سرمقاله
شروع کار شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها که به نوعی بنگاههای اقتصادی هستند، معمولا براساس نیازهایی است که در جامعه و صنعت وجود دارد و عمده آنها تقاضامحورند اما تقاضامحور بودن و شروع مسالهمحور یک طرف قضیه است و برای موفقیت سمت عرضه هم نباید نادیده گرفته شود؛ یعنی باید بین عرضه و تقاضا تناسبی وجود داشته باشد و هر دو مورد را برای شروع به کار و موفقیت این بنگاههای اقتصادی در نظر گرفت. یک نکته که در این رابطه وجود دارد و میتواند به ایجاد تناسب بین عرضه و تقاضا منجر شود، وجود اطلاعات و استفاده صحیح از آن است که این نقش را نهادهای دولتی همچون اتاق بازرگانی میتوانند ایفا کنند. نقش دولت و نهادهای دولتی این است که بتوانند بازار نهایی و بازار نهاده را به وجود بیاورند و به بازاریابی این بنگاههای اقتصادی کمک کنند. در این راستا اتاق بازرگانی میتواند کمکهای زیادی را به استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان برای توجه بیشتر کند. به این صورت که اتاق بازرگانی با توجه به ارتباطهایی که با شرکتها و صنایع دارد، نیازهایی که در صنعت وجود دارد را شناسایی کند و بعد از شناسایی این نیازها آنها را در اختیار ایدهپردازان و کسانی که قصد راهاندازی این بنگاههای اقتصادی را دارند، قرار دهد. در این صورت این شرکتها و بنگاههای اقتصادی که نرخهای شکست بالایی دارند قبل از ایجاد شدن و شروع به کار بازار خودشان را میشناسند و بر مبنای نیاز بازار شکل میگیرند. این شرکتها عمدتا توانایی شناسایی بازار هدف را ندارند و نهادهای دولتی خودشان میتوانند با اطلاعرسانی در این مورد و شناسایی بازارهای هدف، خودشان معرف ایجاد استارتآپهایی شوند که در صنعت فعلی و آینده به آنها نیاز خواهیم داشت.