به گزارش کسب و کار نیوز، واکاوی مدیریت مخاطرات محیطی در ایران، گویای ناکامی نسبی آن در کاهش اثرهای زیانبار، صدمات و پیامدهای آن است. ناخرسندی ناشی از مدیریت در این زمینه در حالی است که انبوهی از سازمانها، دانشگاهها، مؤسسات و پژوهشگاهها در این زمینه طی سالیان اخیر به تحقیق و پژوهش پرداختهاند؛ اما باوجود تدابیر بسیار، هنوز به هنگام رخداد وقایع خارج از آستانه تحمل جامعه، رویکرد و رویهای یکسان و نظاممند در مواجهه با وقایع به چشم نمیخورد. یافتن علت این امر، ذهن هر جستوجوگری را به خود مشغول میدارد.
در این خصوص و بر اساس گفته محققان، سؤالاتی برای اذهان پژوهنده پیش میآید که چرا باوجود سنت غنی فرهنگی- رفتاری و کلامی در ایران، کمتر به موضوع مخاطرات و واژگان آن توجه شده است؟ چرا پیشینیان ما بهندرت به این موارد پرداختهاند؟ چرا امروزه جامعه علمی ما هنوز بر سر استفاده از واژگان علم یادشده هیچ توافقی ندارد و تا بدین اندازه در کاربرد واژگان مخاطرات محیطی تشتت آرا وجود دارد؟ آیا کاربردهای مترادف در این علم صرفاً هم معنایی معمولی است یا ریشهشناسی آن به تعمق بیشتری در این حوزه علمی نیاز دارد؟ و سؤال آخر اینکه ابهام در کاربرد واژگان علم مخاطرات محیطی، چه پیامدها و مشکلاتی را برای جامعه علمی و متولیان اجرایی آن ایجاد کرده است؟
برای پاسخ به چنین سؤالاتی، یکی از محققان کشورمان دستبهکار شده و اقدام به انجام مطالعهای پژوهشی کرده که نتایج آن توسط نشریهای از دانشگاه تهران، منتشر شده است.
برای انجام این پژوهش، مراحل سهگانهای به شرح زیر طی شد. در مرحله اول تحقیق، از روش عملیاتی تحلیل گفتمان استفاده شد. در مرحله دوم، علل استفاده از مترادفها بررسی شد و در مرحله سوم نیز، برشماری پیامدهای ناشی از کاربرد واژگان مترادف در علم مخاطرات محیطی انجام گرفت.
نتایج این پژوهش گویای آن است که واژگان در زبان، مفاهیم پیچیده و فراتر از کارکرد ارتباطی خود دارند، ازاینرو تعریفنشدن واژگان از سوی یک مرجع رسمی در کشور سبب استفاده گسترده از واژگان مترادف و هممعنا شده که این امر، سردرگمی و سوءتفاهم فزاینده مخاطبان را در پی داشته است. ازاینرو شاهد ابعاد گستردهای از ابهام مفهومی در واژگان در این عرصه در کشوریم!
قاسم خسروی، استادیار گروه مخاطرات محیطی و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لنجان بهعنوان مجری این پژوهش میگوید: «به بیانی دیگر، در کاربرد واژگان مخاطرات محیطی، ابهام مفهومی گستردهای در کلمات و واژگان وجود داشته و سبب شده که افراد متخصص و غیرمتخصص با بهکارگیری کلمات بهظاهر مترادف، خواسته یا ناخواسته همواره دچار سوءتفاهم شوند».
این محقق میافزاید: «در بخش ریشهشناسی زبانی، شرح مفاهیمی چون هممعنایی و چندمعنایی به همراه نسبیت زبانی، گویای استعداد خاص زبان فارسی برای جایگزینی واژگان مترادف است که خود ریشه و عامل بسیاری از سوءتفاهمها و بدفهمیها در حوزه نظری این علم میشود. این امر در عمل سبب ایجاد ریشههای متفاوت با محتوای یکسان اما ادبیاتی کاملاً متفاوت است. در این میان کاربردهای غیردقیق از واژگان سبب شفاف نبودن شرح وظایف، قوانین و دستورالعملها شده است؛ همچنین ضعف و نبود قوانین تخصصی به هنگام بحرانها و نبود شرح وظایف دقیق موجب آشفتگی و ناکامی اجرایی در بحرانهای محیطی است».
بنا بر یافتههای این تحقیق، بیدلیل نیست که دفتر کاهش ریسک بحرانهای سازمان ملل متحد واژهنامهای اختصاصی مشتمل بر تعریف دقیق پنجاهوسه واژه را در وبگاه خود قرار داده است.
آنگونه که خسروی میگوید: «این واژهنامه به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، چینی، ژاپنی و عربی ترجمه شده است. گردآورندگان آن در ویرایش دوم که در سال ۲۰۱۵ انجام گرفته، در مقدمه خود بیان میدارند که واژگان مزبور از بررسی سیوپنج هزار سند و گزارش علمی استخراج شده است. شاید کمتر علمی باشد که در آن تا بدین اندازه بر استفاده از واژگان تخصصی تأکید شده باشد. در این زمینه، سازمان مدیریت بحران کشور به اهمیت این مطلب پی برده و طی فراخوانی به تاریخ آذر ماه سال ۱۳۹۴ از کلیه متخصصان و پژوهشگران درخواست کرده تا در خصوص تهیه فهرست واژگان مخاطرات با سازمان مکاتبه داشته باشند».
به اعتقاد محقق فوق: «به نظر میرسد با توجه به اجماع جامعه علمی جهانی، ترجمه این واژهنامه به زبان فارسی، میتواند گام مهمی در پیشبرد مطالعه و کنترل پیامدهای ناشی از مخاطرات محیطی باشد. همچنین انجمن مخاطرهشناسی میتواند در این زمینه با سازمان مدیریت بحران کشور همکاری کند و به تهیه فهرستی از واژگان و معادلهای دقیق برای واژگان یادشده بپردازد».
در نهایت با توجه به یافتههای این پژوهش که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در نشریه «مدیریت مخاطرات محیطی» از انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیدهاند، میتوان گفت که ویژگیهای زبانی چون هممعنایی، چندمعنایی و نسبیت زبانی درزمینه پژوهش و در حوزههای نظری دانش مخاطرات چون معرفتشناسی، وجودشناسی و شناختشناسی تأثیر بسزایی دارد و بهکار گرفتن این شیوه واژگان مسبب بروز مسائل حادی اجرایی خواهد بود؛ چنانکه میتوان ادعا کرد که مدیریت مخاطرات محیطی بسیار پیشتر از آنکه معطوف به شناخت پدیدههای فیزیکی و تدوین چارچوبهای مدیریتی و عملیاتی باشد، معطوف به عنصر فرهنگی- زبانی است و ازاینرو، تشریح و تبیین دقیق واژگان تخصصی، نویدبخش آیندهای روشن در این راه خواهد بود.
انتهای پیام