یادداشت
اگرچه برخی از پیشبینیها حکایت از کاهش نرخ ارز و تثبیت آن در آیندهای نزدیک دارد، اما به طور کلی نمیتوان نظر مثبتی درباره ارز داشت. واقعیت این است که مکانیزمهای بهکار گرفتهشده ازسوی بانک مرکزی و مسئولان برای کاهش نرخ ارز صرفا داد و ستد ارز را تسهیل میکند، در حالی که مشکل افزایش نرخ ارز، داد و ستد آن نبود. اگر مشکل افزایش ارز داد و ستد بوده و قیمتها به خاطر داد و ستد گران شده بود؛ این سازوکارها میتوانست نرخ ارز را پایین بیاورد، اما افزایش نرخ ارز مبنای دیگری دارد که باید از طریق آن اقدام کرد.
یکی از عوامل عمومی در افزایش نرخ ارز جو روانی است. بزرگترین مشکلی که ما در مباحث ارزی داریم، ناهماهنگی ارز با تورم و واکنش کند دولت به این مقوله است. نهادها و وزارتخانههای مختلف واکنشهای متفاوتی را ارائه میدهند. از یک طرف صحبت از واردات با ارز ۴۲۰۰ تومانی در حجمهای زیاد میشود و از سوی دیگر وزرا در بخشهای مختلف با طرح سهمیه وزارتخانه آنها از واردات ارز مردم را از داراییهای ارزی و اطمینان از کافی بودن آن دلسرد میکنند. برای مثال گفته میشود واردات دارو باید در اولویت قرار بگیرد یا ارز باید صرف یکسری کالاها شده و اولویت با آن باشد. اینها معنایی جز کمبود ارز ندارد. اینگونه صحبتها نشان میدهد ارز کافی نیست و به ناچار حق انتخاب برای واردات با برخی از اقلام مهمتر است. این موج بیاعتمادی به ذخایر ارزی طبیعتا نرخ ارز را بالا نگه میدارد.
همه اینها به بازار ارز فاز منفی میدهد. از سوی دیگر ۱۳ آبان هنوز نیامده است و معلوم نیست واکنش دولت درباره تحریمهای نفتی و دور زدن آن چه خواهد بود. اینکه آیا واقعا سازوکاری برای دور زدن تحریمها وجود دارد یا اینکه دولت ابزاری برای حفظ ذخایر ارزی و صادرات نفت دارد نیز یک سوال مهم است که افزایش قیمت ارز یا کاهش آن وابسته به پاسخ آن است.
اما سوال مهمتر که سرنوشت ارز را رقم میزند، این است که اصولا چرا نرخ ارز افزایش پیدا کرد؟ از زاویه و نگاه اقتصادی مهمترین دلیل افزایش نرخ ارز، دو برابر شدن نقدینگی در کشور بود که اگر صحبت از کاهش نرخ ارز میشود، طبیعتا باید صحبتی از کاهش نقدینگی یا مهار آن توسط مسئولان بانک مرکزی شده باشد. در حالی که واقعیت بازار اینطور نیست. بانکهای خصوصی و دولتی در بازار پولی به راحتی وام میدهند و وامها از ۶۰ میلیون به افراد عادی و افراد دیگر، پرداخت میشود که متاسفانه سرعت دسترسی به این وامها هنوز کم نشده است. بنابراین کاهش نرخ دلار در شرایط فعلی به نظر هیجانی میآید نه واقعی.