سرمقاله
مشکل بزرگ ما این است که در کشور یک سیستم آماری قوی که در آن فهرست دقیق و مشخصی از تجار، تولیدکنندگان، فعالان صنفی و… موجود باشد، وجود ندارد. ممکن است برخی از کارخانهها ورشکست شده باشند، اما مجوزی که در اختیار دارند برای ۲۰۰ کارگر باشد. این مساله به گونهای دیگر درباره واحدهای صنفی صدق میکندبنابراین بهروزرسانی اطلاعات درباره تولیدکنندگان، تجار و متقاضیان ارزی برای دولت یک امر ضروری است تا براساس آن بتوان مدعی تخصیص عادلانه منابع ارزی شد وگرنه براساس حدس و گمان و رانتخواری مساله ارزی کشور حل نمیشود و نتیجه این میشود که امروز خیلی از تولیدکنندگان موفق به دریافت ارز برای واردات
مواد اولیه نشدهاند و از سویی یک عده با اصرار از دولت ارزهای کلان میگیرند.
عدم سنجش وضعیت متقاضیان ارزی و نبود راستیآزمایی باعث نابهسامانی در عرضه ارز میشود و در شرایطی که اطلاعات و آمار درستی در دست نیست، ضررها اجتنابناپذیر خواهد بود. در حال حاضر اگر ما ضرری از این رهگذر داریم، ناشی از ناکارآمدی و نداشتن اطلاعات و آمار صحیح است و با این اوصاف در بازگشت سرمایه و دلار قطعا با مشکلاتی روبهرو هستیم که به علت عدم شفافیت آمار و اطلاعات بدتر میشود. بنابراین کنترل ارزی و قدم برداشتن در مسیر شفافیت در حوزه ارزی موضوعی بسیار مهم خواهد بود.