سرمقاله
درباره بسته جدید ارزی که در واقع خروجی تغییر سیاستهای دولت در باب مسائل ارزی با نگاه به بحرانهای موجود است، چند امیدواری وجود دارد؛ نخستین نقطه امید، شنیدن صداهای ناموزون و پیامهای خطرناک ناشی از تصمیمات غلط است و دولت باید متوجه باشد که آثار یک تصمیم غلط و یک سیاست نابجا تا چه حد میتواند کشور را دچار التهاب کند. امید دوم به استفاده دولت از نظر فعالان واقعی عرصه خصوصی اقتصاد و تجربه اندوزی از پیشینه کاری آنان است، زیرا اتخاذ تصمیم توسط کسانی که هیچگاه مستقیما درگیر صادرات و واردات نبودهاند، راهگشا نیست و به سرنوشتی مانند آنچه تا کنون رخ داده، دچار خواهد شد. امید سوم دیده شدن تمام زوایای مترتب بر یک تصمیم است و گریز از یکسونگری است، آنچه تاکنون در دهههای اخیر دیده شده پیگیری رفع یک مشکل بدون توجه به حواشی آن است. به گونهای که گاه رفع یک مشکل چند معضل دیگر را همراه میآورد. چهارمین امیدواری امید به آگاهی نسبت به منابع فراوان ارز ایرانیان مقیم خارج از کشور است که تمایل دارند آن را به داخل منتقل کرده و از مزایای سرمایهگذاری در کشور برخوردار شوند، اما در اثر نگاه منفی به این نقل و انتقالات همواره ناکام ماندهاند. آخرین امیدواری آرزوی اتخاذ تصمیم برای واردات بدون انتقال ارز است که میتواند یکی از منابع اصلی ورود ارز به کشور باشد. آنچه این روزها بر اهل فن و اقتصاددانان کاملا واضح است، این است که بحران بهوجودآمده فاقد تاثیرپذیری از تحریمها و تهدیدهای آمریکا و صرفا در اثر نامدیریت کردن بازار است. در فضای پر از سکوت و ابهام مسئولان هزاران نقطه سوالبرانگیز در اذهان عموم ایجاد شده که نتیجه آن هجوم مردم به خرید ارز و التهابآفرینی در این بازار بوده است. انتظار میرود بسته جدید ارزی ضمن انطباق با نیازهای جامعه، با توضیحات شفاف مسئولان نیز همراه باشد تا مردم در سایه صداقت آن بتوانند تصمیم درست بگیرند.