شایلی قرایی
شاخ مجازی اصطلاحی است که کاربران شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام به افرادی نسبت دادهاند که با هنجارشکنی و رفتار نامناسب در فضای مجازی توانستهاند دنبالکنندگان بسیاری را برای خود دست و پا کرده و بدینترتیب با تبلیغات مختلف درآمدزایی کنند.
پیدا کردن صفحه شاخهای اینستاگرام کار سختی نیست. کافی است چرخی در فضای مجازی بزنید و از چند بلد راه بخواهید چند نفرشان را معرفی کنند. خیلی از این «شاخ»ها درست اندازه سلبریتیها معروفاند و صفحه بعضیهایشان حتی از آدمهای مشهور هم طرفدار بیشتری دارد. البته شباهت «شاخ»ها با سلبریتیها به همینجا ختم نمیشود؛ ارتباط گرفتن با آنها هم خیلی سخت و زمانبر است. در بین کسانی که بعد از رونق فضاهای مجازی به نان و نوایی رسیدهاند، آنهایی که ویدئوکلیپهای فان میسازند کار بهمراتب شرافتمندانهتری دارند؛ به این دلیل که بالاخره خوب یا بد، حرفهای یا آماتور، بیمزه یا بامزه به هرحال در ازای دریافت پول، کاری انجام میدهند.
این روزها در شبکههای اجتماعی با دختران و پسران جوانی مواجه هستیم که برای مشهور شدن حاضرند دست به هر کار احمقانهای بزنند و به پشتوانه چند هزار فالووری که اغلب آنها هم فیک هستند، در فضای مجازی عرض اندام میکنند و متاسفانه به الگویی برای بسیاری از جوانان و بهویژه نوجوانانی تبدیل شدهاند که هدف دیده شدن، فرصت تفکر را از آنها گرفته است. زمانی الگوی جوانان ایرانی پهلوانان و قهرمانهایی بودند که شبیه شدن به آنها سالهای زیادی زمان میبرد و نتیجهای جز افتخار برای ایران نداشت، اما امروز با قهرمانان چند هزار فالووری روبهرو هستیم که شبیه شدن به آنها با پول، عمل زیبایی و هیکل عضلانی و انتشار چند عکس از زندگیهای لوکس و به اصطلاح لاکچری زمان زیادی نمیبرد، اما سوال اینجاست که چه چیزی باعث محبوبیت این افراد شده و چرا هر روز شاهد رشد قارچگونه شاخهای مجازی و لاکچریهایفیک هستیم؟
افرادی با شهرتهای پوشالی درآمدهای میلیونی دارند
ابوذر محقق، کارشناس فضای مجازی
با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی و فراگیر شدن استفاده از آنها ازسوی مردم پدیدهای در این فضا ظهور کرد با نام شاخ مجازی. بدینترتیب که با رواج یافتن تبلیغات در فضای مجازی و کسبوکارهایی که با توجه به این فضا شکل گرفتند، فضا برای فعالیت افرادی باز شد که با رفتارهای خارج از عرف یا عجیب و غریب توانستند درآمدهایی را از این راهها کسب کنند. اینفلوئنسرها یا شکل ناهنجار آن شاخهای مجازی توانستهاند در این فضا راههای درآمدزایی را پیدا و برای خود درآمدهای هنگفتی را دست و پا کنند. البته همانطور که اشاره کردیم، راه اینفلوئنسرها با شاخهای مجازی دو نمونه متفاوت است که بین هر دو درآمدزایی به جهت معروفیت مشترک است.
شاخهای مجازی نمونههایی از ناهنجاریهای اجتماعی را نشان میدهند که فرد با به نمایش گذاشتن زندگی و سبک زندگی نامتعارف خود سعی در جذب فالوور دارد و به راستی که بسیاری از آنها نیز موفق عمل کردهاند. کاربران ایرانی را هم نباید در این راه بیتقصیر قلمداد کرد. روحیه کاربران ایرانی به سمتی گرایش دارد که با دنبال کردن این شاخهای مجازی برای خود سرگرمی دست و پا کردهاند و با فحاشی و گاهی تعریف و تمجیدی از آنها در اینستاگرام وقت خود را میگذرانند. با گذشت مدتی از ظهور این افراد در فضای مجازی این افراد متوجه شدند که با این تعداد فالوور میتوانند با تبلیغات در صفحه شخصی خود درآمدزایی داشته باشند. به لحاظ اینکه تعداد دنبالکنندگان این اشخاص بسیار زیاد است، تبلیغات برای شرکتها و محصولات بازدیدکننده زیادی دارد. بدینترتیب تحولی در تبلیغات در فضای مجازی به وجود آمد و این افراد با گرفتن مبالغ بالا برای شرکتها و کالاها و… تبلیغات را آغاز کردند. اوایل این کار شاید هزینههای تبلیغات در این فضا زیاد نبود، اما امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که شاخهای مجازی برای تبلیغات در صفحات شخصی خود مبالغ میلیونی دریافت میکنند.
نمونه بارز این هنجارشکنی پدیدهای با نام «آقای هزینه» است که در اینستاگرام با به نمایش گذاشتن زندگی روزمره خود توانسته شهرتی البته از نوع پوشالی آن کسب کند و با همین هنجارشکنیها درآمدهای میلیونی حاصل از تبلیغات را به جیب بزند. این نمونهها با تبلیغات متفاوت درآمدزایی میکنند. از تبلیغ کالا و خدمات گرفته تا سایتهای قمار و شرطبندی. شهرت «هزینه» هم مثل خیلی از افرادی که با برچسب «شاخ مجازی» در اینستاگرام فعالیت میکنند، شهرتی پوشالی است و اگر یک روز حساب بانکیاش خالی شود یا در یکی از همین قمارهایی که برای آنها تبلیغ میکند تمام داراییاش را ببازد دیگر آپشنی برای قدرتنمایی در فضای مجازی ندارد. متاسفانه فضای مجازی به ویژه اینستاگرام نقشی بیبدیل در افزایش رفتارهای جاهلانه دارد و در عینحال که یک ظرفیت خوب است، اما توانسته بهشدت مخرب باشد. بنابراین تنها راهکاری که برای از میان برداشتن این به اصطلاح «شاخهای مجازی» وجود دارد، این است که دیده نشوند؛ یعنی مخاطب باید به خودش بیاید و از دنبال کردن این اشخاص خودداری کند و ویدئوها و عکسهایشان را حتی نگاه هم نکند.
درآمدزایی از ۳۰ هزار تا ۱۰ میلیونی برای شاخپندارها
مهدی نیکدل، کارشناس فضای مجازی
ابتدای راهاندازی شبکههای اجتماعی کمتر کسی فکر میکرد که میتوان از طریق این شبکهها درآمدزایی کرد. در این بین سهم اینستاگرام در تبلیغات به دلیل فضای مناسبتری که نسبت به دیگر شبکهها دارد، بیشتر است. آمارهای غیررسمی نشان میدهد که درآمد تبلیغات افراد مشهور یا به اصطلاح امروز شاخهای مجازی در این شبکه به ۵۰ میلیون تومان نیز در هفته رسیده است. البته در این موضوع باید حساب سلبریتیها و بازیگران و افراد مشهوری که از طرف جامعه پذیرفته شدهاند را جدا کرد. شاخهای اینستاگرام افرادی هستند که با رفتار غیرمعقول و هنجارشکنی میتوانند یک شبه مطرح شوند و البته یک شبه از بین بروند. این افراد هر کاری که میکنند نه برای شاد بودنشان است و نه برای شادی بقیه. آنها هدفشان از این کارها جذب و افزایش فالوور برای دریافت تبلیغات و افزایش درآمد است. در ایران شاهدیم که این افراد و صفحات روز به روز بیشتر میشوند و بازار رقابت تبلیغاتی بین آنها داغ است. افرادی وجود دارند که برای هر تبلیغ ۳۰ هزار تومان دریافت میکنند و افرادی هم هستند که برای هر تبلیغ از ۶ تا ۱۰ میلیون تومان میگیرند. فردی را میشناسیم که در اینستاگرام با ۲ میلیون دنبالکننده فعال با ساختن کلیپهای طنز بازدیدکننده میلیونی دارد و هزینه تبلیغات در پیج شخصی این فرد برای هر تبلیغ تا ۷ میلیون تومان هم بوده است. تبلیغاتی که توسط شاخپندارها در اینستاگرام انجام میشود، تاثیرات منفی دارد، چراکه اکثر آنها درست است که کالا یا خدمات را تبلیغ میکنند، اما در این بین با تبلیغات سایتهای شرطبندی و قماربازی جوانان بیکار که تعدادشان در کشور کم هم نیست را تشویق به شرکت در این برنامهها میکنند که پایان خوشی ندارد. البته باید این موضوع را کارشناسی کرد، چراکه نبود شغل نیز به این پدیده دامن زده است، تا جایی که برخی جوانان به دنبال راههای دیگری برای درآمد خود هستند که تبعات ناگوار اجتماعی به همراه دارد. از سوی دیگر، جوانان تحصیلکرده نیز که وقت خود را صرف درس خواندن کردهاند، اکنون بیکارند و با دیدن این نوع از کسبوکار دچار سرخوردگی شدهاند.
تبلیغات شاخپندارها تبعات منفی دارد، چون حداقل خیلیها را ترغیب به این نوع کارها و این مدل پول درآوردن میکند که حتی اگر موفق هم نشوند قطعا از راه به در میشوند. موثرترین راه برای مقابله با این نوع تجارت از طریق شاخپندارها فرهنگسازی است.