مریم بابایی
گزارش شاخص جهانی کارآفرینی ۲۰۱۸ نشان میدهد رتبه ایران در میان ۱۳۷ کشور جهان ۷۲ است؛ جایگاهی که اگرچه نسبت به رتبه ۸۵ سال ۲۰۱۷، ۱۳ پله بهبود داشته است، اما همچنان جایگاه مناسبی برای ایران نیست، اما چرا با وجود تغییراتی در اکوسیستم کارآفرینی کشور طی سالهای اخیر و با رشد استارتآپها، کسبوکارهای اینترنتی و دانشبنیانها و به رغم سیاستگذاریهای دولتی و تلاش بخش خصوصی برای شناخت و برطرف کردن موانع کارآفرینی همچنان جایگاه جهانی پایینی در کارآفرینی داریم؟ اشکال کار کجاست و چه بخش یا بخشهایی برای بهبود این وضعیت باید تقویت شوند یا تغییر کنند؟
شاید به جرات بتوان گفت نهادها یا همان به قول اقتصاددانان «قواعد بازی» در کشور ما، به جای اینکه تسهیلکننده روند کارآفرینی و کسبوکار باشند، مانع و سد هستند. کم نیستند افرادی که با انگیزه بالای کارآفرینی و با استعداد و توانایی اداره یک کسبوکار وارد گود میشوند و پس از مدتی سرخورده و بیانگیزه دست از کار میکشند. با بررسی دلایل این افراد برای ناامید شدن و پا پس کشیدن، میتوان موارد مشابهی را شناسایی کرد که گویای واقعیتهای زیادی درباره شرایط اقتصادی و نهادی کشور است؛ از سختی راهاندازی کسبوکار، چالش حقوق مالکیت، صدور مجوز، تسهیلات گران، بوورکراسی و کاغذبازی که بگذریم، این واقعیت که فعالیتهای غیرمولد و دلالی راحتتر، بیدردسرتر و پرسودتر از کارآفرینی است، گویای این واقعیت است که نهادهای کشور نه تنها مشوق فعالیت کارآفرینی نیستند، بلکه در خیلی از موارد مانع و سدی هستند که افراد را بیانگیزه میکنند و نهایتا به سمت بیکاری، مهاجرت، تلاش برای استخدام دولتی و فعالیتهای غیرمولد و رانتی سوق میدهند. اهمیت نهادها و تاثیر کیفیت نهادی بر وضعیت کارآفرینی کشور، با بررسی شاخص جهانی کارآفرینی (GEI) بیشتر مشخص میشود. مزیت این شاخص نسبت به شاخصهای دیگر بررسی وضعیت کارآفرینی کشورها در دو بعد فردی و نهادی با متغیرها و مولفههای مختلف است. سطح فردی از آن جهت اهمیت دارد که نخستین جزء تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی فرد است. فرد است که تصمیم میگیرد و کاری را راهاندازی میکند، اما در اغلب مواقع غفلت از بخش دوم اکوسیستم کارآفرینی است که در مجموع مانع رشد و توسعه از مسیر کارآفرینی در یک کشور میشود. در شاخص جهانی کارآفرینی نهادها دومین جزء اساسی هستند که طبق تعریف اقتصاددانان نهادگرا در واقع قوانین بازی هستند. نهادهای اقتصادی نقش تعیینکنندهای بر کارآفرینی خواهند داشت. به عنوان مثال ساختار حقوق مالکیت و همچنین وجود چارچوب بازاری مناسب برای کارآفرین از اهمیت ویژهای برخوردار است. نهادهای اقتصادی از آن جهت مورد اهمیت هستند که میتوانند ساختار مشوقهای اقتصادی را شکل دهند. بدون وجود حقوق مالکیت افراد انگیزه کافی جهت سرمایهگذاری فیزیکی، استفاده از سرمایههای انسانی یا اتخاذ فناوریهای موثرتر را نخواهند داشت. نهادها هستند که مشوقها را به وجود میآورند و کارآفرین با استعداد خود آنها را در فعالیتهای مختلف به کار گرفته و حداکثر بازدهی شخصی را از آنها خواهند داشت.
گزارش جهانی شاخص کارآفرینی نشان میدهد نهادها در کشور ما، بستر مناسبی برای بروز خلاقیتها و انگیزههای کارآفرینی افراد نیستند. مقایسه وضعیت کشورهایی که رتبه بالای کارآفرینی را به دست آوردند با کشورهای انتهایی این رنکینگ بیانگر این است که کشورهای صدرنشین امتیاز نهادی بالاتری در مقایسه با امتیاز فردی کسب کردهاند؛ به عبارتی نهادهای حامی کارآفرینی بسیار پررنگتر از ویژگیهای شخصی کارآفرینانه در بهبود وضعیت کارآفرینی در این کشورها نقش داشته است؛ در مقابل کشورهای انتهایی و قعرنشین شرایط مناسبی از لحاظ وضعیت نهادی ندارند؛ طوری که انگیزه و کیفیت بالای ویژگیهای کارآفرینانه افراد هم نتوانسته به بهبود جایگاه آنها کمک کند. بررسی وضعیت ایران در این شاخص جهانی نیز نشان میدهد کشور ما وضعیت نهادی مشابه کشورهای قعرنشین دارد و امتیاز نهادی پایینتری در مقایسه با امتیاز فردی دارد؛ به بیان واضحتر نهادهای حامی کارآفرینی در کشور ما کیفیت مناسبی برای تشویق و ترویج کارآفرینی ندارند؛ اگرچه ویژگیهای کارآفرینانه در افراد کمابیش وجود دارد. جایگاه ایران به عنوان کشور ۷۲ام از بین ۱۳۷ کشور و با امتیاز کلی ۲۶٫۸، بیانگر امتیاز نهادی پایینتر نسبت به امتیاز فردی است. امتیاز نهادی ایران در این شاخص که به بررسی کیفیت نهادهای حامی کارآفرینی میپردازد، ۴۲ درصد و امتیاز فردی که ویژگیهای کارآفرینانه افراد در اکوسیستم را بررسی میکند، ۵۸ درصد است که نشان میدهد کارآفرینی در بعد فردی در کشور شرایط بهتری دارد، به عبارتی ویژگیهای کارآفرینی در افراد وجود دارد، اما نهادها و کیفیت نهادی حامی کارآفرینی به نسبت ویژگیهای فردی وضعیت مطلوبی ندارند. به همین ترتیب کشورهایی که وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند داری امتیاز نهادی بالاتر و کشورهایی که پایینتر از ایران در این رتبهبندی قرار گرفتهاند دارای امتیاز نهادی پایینتری هستند.
وضعیت مولفههای نهادی در کشورهای صدرنشین و قعرنشین
اما ۱۰ رتبه برتر در این شاخص چه کشورهایی هستند و بیشترین و کمترین امتیاز آنها درچه بخشهایی است؟ ایالات متحده آمریکا با امتیاز ۸۳٫۶ رتبه اول، سوئیس با امتیاز ۸۰٫۴ رتبه دوم، کانادا با امتیاز ۷۹٫۲ رتبه سوم، انگلستان با امتیاز ۷۷٫۸ رتبه چهارم، استرالیا با امتیاز ۷۵٫۵ رتبه پنجم، دانمارک با امتیاز ۷۴٫۳ رتبه ششم، ایسلند با امتیاز ۷۴٫۲ رتبه هفتم، ایرلند با امتیاز ۷۳٫۷ رتبه هشتم، سوئد با امتیاز ۷۳٫۱ رتبه نهم و فرانسه با امتیاز ۶۸٫۵ رتبه دهم را در این شاخص دارند. مقایسه ۱۰ کشور بالای این ردهبندی با ۱۰ کشور انتهایی بیانگر وزن بالای امتیاز نهادی در کشورهای صدرنشین نسبت به امتیاز فردی است. به عنوان نمونه آمریکا به عنوان صدرنشین این ردهبندی امتیازی که بابت وضعیت نهادی به دست آورده، ۹۳ درصد است و امتیاز ویژگیهای فردی ۷۹ درصد است. این وضعیت در سایر ۱۰ کشور اول ردهبندی هم به همین روال است. سوئیس، کانادا، انگلستان، استرالیا، دانمارک، ایسلند، ایرلند، سوئد و فرانسه به عنوان ۱۰ کشور اول امتیاز بالاتری را به واسطه ویژگیهای نهادی نسبت به ویژگیهای فردی در شاخص جهانی کارآفرینی به دست آوردند. در مقابل مقایسه نسبت این درصدها در ۱۰ کشور انتهایی جدول شاخص جهانی کارآفرینی ۲۰۱۸، بیانگر سهم بالاتر امتیاز ویژگیهای فردی نسبت به امتیاز وضعیت نهادی در جایگاه کلی این کشورها در شاخص کارآفرینی است. به عبارتی در این کشورها همانند ایران نهادها در مواردی حتی مانع بروز ویژگیهای فردی کارآفرینی افراد بودهاند. چاد به عنوان کشور انتهایی این رنکینگ با رتبه ۱۳۷ و با امتیاز کلی ۹ از ۱۰۰، دارای امتیاز نهادی ۱۸ درصد و امتیاز فردی ۵۷ درصد است که عمق فاجعه وضعیت نهادهای حامی کارآفرینی در این کشور را نشان میدهد. سایر کشورهای انتهایی این رنکینگ نیز وضعیت مشابهی دارند.
همانطور که در جدول ۱ و ۲ مشخص است ۱۰ کشور اول این رنکینگ، دارای امتیاز نهادی (کیفیت نهادهای حامی کارآفرینی ) بالاتری نسبت به امتیاز فردی ( ویژگی های کارآفرینانه افراد در اکوسیستم) هستند و در مقابل ۱۰ کشور انتهایی امتیاز نهادی پایینتری نسبت به امتیاز فردی دارند. به عبارتی کیفیت نهادهای حامی و شرایط نهادی مناسب بوده است که در کشورهای صدرنشین پررنگتر از ویژگیهای فردی منجر به رشد کارآفرینی شده است و در کشورهای قعرنشین نهادها وضعیت مناسبی برای شکلگیری و حمایت از کارآفرینی نداشتهاند.
جدول۱- وضعیت امتیاز نهادی و فردی ۱۰ کشور اول
کشور | رتبه | امتیاز GEI | امتیاز نهادی(کیفیت
نهادهای حامی کارآفرینی) |
امتیاز فردی(ویژگی های
کارآفرینانه افراد) |
آمریکا | ۱ | ۸۳٫۶ | ۰٫۹۳ | ۰٫۷۹ |
سوئیس | ۲ | ۸۰٫۴ | ۰٫۹۴ | ۰٫۷۱ |
کانادا | ۳ | ۷۹٫۲ | ۰٫۸۳ | ۰٫۷۷ |
انگلستان | ۴ | ۷۷٫۸ | ۰٫۸۹ | ۰٫۷۰ |
استرالیا | ۵ | ۷۵٫۵ | ۰٫۸۲ | ۰٫۷۴ |
دانمارک | ۶ | ۷۴٫۳ | ۰٫۹۰ | ۰٫۷۲ |
ایسلند | ۷ | ۷۴٫۲ | ۰٫۸۰ | ۰٫۷۵ |
ایرلند | ۸ | ۷۳٫۷ | ۰٫۸۲ | ۰٫۷۶ |
سوئد | ۹ | ۷۳٫۱ | ۰٫۹۱ | ۰٫۶۹ |
فرانسه | ۱۰ | ۶۸٫۵ | ۰٫۷۹ | ۰٫۷۱ |
جدول ۲- وضعیت امتیاز فردی و نهادی ۱۰ کشور آخر
کشور | رتبه | امتیاز GEI | امتیاز نهادی (کیفیت
نهادهای حامی کارآفرینی)
|
امتیاز فردی
(ویژگی های کارآفرینانه افراد) |
چاد | ۱۳۷ | ۹٫۰ | ۰٫۱۸ | ۰٫۵۷ |
موریتانی | ۱۳۶ | ۱۰٫۹ | ۰٫۲۰ | ۰٫۵۷ |
بوروندی | ۱۳۵ | ۱۱٫۸ | ۰٫۲۳ | ۰٫۵۷ |
بنگلادش | ۱۳۴ | ۱۱٫۸ | ۰٫۳۱ | ۰٫۳۹ |
مالاوی | ۱۳۳ | ۱۲٫۲ | ۰٫۲۷ | ۰٫۵۳ |
سیرالئون | ۱۳۲ | ۱۲٫۳ | ۰٫۲۵ | ۰٫۵۷ |
اوگاندا | ۱۳۱ | ۱۲٫۹ | ۰٫۳۳ | ۰٫۵۵ |
گینه نو | ۱۳۰ | ۱۲٫۹ | ۰٫۲۶ | ۰٫۵۷ |
بورکینافاسو | ۱۲۹ | ۱۳٫۲ | ۰٫۲۵ | ۰٫۵۷ |
بنین | ۱۲۸ | ۱۳٫۳ | ۰٫۲۷ | ۰٫۵۵ |
امتیاز ایران در شاخصهای فردی و نهادی
براساس جزئیات امتیازات ایران در شاخص جهانی کارآفرینی، سهم مولفه «درک فرصت» ۱۰ درصد، «مهارت راهاندازی کسبوکار» ۹۹ درصد، «پذیرش ریسک» یک درصد، «شبکهسازی» ۵۹ درصد، «پشتیبانی فرهنگی» ۱۷ درصد، «فرصت راهاندازی کسبوکار» ۲۷ درصد، «جذب تکنولوژی» ۴۹ درصد، «سرمایه انسانی» ۴۳ درصد، «رقابت» ۲۳ درصد، «نوآوری محصول» ۲۷ درصد، «نوآوری فرایند» ۲۰ درصد، «رشد بالا» ۳۷ درصد، «بینالمللیسازی» ۱۶ درصد و «سرمایه ریسک» ۳۴ درصد بوده است. این امتیازات به شکل گویایی نشان میدهد در چه زمینهای ضعیف هستیم و برای بهبود وضعیت کارآفرینی روی چه مواردی باید بیشتر کار کنیم. به عبارت دیگر برای اینکه کشور بتواند سریعترین بهبود و پیشرفت را در وضعیت کارآفرینی تجربه کند در چه زمینهای باید بیشتر کار کند، اما هر کدام از این شاخصها چه چیزی را در سطح فردی و نهادی میسنجند؟
بالاترین امتیاز ایران در این شاخص یا به عبارتی قویترین رکن شاخص کارآفرینی ایران مربوط به مولفه «مهارتهای راهاندازی کسبوکار» است؛ مولفه «مهارت راهاندازی کسبوکار» این را میسنجد که «آیا مردم به اعتقاد خودشان مهارتهای لازم جهت راهاندازی کسبوکار را دارند؟» و «آیا میزان دسترسی به آموزشهای دانشگاهی، موسسات آموزش فنی و حرفهای و مهارتی به چه میزان است؟» براساس این شاخص جهانی در این زمینه وضعیت قابل قبولی داشتهایم. در واقع افراد توانایی و پتانسیل کارآفرینی و ایجاد کسبوکار را در خود میبینند و وضعیت فارغالتحصیل دانشگاهی هم مناسب است.
اما ضعیفترین رکن مربوط به مولفه «پذیرش ریسک» است. مولفه «پذیرش ریسک» دقیقا این را میسنجد که آیا افراد تمایل به پذیرش ریسک راهاندازی کسبوکار دارند؟ آیا محیط کسبوکار در کشور نسبتا کمریسک است؟ آیا وجود نهادهای بیثبات، به ریسک راهاندازی کسبوکار میافزاید؟ «درک فرصت» و «پشتیبانی فرهنگی» از دیگر مولفههایی هستند که به ترتیب با ۱۰ درصد و ۱۷ درصد پایینترین امتیاز را در شاخص کارآفرینی ایران دارند. مولفه «درک فرصت» در بعد نهادی این وضعیت را میسنجد که «آیا نهادهای محیطی امکان استفاده و بهرهبرداری از آن فرصتها را میدهند؟» مولفه «پشتیبانی فرهنگی» نیز این موضوع را میسنجد که «آیا کارآفرین شدن ساده است یا اینکه فساد باعث شده افراد شغلهای دیگر را به کارآفرین شدن ترجیح دهند؟»
این چند مولفه به خوبی نقش فضای کسبوکار و نهادهای حامی کارآفرینی را نشان میدهد و به نظر میرسد نقطهضعف ما دقیقا در همین مواردی باشد که این شاخصها میسنجند و کمترین امتیاز را از آن گرفتهایم. به همین ترتیب بررسی و مقایسه سایر مولفههایی که در آن کمترین امتیاز را داشتهایم، نشان میدهد بیشترین موانع برای بهبود وضعیت کارآفرینی در نهادهاست؛ نهادهایی که فعالیت اقتصادی از مسیر فساد و رانت را بیشتر از کارآفرینی تقویت و حمایت میکنند؛ نهادهایی که باید حامی کارآفرینی باشند، اما در عمل تنها حامی نیستند، بلکه مانع، سد و انگیزهکش هستند. بنابراین این نهادها هستند که باید برای بهبود وضعیت کارآفرینی در کشور دچار تغییراتی اساسی شوند. در جدول شماره ۳ اینکه سایر شاخصها چه چیزی را در دو بعد فردی و نهادی میسنجد و ایران در هر یک از مولفهها چه امتیازی به دست آورده، مشخص شده است.
جدول ۳: مولفههای کارآفرینی در دو بعد فردی و نهادی و امتیاز ایران
شاخص کل | شاخص فرعی | مولفهها | مولفهها چه چیزی را میسنجد؟ | امتیاز | |
شاخص کارآفرینی جهانی (GEI)
|
گرایش کارآفرینانه
|
درک فرصت
|
سطح فردی | آیا مردم قدرت شناسایی فرصتها برای شروع کسبوکار را دارند؟ |
۱۰ درصد
|
سطح نهادی | آیا نهادهای محیطی امکان استفاده و بهرهبرداری از آن فرصتها را میدهند؟ | ||||
مهارت راهاندازی کسبوکار نوپا | سطح فردی | آیا مردم به اعتقاد خودشان مهارتهای لازم جهت راهاندازی کسبوکار را دارند؟ | ۹۹ درصد
|
||
سطح نهادی | میزان دسترسی به آموزشهای دانشگاهی، موسسات آموزش فنی و حرفهای و مهارتی به چه میزان است؟ | ||||
پذیرش ریسک
|
سطح فردی | آیا افراد تمایل به پذیرش ریسک راهاندازی کسبوکار را دارند؟ | یک درصد | ||
سطح نهادی | آیا محیط کسبوکار در کشور نسبتا کمریسک است؟
آیا وجود نهادهای بیثبات، به ریسک راهاندازی کسبوکار میافزایند؟ |
||||
شبکهسازی | سطح فردی | آیا کارآفرینان یکدیگر را میشناسند؟ | ۵۹ درصد | ||
سطح نهادی | تا چه اندازه شبکههای کارآفرینان از نظر جغرافیایی با هم ارتباط دارند؟ | ||||
پشتیبانی فرهنگی | سطح فردی | دیدگاه افراد جامعه نسبت به کارآفرین چگونه است؟ | ۱۷ درصد | ||
سطح نهادی | آیا کارآفرین شدن ساده است یا اینکه فساد باعث شده افراد شغلهای دیگر را به کارآفرین شدن ترجیح دهند؟ | ||||
توانایی کارآفرینانه
|
فرصت راهاندازی کسبوکار | سطح فردی | آیا کارآفرینان برحسب ضرورت دست به کارآفرینی میزنند یا برحسب فرصت؟
|
۲۷ درصد | |
سطح نهادی | آیا دولت نقش تسهیلگری را در فرایند کارآفرینی داشته است؟ | ||||
جذب تکنولوژی | سطح فردی | میزان استفاده از فناوری در کشور شما تا چه حد است؟
|
۴۹ درصد | ||
سطح نهادی | آیا کسبوکارها قابلیت آن را دارند که فناوریهای جدید را به سرعت جذب کنند؟ | ||||
سرمایه انسانی | سطح فردی | آیا کارآفرینان آموزشهای سطح سوم (دانشگاهی، فنی و حرفهای و مهارتی) را گذراندهاند؟
آیا کارآفرینان از آموزشهای مناسب کسبوکار استفاده کردهاند؟ |
۴۳ درصد | ||
سطح نهادی | آیا نیروی کار میتواند آزادانه در بازار کار جابهجا شود؟ | ||||
رقابت | سطح فردی | آیا در کشور شما کارآفرینان محصولات و خدمات منحصربهفرد ارائه میدهند؟ | ۲۳ درصد
|
||
سطح نهادی | آیا کارآفرینان میتوانند توسط محصولات و خدمات منحصربه فرد خود وارد بازار شوند؟ | ||||
اشتیاق کارآفرینانه | نوآوری محصول | سطح فردی | آیا کارآفرینان در کشور قادر به توسعه محصولات جدید هستند؟ | ۲۷ درصد | |
سطح نهادی | آیا کارآفرینان در کشور مبادرت به ایجاد فناوری جدید میکنند؟ | ||||
نوآوری فرایند | سطح فردی | آیا کسبوکارها از فناوری جدید استفاده میکنند؟ | ۲۰ درصد | ||
سطح نهادی | آیا میتوانند به سرمایههای انسانی سطح بالا در حوزههای علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات دسترسی داشته (STEM) باشند؟ | ||||
رشد بالا در کسب و کار | سطح فردی | آیا کسبوکارها قصد رشد دارند؟ | ۳۷ درصد | ||
سطح نهادی | آیا ظرفیت استراتژیک برای دستیابی به این رشد را دارند؟ | ||||
بینالمللیسازی | سطح فردی | آیا کارآفرینان میخواهند وارد بازارهای جهانی شوند؟ | ۱۶ درصد | ||
سطح نهادی | پیچیدگیهای اقتصادی به حدی است که ایدههایی با ارزش جهانی شکل بگیرند؟ | ||||
سرمایه ریسک پذیر | سطح فردی | آیا امکان دسترسی به سرمایهگذار شخصی وجود دارد؟ | ۳۴ درصد | ||
سطح نهادی | آیا سرمایهگذار نهادی وجود دارد؟ |
چرا نهادها مهم اند؟
در ادبیات اقتصادی با دو پارادایم متفاوت در تبیین کارآفرینی مواجه هستیم. پارادایم نئوکلاسیک از یک سو که کارآفرینی را تنها تحتتاثیر قیمتهای نسبی میداند و پارادایمی که بر نقش نهادها تاکید دارد. نظریات نئوکلاسیک کارآفرینی را عامل مهم در توسعه کشورها میداند و در مقابل نظریه نهادی محیط نهادی کشور را عامل مهم در کارآفرینی میداند. رویکرد نهادی میگوید توسعه کارآفرینی مستلزم کیفیت نهادی مطلوب است و تا اصلاحات لازم در نهادها انجام نشود، مکانیسم قیمتها نمیتواند کارآفرینی که موتور توسعه است را تشویق و حمایت کند و از سوی دیگر سیاستهای مختلف توسعهای نیز تحتتاثیر کیفیت نهادی قرار میگیرند.
نظریهپردازان شاخص نهادگرا معتقدند تغییرات نهادی عامل اصلی تحولات کارآفرینانه است. آنها نهادها را قواعد بازی میدانند که فرصتهایی را برای سازمانهای کارآفرین ایجاد میکنند و سازمانها تبلور فرصتهای حاصل از نهادها هستند. در این میان عاملان تغییر کارآفرینان هستند که به محرکهای نهادی در جامعه واکنش نشان میدهند و البته برای تغییر نهادها نیز تلاش میکنند. نظریهپردازان نهادگرا نقش قیمتها را انکار نمیکنند، اما معتقدند با اینکه منشأ تغییرات در کوتاهمدت تغییر در قیمتهای نسبی است و تغییر قیمتهای نسبی انگیزههای کارآفرینانه افراد را تغییر میدهد، اما شدت تغییرات در پاسخگویی به قیمتهای نسبی، به کیفیت نهادی وابسته است. براساس این نظریات و همچنین شواهدی از وضعیت کارآفرینی کشورها مشخص میشود محیطی که اقتصاد را شکل میدهد بر پویایی کارآفرینی در کشورها اثر میگذارد. این تاثیرگذاری به این شکل است که این محیط از طریق وابستگیهای متقابل بین توسعه اقتصادی و نهادها شناخته میشود که به سایر مشخصات مثل کیفیت حکمرانی، دسترسی به سرمایه و سایر منابع و ادراکات کارآفرینان اثر میگذارد. بزرگان اقتصاد نهادگرا تاکید دارند نهادها تعیینکنندههای اساسی رفتار اقتصادی در مبادلات اقتصادی هستند و میتوانند آثار مستقیم و غیرمستقیم بر عرضه و تقاضای کارآفرینان بگذارند.
محیط نهادی نامناسب آسیبهای بیشتری به همراه دارد و حتی ممکن است به جایگاه کارآفرینی آسیب بزند. به عبارت دیگر در یک محیط نهادی که منافع و پاداشها برای فعالیتهای رانتجویانه بیشتر از هزینههای آن است، کارآفرینی نابهرهور (نامولد) پدید خواهد آمد. کارآفرینی نامولد به نوعی کارآفرینی گفته میشود که به کارآفرین منفعت میرساند، ولی برای کل اقتصاد منافعی ندارد. به طور مشابه اگر منافع مشغول شدن در فعالیت کارآفرینی غیرقانونی بیشتر از هزینههای آن باشد، کارآفرینان بیشتر به کارآفرینی مخرب گرایش خواهند داشت. کارآفرینی مخرب به نوعی کارآفرینی گفته میشود که مخل توسعه اقتصادی است. برعکس اگر انگیزهها به سوی کارآفرینی بهرهور (مولد) گرایش داشته باشد یعنی کارآفرینی که اثر مثبت بر رشد دارد، آنگاه این شکل از کارآفرینی اولویت خواهد داشت.
چه باید کرد؟
در شرایط فعلی کشور که تحریمهای اقتصادی روز به روز پررنگتر میشود و مبادلات اقتصادی و مالی بینالمللی با محدودیت مواجه است و در وضعیتی که با کاهش درآمدهای نفتی روبهرو هستیم و دولت همچنان در مالیاتستانی ناتوان است و با در نظر گرفتن واقعیتهایی همچون حجم بالای بیکاری و انبوه فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار، کارآفرینی شاید اصلیترین راه نجات باشد. در این میان تدوین سیاستهایی که بتواند مسیر را برای رشد کارآفرینی بخش خصوصی هموار کند، ضروری است. نهادگراها معتقدند این شرایط باید برحسب شرایط نهادی جامعه تدوین شود و نمیتوان نسخه ثابتی برای همه کشورها در نظر گرفت. به عنوان نمونه اقتصادی که چارچوب نهادی آن آزادی اقتصادی عاملان را تضمین نمیکند و شفافیت درآن وجود ندارد و به عبارت دیگر ریسک هر گونه فعالیت اقتصادی در آن بالاست، بر کیفیت و کمیت کارآفرینی تاثیرگذار است.
در تجربه اقتصادهای توسعهیافته ارزیابی سیاستهای کارآفرینی فقط یک بخش از رابطه نهادهای دولت و کارآفرینی است. بخش دیگر به ساختارهای نهادی مربوط میشود که به اصطلاح قواعد بازی را برای کارآفرینی تعیین میکند. بزرگان نهادگرا پیوند نهادها و کارآفرینی را در ۴ نهاد مشخص بررسی میکند که به نظر میرسد کشور ما نیز نیازمند تغییراتی در این زمینه برای بهبود وضعیت کارآفرینی است. حمایت از حقوق مالکیت: با وجود حقوق مالکیت خصوصی در مبادلات داوطلبانه مبتنی بر قراردادها کارآفرینی مولد (بهرهور) احتمال ظهور دارد.پسانداز و تشکیل ثروت: نتایج تحقیقات زیادی نشان میدهد انگیزههای قوی برای پسانداز و انباشت ثروت فردی احتمالا میل به کارآفرینی را افزایش میدهد. مالیاتستانی: نرخهای مالیات موثر بر درآمد کسبوکار، برحسب منبع تامین مالی و مالکیت در کشورهای غنی متفاوت است. این تفاوت در نرخهای مالیات موثر آثار بالقوه قدرتمندی بر سازمان فعالیت کسبوکار و ترکیب صنعتی فعالیت مولد و در نتیجه بر انگیزههای کارآفرینی دارد. مقررات بازار کار: مقررات بازار کار و تنظیم دستمزد بر انگیزههای کارآفرینی اثر میگذارد. به نظر میرسد با تغییرات نهادی در زمینه حقوق مالکیت و حمایت از ایدهها، قوانین بازار کار، اجرای درست معافیت مالیاتی و مالیاتستانی و… و در نظر گرفتن چارچوب حمایتی برای کمهزینه کردن فعالیتهای مولد و افزایش هزینه فعالیتهای رانتی و فساد بتوان تغییراتی در وضعیت کارآفرینی کشور به وجود آورد.