چهارشنبه , ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اصلی / فرهنگی / سینما تئاتر تلویزیون / تندیس سرو به اسدزاده هنرمند پیشکسوت اهدا شد
تندیس سرو به اسدزاده هنرمند پیشکسوت اهدا شد

تندیس سرو به اسدزاده هنرمند پیشکسوت اهدا شد

تندیس سرو خانه هنرمندان در آیین رونمایی از دو کتاب «طهران به روایت داریوش اسدزاده» و «در بیابان سحر فرا می‌رسد کسی این را می‌داند...» به این هنرمند اهدا شد.

به گزارش کسب و کار نیوز، آیین رونمایی از دو کتاب «طهران به روایت داریوش اسدزاده» و «در بیابان سحر فرا می‌رسد کسی این را می‌داند…» اثر نسیم خلیلی، در خانه هنرمندان برگزار شد.
بهزاد خداویسی بازیگر سینما و تلویزیون در این مراسم ضمن معرفی این دو اثر و نویسندگان آن‌ها درباره داریوش اسدزاده، گفت: من از شاگردان این هنرمند هستم و در کارهایی همراه اسدزاده بازی کرده‌ام و او در یکی از فیلم‌های کمتر دیده شده من به نام «هفت خاطره» نقش آفرینی کرده‌اند. اسدزاده کتابخانه بسیار خوبی دارد و حافظه‌ ای بسیار قوی، همچنین اطلاعات خوبی در زمینه هنر، تاریخ و به ویژه هنرهای نمایشی دارد.
اسدزاده هنرمند پیشکسوت هم با بیان خاطراتی از ورود خود به عرصه هنر اظهارداشت: بسیار خواندم و نوشتم و بازی کردم و اگر بخواهم درباره تاریخ این مملکت صحبت کنم، حرف بسیار است اما مقدور نیست و فرصت نیست. این کتاب خاطرات کوچکی از سال‌های ۱۳۲۰ به بعد است. ۲۰ نمایشنامه از سال ۱۳۲۰ است که مردم ببینند، بخوانند و بدانند که در آن زمان ما برای مردمی که تئاتر را نمی‌شناختند چه نمایشنامه‌هایی را نوشته و اجرا کردیم و مردم را به آمدن به سمت تئاتر ترغیب کردیم.
در ادامه این هنرمند خاطراتی از اولین حضور خود در صحنه تئاتر تعریف کرد و یادآور شد: در اولین کار خود به عنوان سیاهی لشکر ایفای نقش کردم. در آن زمان ما را به عنوان مطرب می‌شناختند و ارزشی برای ما قائل نبودند. هیچکس قدیمی‌تر از من در ایران و در تهران نیست.
نسیم خلیلی نویسنده کتاب «در بیابان سحر فرا می‌رسد کسی این را می‌داند…»، گفت: این کتاب یازدهمین کتاب من و نسبت به سایر آثار برای من شاخص‌تر است چون روح، جان و عاطفه من درگیر نوشتن شده و مسائل بغرنج جهان امروز را در آن بازتاب داده‌ام. خاطرات جنگ و خاطراتی همراه غم و شادی. تلاش کردم مسائلی که ذهن و روح مرا درگیر خود کرده را در قالب یک روایت داستانی بازگو کنم. می‌توانم ادعا کنم که در این کتاب از دو منظر داستان را روایت کردم. قصه زن روان‌پریش که خاطرات کودکی‌اش روحش را تسخیر کرده و به پیشنهاد دکتر تلاش می‌کند نوشتن درمانی کند و روایتی از زبان زن روان‌پریش. تمام فضاهایی که در این کتاب روایت شده مانند گندم زار و مسجد وغیره عینی و واقعی است.
مرتضی حسینی ویراستار کتاب «خاطرات طهران به روایت داریوش اسدزاده»، از اهمیت خاطره نویسی به عنوان یکی از اجزا تاریخ شفاهی چنین گفت: در دو دهه اخیر در ایران تاریخ شفاهی کمی پرنگ‌تر شده و با آن همراه هستیم؛ هرچند نسبت به سایر کشورها عقب هستیم، در دانشگاه هاروارد آمریکا از دهه ۴۰ میلادی تاریخ شفاهی کلید خورده و مبانی نظری آن کار شده است. اما در ایران به تازگی وارد این حوزه شده و بسیار محدود در این زمینه کار شده است و عمدتا به جنگ هشت ساله با عراق پرداختند.
وی ادامه داد: بی شک جا دارد که روایت‌های مختلفی از راویان متعدد در حوزه تاریخ شفاهی و به نوعی به بخش‌های تاریک تاریخ معاصر ایران پرداخته شود چون تاریخ را به شکل مکتوب عمدتا فاتحان می‌نویسند اما تاریخ شفاهی این امکان را فراهم می‌کند هر یک از افراد بتوانند روایت‌های خود را نقل کنند. در اینجا اسد زاده در دهمین دهه از عمر خود این امکان را برای ما فراهم کرده که به دهه بیست و سی برگردیم و تاریخ را به گونه‌ای دیگر بخوانیم.
به گفته این ویراستار، قسمت‌هایی از تاریخ که در مکتوب نویسی تاریخ گفته نشده است در مکتوب‌نویسی تاریخ را به گونه‌ای و برای نسل‌های بعد و اهداف دیگر می‌نویسند اما در تاریخ شفاهی با یک راوی دست اول و شاهد عینی روبه رو هستیم او آنچه را که در آن فاعلیت داشته را بیان می‌کند که این کتاب بی شک می‌تواند به عنوان یک منبع مورد استفاده قرار بگیرد و پژوهشگران با استفاده از آن می‌توانند نقاط تاریک تاریخ ایران را روشن کنند.
فراهنگ** ۷۳۲۹**۱۳۳۶

همچنین مطالعه کنید:

آغاز «کتاب‌بازی» در ماه رمضان برای بچه‌ها

به گزارش کسب و کار نیوز، با شروع ماه مبارک رمضان، «فیلیمومدرسه» محتوای تازه خود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.