارزشهای جدیدی را خلق کرد که مخاطبان حاضر باشند بابت آنها پولهای جدیدی را خرج کنند. استارتآپها به طور کلی در آمریکا یا به طور خاص در سیلیکونولی با خلق ارزش جدید مطرح شدند. شروع آنها با صنعت فناوری اطلاعات و برنامهنویسی بوده است، اما در ادامه در تولید و صنایع دیگر هم وارد شدند و به طور مثال در صنایع بالغی همچون نفت، ساختوساز و… هم با افزایش بهرهوری ورود پیدا کردند، ولی در این حوزهها شرکتهای دانشبنیان و تکنولوژیبنیان ایجاد بهرهوری میکردند و در حوزه خلق ارزش جدید هم خود شرکتهای استارتآپی بودند که شروع به کار کرده بودند و ارزشهای جدیدی را خلق میکردند. اصولا ارزش استارتآپها در یک اقتصاد کلان ایجاد شغل، خلق ارزش جدید، ایجاد بهرهوری و چنین مسائلی است، اما موضوعی که در حال حاضر در ایران در حوزه استارتآپها وجود دارد، این است که کپی کردن مدلهای کسبوکار بهشدت زیاد شده است. یعنی مدلهای کسبوکار همان است و ما در صنایع مختلف یک بعدی را به آن مدلها اضافه میکنیم؛ یعنی این مساله نمیتواند ما را به اهداف اقتصاد کلان برساند، چون ارزشهای جدیدی خلق نمیشوند و در صنعت ما هم بهرهوری افزایش پیدا نمیکند. اگر به کل اکوسیستم استارتآپی ایران نگاه کنیم ایدههای تکراری بهشدت در آن وجود دارد. بیشتر آنها هم به این شکل هستند که یک ایده موفق میشود و بقیه هم آن را کپی میکنند. اما نباید اینطور باشد و ما باید به سمت صنایع جدید برویم که برای رفتن به سمت صنایع جدید دو راه داریم. یکی از راهها نگاه کردن به کسب و کارهای خارجی مثل بلاکچین، هوش مصنوعی و… و الگوبرداری از آنهاست. یک راه هم این است که و مسائل و مشکلات کشور را نگاه کنیم و حوزههایی که در کشور هنوز بهشدت سنتی هستند را پیدا کنیم و به سمتشان برویم که یکی از آنها میتواند حوزه ورزش باشد. ورزش یکی از حوزههایی است که ما هنوز در آن مدلهای جدید درآمدی و استارت آپها را نداریم و با توجه به شرایط سنتی بازار ورزش در کشور ما این حوزه جای زیادی برا ی کار کردن دارد. اما حوزههای دیگری هم در کشور وجود دارند که امکان سرمایهگذاری روی آنها نیز هست. مثلا حوزه هایی مثل پسماند، آلودگی هوا، کشاورزی، آب، گردشگری، انرژی و… در کشور ما هستند که باید با یک تفکر بزرگتری به سمت آنها رفت و زنجیره ارزشهای آنها را برای فعالیت کردن به دست آورد. لزوما لازم نیست که ما شرکتهای برنامهنویسی باشیم و ورود در حوزههایی مثل تجهیزات ورزشی، ساخت نوعی از توربینها برای انرژی بادی، کشف نفت و… لزوما دانش برنامهنویسی نیستند و بیشتر به سمت سخت افزار و تکنولوژی میروند. ما باید برای خروج از حوزههای روتین استارت آپی به سمت تکنولوژیها، مسائل کشور، زنجیره ارزشهای موجود و مسائل این چنینی برویم تا اهداف اقتصاد کلان برای ما حاصل شوند.