همهچیز از یک آگهی استخدام در یکی از اپلیکیشنهای نیازمندی آنلاین شروع شد. برای یک دختر در این وانفسای کار پیشنهاد خوبی بود، حقوق ماهانه یک و نیم میلیون تومان به همراه پورسانت برای بازاریابی تلفنی از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر در محیطی کاملا زنانه. روی «اطلاعات تماس» تاچ کرد، *******۰۹۱۲٫ خانمی مهربان با برخوردی گرم آن سوی تلفن بود، پس از چند سوال و جواب قرارشان شد فردا ساعت ۱۲ در محل دفتر خیابان جمهوری ***. دفتری کوچک، اما پر سر و صدا و شلوغ بود، برای او که روزها در پی کار این سو و آن سو رفته بود همین که میتوانست کنار دختران دیگر بدون نیاز به مانتو و روسری در محیطی مانند خانه و با کارفرمایی خوشبرخورد ساعتها پای تلفن بنشیند، لوازم آشپزخانهای که در ماهواره و تلویزیون تبلیغ میشوند را بفروشد و کسب درآمد کند جذاب به نظر میرسید؛ «عزیزم همه تماسها اینجا ورودیه و خودشون تقریبا قانع شدن که لوازمو بخرن. شما فقط بهشون توضیحات بیشتر میدید و پورسانت میگیرید؛ من اینجا حقوق زیر ۱۸۰۰۰۰۰ تومان نمیدم، بچهها تا ۳ میلیون هم درآمد دارن، برادرم هم یک خیابون بالاتر دفتر داره همین کار رو میکنه» همه صحبتهای خانم «م» جذاب و امیدبخش به نظر میرسید. باید فرصت را غنیمت میشمرد و از فردا به یکی از بهترین فروشندگان تبدیل میشد. فردای آن روز کارشناس ارشد گروه آموزشهای لازم را به او داد، دخترک کنار وجدانش کمی در فکر فرو رفت، اما با تشویقهای دیگران و جو پرشور دفتر به کار خود ادامه
داد.
سناریو کلاهبرداری
پیامکی از طریق پنلهای ارسال انبوه برای شماره موبایلهای شهرستانی با مضمون برنده شدن در قرعهکشی در حجم بالا ارسال میشود، دریافتکنندگان پیامک که از این به بعد او را سوژه مینامیم با شماره ذکرشده در پیام تماس میگیرند، اپراتور تلفنی با برخوردی شاداب از آنها میخواهد تا شماره موبایلشان را بگویند تا برنده شدنشان در قرعهکشی را بررسی کند، اپراتور چند لحظه تماس را به حالت انتظار میگذارد و بعد از آن میگوید: «بله، شما یک تبلت از طرف ** مارکت به همراه لوازم آشپزخانه برنده شدید که فقط لازمه آدرستون رو بدید و درب منزل رقم ۲۴۰ هزار تومان بابت سرویس آشپزخانهای که ۴۰۰ هزار تومان ارزش داره، بپردازید و هر دو رو با هم تحویل بگیرید. ضمن اینکه آخر هفته هم در برنامه تلویزیونی ** شبکه ** قرعهکشی داریم، نفر اول ۱۰۰ میلیون تومان، نفر دوم یک خودرو و نفر سوم یک موبایل ۸ میلیون تومانی برنده خواهند شد که الان چک کردم از استان شما فقط ۳ نفر شرکت کردن و حتما تماشا کنید شما قطعا یکی از برندهها خواهید بود.» تا اینجای کار سوژه هیچ پولی پرداخت نکرده، قرار هم نیست پرداخت کند و تنها پس از تحویل کالا پول پرداخت خواهد کرد آن هم ۲۴۰ هزار تومان بابت لوازم آشپزخانه ۴۰۰ هزار تومانی و یک تبلت. سوژه سفارش را ثبت میکند و بسته آخر هفته برایش ارسال میشود. بستهای شامل لوازم خانگی اما بدون تبلت. سوژه از پذیرفتن بسته سر باز میزند و بار دیگر با دفتر تماس میگیرد. اپراتور توضیح میدهد: «طبق قوانین جدید امنیتی در پست، به دلیل خطر انفجار باتری، ارسال لوازم دیجیتال ممنوع شده، ولی فقط شخص خودتون میتونید تشریف بیارید تهران و دریافتش کنید، اما اگر بسته رو مرجوع کنید هم قرعهکشی امشب رو از دست میدید، هم تبلت و تخفیف لوازم آشپزخانه بهتون تعلق نمیگیره.»
سوژه مبلغ را میپردازد، ۲۴۰ هزار تومان بابت لوازم آشپزخانهای که در حقیقت ۵۰ هزار تومان هم ارزش ندارند. شب به تماشای برنامه ** از شبکه ** مینشیند، اما خبری از قرعهکشی در آن برنامه نیست. باز با شماره دفتر تماس میگیرد و اپراتور پاسخ میدهد: «بله، ناظر پخش اجازه پخش قرعهکشی رو لحظه آخر ندادن، اما قرعهکشی انجام شد و شما برنده گوشی ۸ میلیونی شدید. فقط به خاطر مراحل اداری حدود یک ماه تحویلش طول میکشه، میتونید ۳۵ روز دیگه تشریف بیارید تهران گوشی و تبلتتون رو باهم تحویل بگیرید.» سوژه خوشحال از اینکه یک بار شانس با او یار شده منتظر ۳۵ روز دیگر ماند، اما ۳۵ روز دیگر هیچ پاسخگویی پشت خط نبود. شمارهها عوض شده و حالا اپراتورها با شمارهها و حتی محل دفتری جدید در حال فروش روزانه چند ده میلیون تومان کالای بیارزش هستند.