سرمقاله
اگر تولید داخلی به معنای واقعی برای اقتصاد مهم و باارزش است باید از تکانههایی که بر سر راه آن قرار دارد، جلوگیری کرد و اگر هم این تکانهها رخ داد با راهکارهایی برنامهریزیشده و از پیش تعیینشده باید وارد عمل شد. نوسانات نرخ دلار در ماههای اخیر موجب شد به معنای واقعی تولید تعطیل شود و درصد کمی از تولیدکنندگان هم که در گردونه باقی ماندهاند، نتوانند با تمام ظرفیت خود به تولید بپردازند. رشد اقتصادی در گرو تولید داخل و صادرات شکل میگیرد، اما در چند سال اخیر و بهویژه چند ماه اخیر شاهد افزایش روزانه نرخ دلار بودهایم که به طور رسمی تولید را تحتتاثیر قرار داده است. به واقع نرخ ارز در هر کشوری باید متناسب با اختلاف تورم داخل و خارج سالانه افزایش یابد. عامل اصلی افزایش نرخ ارز، اختلاف تورم داخل با خارج بوده است که وقایع سیاسی نیز به آن سرعت بخشیده و موجب شده تولید بعد از تورم تحتتاثیر این تحولات قرار بگیرد. همچنین دولت نباید کشور را وارد بازی سود سپرده حداکثری میکرد، سود سپرده حداکثری افزایش نرخ ارز حداکثری را به دنبال دارد. امروز اشتغال، معیشت، نرخ ارز و موضوعات دیگری از این قبیل همچنان در راس مطالبات مردم قرار دارد و دولت که به برجام امید داشت و قصد داشت با برجام مشکلات اقتصادی را رفع کند امروز با بدعهدی روبه رو شده واین بدعهدیها به تحولات اقتصادی کشور دامن میزند. امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که دیگر تولید داخلی صرفه اقتصادی ندارد و واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری از گردونه خارج میشوند. تبعات افزایش نرخ ارز بسیار زیاد است.