با این که رشتهاش «علوم تجربی» بود و با هوشی که خود از آن سخن میگوید شاید میتوانست به موفقیت بهتری برسد، در کنکور هنر شرکت کرد. در سال ۱۳۷۸در رشتهی کارشناسی فرش برگزیده و وارد دانشگاه شد. در سال ۱۳۹۵ در مقطع کارشناسی ارشد در گرایش مدیریت و اقتصاد فرش دانشآموخته شد.
در سال ۱۳۸۶ با سمت پست کارشناس فرش و صنایعدستی جذب کمیته امداد امام خمینی(ره) شد. بواسطهی فعالیتش در کمیته امداد با بافندگان فرش ارتباط بیشتری گرفت و امروز از دردهایی میگوید، که میرود تا صدای کرکیت را خاموش کند، اما به طرح الگوی نوین مشاغل خانگی امیدواراست، به امید اینکه با تکمیل و کنار هم گذاشتن زنجیرههای تولید فرش بتواند باعث رواج دوباره هنر صنعت فرش در این منطقه محروم گردد. و به درآمدزایی بیشتر بافندگان فرش کمک کند.
فرش ایلام و جریانی آهسته و پیوسته از سال ۶۷ تا ۷۳
«ولی الهمرادی» در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: فرش دستباف ایلام از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۳ رونق خوبی داشت اما میزان تولید چشمگیر نبود، و همچنان دار قالیبافی در این عرصه آهسته و پیوسته زینت بخش خانهها بود. و هر بار صدای کرکیت بافندگان اتمام بافت یک رج را به همگان خبر میداد. هر چند وقت یکبار مراسم، همایشها، مسابقات عملی مسابقه طراحی فرش و مقالهنویسی نیز با موضوع فرش دستبافت در این استان برگزار برگزار میشد. اما متأسفانه امروز خبری از آن گونه همایشها نیست.
وی درباره نحوه ورود خود بعنوان کارشناس فرش به بدنه کمیته امداد امام خمینی(ره) استان ایلام میگوید: شهرستان ایوان یکی از مراکز تولید فرش بود. شمار بافندههای شهرستان زیاد نبودند. امداد شهرستان ایوان کار تولید فرش را با ۴۵ بافنده به پیش میبرد. باکیفیتی نه چندان مطلوب. باشناسایی و سطحبندی بافندگان و همزمان استعدادیابی، ارتقاء و افزایش کیفیت و میزان تولید مورد تشویق و توجه خاص قرار میگرفتم. در طول این سالها، به صورت جدی نظارت و پیگیری، آموزش و ارتقاء کمی و کیفی بافتهها و بافندگان برنامههای رسیدن به اهدافم بود.
این فعال حوزه تولید فرش دستبافت تصریح کرد: در طول ۱۲ سال قریب به ۱۰۰۰ نفر را آموزش دادیم و این افراد هم بخوبی کار میکردند. فرشبافی رونق خاصی به منطقه داده بود. خیلی از مراجعین کمیته امداد که قبلاً خواهان مساعدت مالی از امداد بودند، در صف طالبان تولید و اشتغال قرار گرفتند. و آنچنان اعتمادها افزون شد. که درآمد سالیانه برخی بافندگان از محل دستمزد حاصل از تولید و فروش فرش از حقوق برخی کارمندان، نیز بیشتر شده بود. برخی بافندگان توانسته بودند با اینکار تغییرات جدی در زندگی خود ایجاد کنند. کسانی را میشناختم، که درآمد اینکار را صرف تعمیرات و یا بازسازی خانه خود میکردند. و برخی با آن جهیزیه خود و یا خواهر و یا هزینه ازدواج برادری را تأمین میکردند. مأموریتهای نظارتی و اجرای طرح و جمعآوری فرشهای بافندگان از روستاها و ارسال تولیدات و حضور در جلسات قیمتگذاری باعث فخر همه عوامل شهرستان شده بود. و اینها همه با ماشین کمیته امداد انجام میشد. این خاطرات هیچگاه از ذهنم زدوده نخواهد شد. و این همه با وجودی بود که میزان حقوق و مزایای من بسیار پایین و از همه کمتر بود. اما بعدها که کمیته امداد این فعالیت را تعطیل کرد امید برخی از آنها به یأس و ناامیدی مبدل شده بود. چرا چرخ اقتصاد برخی خانوادهها تنها با قالیبافی میچرخید. و نظرش بر این بود که با رکود و تعطیلی تولید فرش برخی خانوادهها عملاً نانآور خود را از دست میدادند.
اللهمرادی با اشاره به ورود جهاد دانشگاهی در زمینه فرشبافی در قالب الگوی نوین مشاغل خانگی ، اظهار کرد: اگر این برنامه به طور کامل محقق شود میتواند خاطره آن سالها را به شکل بهتری زنده کند. به شرط اینکه ملزومات کار نیز در نظر گرفته شود. و حلقههای مفقوده را شناسایی و سپس در این زنجیره قرار داد.
چرخهی تولید فرش در ایلام تکمیل نیست
وی با بیان اینکه تولید فرش در استان از فقدان حلقههای مفقوده رنج میبرد، گفت: استان ایلام در زمینه تولید فرش دارای مزیت است. وی عواملی چون وجود بافندگان ماهر و ارزان، مواد اولیه فراوان(مانند پشم و مو مواد اولیه رنگرزی پوست گردو، جفت حاصل از جنگلهای بلوط زاگرس، کاه و ریشه شیرینبیان، ریسندگی پشمدستی و از همه مهمتر نیاز مردم به درآمد حاصل از فرشبافی را از مهمترین عوامل مزیت تولید فرش میداند. فرشباف ایلامی بسیار زحمت میکشد اما در استان رنگرزی کارخانه ریسندگی کارگاههای مرمت و پرداخت فرش و مدیریت تخصصی واحدی وجود ندارد. در اینجا خبری از بازرگانی سودآور فرش نیست و فرش دستباف که یک کالای سرمایهای است. خوب معرفی نشده است. تولیدکننده ایلامی عادلانه از سود واقعی کار خود بهرهمند نمیشود. فقط مضرات بدنی آن برایش باقی میماند. کم نیستند فرشبافانی که بهعلت شرایط موجود فقط به دلالان امید بستهاند تا متولیان امر.
فرشبافی شغلی پایدار است، اگر …
این فعال و کارشناس حوزه تولید فرش دستبافت تصریح کرد: فرش کالای عجیبی است. طبق آمار ۲۵ هزار نفر در استان در زمینه بافت فرش شناسایی شدهاند. از دولت انتظار میرود قدر کسانی را که با کمترین سرمایه ممکن، و بدون اتکا به دولت، شغلی برای خود دست و پا کردهاند را بداند چون این شغل، میتواند به شغلی پایدار تبدیل شود. و ارزش افزوده قابل توجهی را ایجاد کند.
فرشبافان سبک زندگی امروز را در نظر بگیرند
اللهمرادی ادامه داد: فرشبافان و علیالخصوص تولیدکنندگان باید پیش از تولید با استفاده از مطالعات انجام گرفته بهدنبال شناسایی ذائقه و سلیقه مشتریان باشند. آنها باید علاوهبر تولید بمنظور صادرات به دیگر کشورها، از پتانسیلهای داخلی نیز نباید غافل شوند. و اگر آنها بتوانند تولید را بر اساس اخذ سفارش انجام دهند، موفقیت آنها حتمی خواهد بود.
دانشآموختگان فرش آن گونه که باید کاربلد نیستند
وی درباره فعالیت دانشجویان این رشته در سطح دانشگاههای کشور گفت: متاسفانه دانشجویان رشته فرش آن گونه که باید کاربلد نیستند. آنها میبایست علاوه براینکه ،به مباحث نظری این کار احاطه داشته باشند. خود نیز باید مشکلات و سختیهای تولید را به جان بخرند و عاشقانه فرش دستبافت را بهعنوان یک کالایی که از جنبههای مختلف سودمند است، را دوست داشته باشند. چون بافت فرش دستبافت یک هنر است و یک تخته فرش دستبافت یک تابلو هنری است.
الهمرادی تصریح کرد: فرش یک کالای سرمایهای است. و علاوهبر آن حامل پیام فرهنگی کشور است. فرش دستبافت بهعنوان محصول صادراتی یک کالای ارزآور میباشد. سهم قابل توجهی از نرخ اشتغال محلی و کل کشور را به خود اختصاص داده است. و سئوال مهم اینجاست که: آیا بافندگان و دیگر عوامل تولید شایسته تقدیر و ارج نهادن بیشتر نیستند. پس بیایید همت کنیم و نگذاریم صدای کرکیت در خانهها خاموش شود.
وی با این بیت از نظامی به مصاحبهی خود پایان داد که
«همت انسان چو گردد زورمند هرچه خواهد آفریند بیگزند»
انتهای پیام