سرمقاله
مسکن را نباید با ارز و طلا مقایسه کرد و این تصور که چون این دو بازار رشد میکنند باید مسکن هم گران شود، اشتباه است. مسکن دیگر کشش رشد قیمت را ندارد، چراکه بازار مسکن با بازار ارز و طلا قابل مقایسه نیست و نمیتوان اینگونه تصور کرد که چون قیمت ارز و طلا افزایش یافته پس قیمت مسکن هم باید افزایش یابد. اگر بازار ارز و طلا ثبات قیمت نداشته باشد بازار مسکن در ادامه روند رکود تورمی خود را ادامه خواهد داد. قیمت مسکن در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۵ درصد رشد داشته و همین امر باعث شد تا قدرت خرید کاهش یابد و شاهد افت معاملات در تیرماه و مردادماه باشیم. رشد چند برابری قیمتها در بازارهای موازی و رشد قیمت مسکن موجب شد در تیر و مرداد شاهد کاهش محسوس معاملات مسکن باشیم. همچنین افزایش قیمت مسکن یا هر کالایی باید در حد معقولی باشد و قطعا رشد بیش از حد هر کالایی بهویژه مسکن موجب رکود میشود. البته سرمایههای سرگردان و بازارهای موازی و همچنین نبود رقابت کافی در حوزه تولید مسکن و تسهیلات ناکافی بانکها برای خرید مسکن نیز از عوامل دیگر قیمت مسکن و رکود در این بازار است. بسیاری هم بر این باورند که چون قیمت مصالح ساختمانی گران شده و نرخ ارز و طلا بهشدت اوج گرفته مسکن نیز ناگزیر برای وفق دادن خود با این رشد افزایش مییابد که این نادرست است. اولا نقش مصالح ساختمانی در قیمت تمامشده مسکن ۲۰ درصد است و دوم اینکه نباید بازار ارز و سکه را با بازار مسکن مقایسه کرد. به طور کلی بازار مسکن در نیمه دوم امسال کشش افزایش قیمت را ندارد و رشد بیش از حد قیمت مسکن که به کاهش قدرت خرید منجر شده باعث خواهد شد مسکن روند رکودی خود را ادامه دهد. راهکارهایی برای بهبود شرایط بازار مسکن میتوان ارائه کرد که مهمترین آن پروژه مسکن استیجاری است که متاسفانه هنوز این طرح موفق نشده است. امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که لزوم راهاندازی مسکن استیجاری بسیار احساس میشود. تنها راهکار طولانیمدتی که برای بازار اجاره وجود دارد، ساخت مسکن استیجاری با قیمتهای بسیار پایین است، چراکه با ابلاغ سیاستهای دستوری یا ارائه بیانیهها و لایحهها نمیتوانیم قیمت اجاره را کنترل کنیم. دولت باید برای حفظ فضای رقابتی و کاهش اجارهبها طرح تولید مسکن استیجاری را اجرا کند. با وجود موافقت چند دوره مجلس درباره مسکن استیجاری و پیشنهاد اتحادیه برای تولید مسکن استیجاری، متاسفانه هیچ اقدامی درباره تحقق این پروژه صورت نگرفته است. کنترل نکردن بازار مسکن و نداشتن برنامهریزی مشخص در این زمینه باعث افزایش قیمت مسکن در بازار شده و با این وجود مشکل مسکن مربوط به یک دوره نمیشود و برای کنترل بازار و رشد بیرویه قیمتها نیازمند تدوین یک سند چشمانداز چند ساله و برنامه جامعی هستیم که با عمل به آن در چند دوره مختلف میتوان به حل این مشکل امیدوار بود. به دلیل ناکارآمدی در برنامهریزی برای مدیریت بازار مسکن، قیمت مسکن از سال ۷۱ تا ۹۴، یعنی در مدتزمانی بیش از ۲۰ سال ۱۰۴ برابر شده و بیش از ۱۰۰۰ درصد افزایش داشته است؛ امروزه این افزایش قیمت باعث شده تا خرید خانه برای زوجهای جوان و دهکهای ضعیف و متوسط دشوار شود و در همین راستا اجارهنشینی نیز افزایش یافته است.