مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا درباره حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی سالیانه سازمان ملل متحد، اظهارکرد: مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت، هر دو از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد محسوب میشوند و مصوبات شورای امنیت با اراده سیاسی دولتهای حاکم در کشورهای گوناگون جهان، ضمانت اجرا پیدا میکند. اما آنچه در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میشود، براساس قوانین و مقررات موجود بیشتر جنبه اعلام مواضع و توصیههای بینالمللی از سوی رهبران کشورهای جهان برای اداره بهتر میباشد.
وی افزود: نفس حضور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل به صورت مکرر در چندین دهه گذشته تجربه شده مانند حضور شهید رجایی در مجمع سازمان ملل و در دورههای بعد هم به تناوب یا استمرار، روسای دولت جمهوری اسلامی ایران حضور داشتهاند که بارزترین آنها از نظر حجم کمی شرکت کنندهها در دولتهای نهم و دهم بوده است که نمایانگر تجربهای در بهرهبرداری از این تریبون بینالمللی میباشد.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین بیان کرد: تجربه نشان داده هرگاه ایران از این تریبونهای بینالمللی در چارچوب موازین بینالمللی استفاده کرده، زمینهساز ایجاد بیان مواضع راستین ملت ایران از موضع تمدن و فرهنگ ملی ایران بوده و مورد توجه جامعه جهانی و افکار عمومی در دو سطح نخبگان و تودهها در عرصه بینالمللی واقع شده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: بارزترین حضور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی شهید رجایی و پس از آن سخنرانی سیدمحمد خاتمی در چارچوب بیان نظریه گفتوگوی تمدنها بود که توانست در سازمان ملل و از سوی مجمع عمومی بهعنوان یک نظریه انترناسیونالیستی و جهانشمول مورد توجه قرار گیرد، اگرچه در عالم واقع چندان به آن پرداخته نشد.
مطهرنیا در ادامه اظهارکرد: همچنین در داخل ایران حمایت همه جانبه از این نظریه از سوی طبقات گوناگون نهادهای فرادولتی صورت نپذیرفت و لذا باید گفت که اکنون نیز حضور یا عدم حضور در گرو یک تحلیل جامع از چگونگی شرکت رئیس جمهور در این نشست سالیانه است که آیا رئیس جمهور میخواهد مواضع سنتی و کلاسیک ایران را در باب مسائل بین المللی و منطقهای مطرح کند. مواضعی که بارها جمهوری اسلامی ایران آن را در محافل گوناگون بینالمللی و در سطوح متفاوت تکرار کرده است.
وی همچنین ابراز کرد: ممکن است رئیس جمهور بهعنوان نماینده ملت ایران پشت تریبون قرار گیرد و نیازها و خواستهها از نظام بینالملل را در راستای همین جایگاه بیان کند و یا اینکه بهعنوان رئیس جمهور ملت و دولت ایران به بیان دیدگاههای جدید برای حل و فصل مناقشات منطقهای و بینالمللی بپردازد. اگر اینگونه باشد، میتوانیم بگوییم تریبون، تریبونی فرصتساز و زمینهپرور برای ایجاد یک شبکه گسترده جهانی و شنیده شدن خواهد بود که پیامدها و بازتابهای مثبتی را به دنبال خواهد داشت.
این استاد دانشگاه گفت: اگر غیر از این باشد، مانند همه روسای جمهور کشورها خواهد بود که فقط سخنرانی کرده و اعلام موضع میکنند، عدهای صندلیها را خالی کرده و عدهای در صندلیها مینشینند و کف میزنند و در این صورت هزینههایی را به ملت ایران تحمیل کرده که دستاوردهای هم به دنبال نخواهد داشت.
این کارشناس مسائل بینالملل همچنین در ادامه این گفتوگو در مورد جلسه شورای امنیت سازمان ملل و طرح مساله ایران نیز اظهارکرد: اینکه ایران در این جلسه حضور داشته باشد یا خیر، نمیتواند یک جایگاه حقوقی برای ایران به وجود آورد، چرا که به هر حال شورای امنیت سازمان ملل تشکیل جلسه میدهد و یک دادگاه بینالمللی هم نیست که ایران عدم صلاحیت آن را برای بررسی پرونده به رسمیت نشناسد.
وی ادامه داد: تشکیل جلسه شورای امنیت با مطرح شدن پرونده ایران در آن، دارای اهمیت، پیامد و تبعات سیاسی خواهد بود و عدم شرکت ایران در این جلسه نمایانگر کم شدن قدرت و توان این جلسه برای تصمیمگیری درباره ایران نخواهد بود.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: در صورت عدم حضور ایران در این جلسه، به نوعی فرصت به نفع ایالت متحده آمریکا به منظور اعلام مواضع و اتهامات آمریکا علیه ایران تمام میشود و در عین حال زمینهساز فشار بینالمللی بیشتر برای تهران خواهد بود، در حالی که اگر ایران در این جلسه شرکت کند و قدرتمندانه درباره اتهامات وارده علیه ایران مستند و مدلل سخن گوید، میتواند از این فضا به عنوان یک فرصت در جهت جلب نظر افکار عمومی استفاده کند.
این استاد دانشگاه در پایان همچنین بیان کرد: ایران باید بپذیرد از منظر ضوابط و قواعد بینالمللی و تعریفی که از آنها در روابط بینالملل وجود دارد، مواضع اتهامی بسیاری هم میتواند علیه ایران مطرح شود و ایران باید آمادگی پذیرش پیامدها و تبعات ناشی از آنها را بر خود هموار کند، لذا عدم شرکت در جلسه شورای امنیت تبعات منفی بیشتری نسبت به حضور در آن جلسه به همراه خواهد داشت.
انتهای پیام