سهیل صادقی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اهمیت تاثیرگذاری در حفظ آرامش افراد جامعه در زمان وقوع حادثه گفت: در درجه اول انتقال اطلاعات شفاف و صادقانه به افراد میتواند زمینه ساز عملکرد بهتر و سریع تر توأم با آرامش باشد؛ چرا که افراد با دانستن شرایط موجود میدانند چه واکنشی نشان دهند.
وی افزود: تا زمانی که برخی از رسانههای رسمی تصور می کنند با عدم انتشار اطلاعات میتوانند آرامش ایجاد کنند ، افراد با به دست آوردن اطلاعات از منابع غیر رسمی دچار دوگانگی شده و همین امر افراد را با یک نا امنی فکری عظیم رو به رو می کند و افراد در کنار اطلاعات رسمی منتشر شده هر شایعه ای را میپذیرند.
صادقی ادامه داد: شایعات در زمان وقوع حادثه توسط افراد مضطرب منتشر شده و حجمی عظیم از اضطراب را به جامعه تزریق می کند ، به همین طریق پیچیدگی های بحران و مشکلات پس از حادثه افزایش پیدا کرده و آسیب هایی از بازتاب حادثه، دیده می شود که از خود حادثه دیده نمیشود .
این روانشناس با بیان اینکه افراد در زمان وقوع حادثه اقدام به فیلمبرداری کرده و تصاویری از حادثه ثبت می کنند، درباره این اقدام گفت: افراد با این تصور که اخبار در تمام ابعاد توسط رسانه ملی منتشر نمی شود و تصویر آن ها در آینده ارزش خبری پیدا می کند اقدام به فیلمبرداری میکنند و این عمل را صرفا نمی توان با فعل منفی توصیف کرد بلکه باید آن را تحلیل کرد ، در واقع گاهی این افراد احساس می کنند که تصویر ثبت شده شان نسبت به خبرهای رسمی از سرعت و ارزش بیشتری برخوردار است.
صادقی با تأیید اینکه فیلمبرداری و ثبت تصاویر توسط افراد در زمان وقوع حادثه بخشی از امداد رسانی را دچار حادثه میکند ، گفت: صادقانه باید این سوال را مطرح کرد که در نهایت برای آتش نشانانی که در حادثه پلاسکو به محل حادثه رسیدند چه اتفاقی افتاد؟ ، در واقع تمام سیستم ها اعتراف کردند که مکانیزم امدادرسانی ایران عقب مانده تر از رشد ساختمان های ایران است و این که ساختمان پلاسکو حدود ۵۰ سال قبل ساخته شده ، این سوال را بوجود می آورد که ما از ۵۰ سال پیش تا کنون آمادگی مقابله با ریزش ساختمانی مثل پلاسکو را پیدا نکرده ایم ؟
این روانشناس تصریح کرد : باید از دریچه های متفاوتی نگاه کنیم ، زمانی که اطلاع رسانی صادقانه و به موقع صورت بگیرد افراد به کسی که در رأس امداد است اعتماد می کنند و در زمان مورد نیاز صبر می کنند که رأس امداد اعلام کند که افراد با حادثه چه برخوردی داشته باشند ؛ اما زمانی که اعتماد کمرنگ شده باشد ، افراد دست به اقداماتی خودسرانه می زنند که باعث ایجاد شایعات و ارائه راهکارهای غیر تخصصی شده که خود باعث رخ دادن حوادث جدید می شود.
وی با انتقاد از اظهارنظرهای برخی از مسئولین در ارتباط با موشهای آدم خوار و وقوع سیل در زمان وقوع زلزله چند ماه پیش تهران، افزود: بعضی از افرادی که در زمینههای مرتبط با امداد و بحران فعالیت میکنند آموزشهای لازم برای موقعیتهای بحرانی را ندیده اند و همین امر باعث ایجاد اضطراب بیشتر شده و تاثیرات منفی بیشتری را در افکار عمومی ایجاد میکند و این نوع اطلاع رسانی، بحرانی جدید را به جامعه تزریق میکند؛ با این تفاسیر احساس نا امنی بین افراد بوجود آمده و در این شرایط ترسی که از عدم مدیریت حادثه وجود دارد نسبت به ترس از حادثه کمتر است.
صادقی ادامه داد: در این شرایط افراد مسئول هم باید آموزش ببینند که نوع واکنش آن ها به بحران چگونه باشد تا به طور نمونه حادثه هایی مثل کازرون رخ ندهد ، بعضی از حوادث ناخودآگاه دست ساز تفکرات مدیرانی است که بلد نیستند سیستم را مدیریت کنند و نمی دانند که از طریق رفتارهای کلامیشان چه التهابی را به مردم منتقل می کنند.
حمایت پس از وقوع حادثه برای افراد اهمیت بیشتری دارد
وی با تاکید بر اینکه فارغ از نوع حادثه و آسیبی که اتفاق میافتد، حمایت پس از وقوع حادثه برای افراد اهمیت بیشتری دارد، گفت: برای مثال زمانی که بیمه وجود نداشت بعد از تصادفات رانندگی افراد به مشاجره میپرداختند و پرخاشگرانه تر برخورد میکردند؛ اما هم اکنون که افراد بیمه هستند بعد از تصادفات با آرامش فکری بیشتری رفتار می کنند. در واقع بروز حوادث کمک کننده است که بدانیم باید برای چه مسائلی آماده شویم و چه ابزار جدیدی را برای مقابله با حادثه تولید کنیم زیرا جوامع در پاسخ به مسائل و مشکلاتشان پیشرفت می کنند.
تجربه سوگ دسته جمعی عواطف از دست رفته را جبران میکند
این روانشناس با بیان اینکه با تشکیل سازمان های مردم نهاد می توان برای بازماندگان و یا آسیب دیدگان حوادث بستری برای بازگشت به زندگی عادی فراهم کرد،؛ گفت: این سازمانها در بسیاری از کشور ها وجود دارند که در برخی موارد اعضای آن را افرادی که در گذشته آسیب دیده اند تشکیل می دهند ، این افراد بعد از زمان وقوع حادثه به سرعت در کنار افرد حاضر می شوند و با شناختی که از سیر طبیعی افراد حادثه دیده یا بازمانده دارند حادثه را مدیریت می کنند و تنشهای افراد را کاهش میدهند .
وی فراهم کردن اخبار و آرامش دهی ، فراهم کردن نیاز های اولیه زندگی، فراهم کردن محیط های امن ، در کنار فرد حادثه دیده بودن، برطرف کردن نیازهای فرزندان فرد آسیب دیده یا بازمانده و دعوت افراد حادثه دیده یا بازمانده به گروه درمانیها برای تجربه سوگ خود به صورت جمعی را از اقدامات سازمان های مردم نهاد در زمان وقوع حادثه عنوان کرد و افزود: افراد از طریق “گروه درمانی ها” میتوانند خود را بازیابی کنند و به روند عادی زندگی بازکردند، همین امر باعث میشود عواطف جدیدی به وجود بیاید که عواطف از دست رفته را جبران کند و شاید این افراد به راهبران افراد دیگر هم تبدیل شوند.
بازکردن دریچههای معنوی به روی حوادث ، فقط فشار احساس گناه را بیشتر میکند
این کارشناس با بیان اینکه حوادث تکرار شونده است و ما مرتبا در حال غافلگیری هستیم و زمانی که حادثهای هم رخ نمیدهد به راهکاری عقلانی برای مقابله با حادثه فکر نمیکنیم، افزود: این اتفاقات حادثههای طبیعی هستند و بلایای طبیعی نیستند؛ اگر لغتهایی که به کار برده میشود اصلاح شود و دریچههای معنوی به روی آنها باز نشود افراد راحتتر راههای مقابله را کشف میکنند؛ اما زمانی که بار مذهبی به حادثهها اضافه می شود احساس گناه نیز افراد آسیب دیده را تحت فشار قرار میدهد.
انتهای پیام