به گزارش کسب و کار نیوز، ‘استیون کوک' از اعضای ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی در این گزارش با عنوان ‘گمشده در خاورمیانه'، افزود: عملیات نظامی علیه سوریه دستاوردهای اندکی داشت و پیامی که ایالات متحده و متحدان آن در نظر داشتند برای حکومت سوریه ارسال کنند، آنقدر ضعیف بود که بهتر است رهبران واشنگتن، پاریس و لندن بجای چنین حملاتی، به صرفه جویی در هزینه سوخت جت ها و موشک های کروز خود بپردازند. به عبارتی تمامی واکنش های پس از حمله تنها یک چیز را ثابت کرد و آن راهبرد ناتوان دونالد ترامپ در سوریه است. ناسازگاری سیاست واشنگتن در سوریه نشانه ای از شکست این کشور و معرفی نقش جدیدی برای آمریکا در خاورمیانه است.
اما هیچ کدام از این موارد پیچیدگی درگیری های سوریه را توضیح نمی دهد و اینکه چرا جنگ سوریه که موجب بی ثباتی ‘لوانت' (لُوانْت= در زبان فرانسه به منطقه ای گفته می شود که شامل کشورهای سوریه، اردن، لبنان و فلسطین کنونی است. به عبارت دیگر، کشورهای شرق دریای مدیترانه) و اروپا شده، ظاهرا فراتر از توانایی مقامات و تحلیلگران ایالات متحده، حتی دولت پیشین برای حل و فصل و یا حتی مدیریت آن است.
تکامل درگیری ها در سوریه از اعتراضات تا جنگ داخلی میان شبه نظامیان مذهبی و نبرد با جهادی ها و قدرت های بزرگ بین المللی باعث شده است این نبرد به گونه ای پیچیده شود که مشخص نیست چه گروهی با چه کسی در جنگ است. در این میان مردم سوریه بهای غیر قابل تصوری برای این نبرد ۷ ساله پرداخته اند به گونه ای که تاکنون بیش از نیم میلیون نفر کشته و ۱۱ میلیون نفر آواره شده اند.
در این میان گناه غرب نباید دست کم گرفته شود. بسیاری از اشتباهات کشورهای غربی از روی حماقت و زیاده خواهی سبب طولانی شدن این نبرد شده است.
سوالات بسیاری وجود دارد که می توان در باره هفت سال نبرد در سوریه پرسید اما هنوز زمان بررسی آن فرا نرسیده است زیرا این وضعیت به دو بخش؛ کسانی که طرفدار مداخله آمریکا در جنگ سوریه برای پایان دادن به جنگ بودند و کسانی که معتقد به کناره گیری از هرگونه نبرد در خاورمیانه بودند، تقسیم می شود.
شایان ذکر است نتیجه حضور آمریکا در سوریه فراتر از مبارزه با داعش بود. حضور واشنگتن همراه با تجهیز پروکسی ها و انجام حملات هوایی و موشکی به منظور انجام دیگر اهداف نیز بود. حمله ۱۳ آوریل (حمله هفته گذشته به دوما) خود از این دست بود. ترامپ در مورد هدف و توجیه این عملیات مصمم بود، اما تصمیمش مبنی بر خروج از سوریه نیز جدی است.
این عدم موفقیت منحصر به سوریه نیست. این سیاست ایالات متحده در یمن، عراق و برنامه صلح فلسطین و اسرائیل نیز صدق می کند. مسائل موجود در کشورهای نامبرده چالش های دشواری را نشان می دهد؛ که آمریکایی ها نمی دانند در هر کدام از آنها چه می خواهند و نه رئیس جمهوری فعلی و نه پیشین هرگز هدفی از حضور خود در این کشورها تعیین نکرده اند.
گرچه این سیاستها طی بیش از هفت دهه گذشته در خاورمیانه غالب بوده است، اما به نظر نمی رسد دیگر جواب دهد. مبارزه با تروریسم در حد یک مساله احساسی باقی مانده و اکنون که ایالات متحده می رود تا به بزرگترین تولید کننده نفت در جهان تبدیل شود، تعهد به عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر فوری و ارزشمند نیست. لذا این پرسش به ذهن می رسد که در صورت اتخاذ چنین تصمیمی، دیگر کشورهای عربی نمی توانند سلاح های زیبای آمریکایی را برای مراقبت از خود خریداری کنند؟ از سویی، اسراییل همچنان در آمریکا محبوبیت دارد، اما در طول زمان به مساله ای حزبی تبدیل شده و احزاب آمریکایی ممکن است در مورد اهمیت امنیت اسرائیل به چالش کشیده شوند. از طرف دیگر ممکن است رهبران آمریکایی دیگر تمایلی به ابر قدرت بودن در خاورمیانه نداشته باشند.
در این برهه، منافع ایالات متحده در معرض خطر است. با این وجود بهترین گزینه برای ایالات متحده، بیرون آمدن از درگیری های سوریه و خاورمیانه است.
بنابراین ممکن است منافع سنتی ایالات متحده دیگر مهم نباشد و ترک منطقه برای جبران مافات سیاست های نادرست ۷۰ سال گذشته ایالات متحده راه مناسبی باشد. حال سوال اینجاست که آیا راه دیگری برای تامین منابع نفتی غیر از حضور در منطقه و تامین امنیت کشورهای حوزه خلیج فارس وجود دارد؟ راه دیگری غیر از حمایت بی چون و چرا از سیاست های اسرائیل که واشنگتن با آن مخالف است وجود دارد؟ آیا راهی برای غلبه بر خاورمیانه بدون نظامی شدن سیاست های منطقه ای آمریکا نیست؟
احتمالا راه حل هایی برای پرسش های ذکر شده وجود دارد، اما به دلیل دشواری شرایط، افراد مسئول از پاسخ دادن و عمل به آن طفره می روند. در عوض، مقامات ایالات متحده و جامعه سیاسی هنوز به دلیل در پیش گرفتن سیاست های نادرست گذشته، در حال مبارزه هستند. اما تا زمانی که گذشته را به چالش نکشیم هیچ راه حلی پیدا نخواهد شد و نتیجه تاسف بار این سیاست همان چیزی است که امروز در سوریه شاهدش هستیم.
***'فارن پالیسی' نام نشریه خبری سیاسی-اقتصادی است که بنیانگذاران آن' ساموئل هانتینگتون' و ‘وارن منشل' میباشند. ان نشریه در سال ۱۹۷۰ بنیان نهاده شد. محتوای اخبار و گزارش های این نشریه بر امور جهانی، حوادث جاری و سیاست داخلی و بین المللی متمرکز است. ‘موشه نعیم' از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ سردبیر آن بود. در سال ۲۰۰۸ شرکت واشنگتن پست متعلق به هلدینگ گراهام آنرا خریداری کرد، و از سال ۲۰۱۰ سوزان گلاسر سردبیر آن شد'.
اروپام***۷۲۷۶*۱۴۸۵
فارن پالیسی:
ناسازگاری سیاست واشنگتن در سوریه نشانه شکست آمریکا است
فارن پالیسی در گزارشی نوشت: واکنش های صورت گرفته در آمریکا پس از حمله به سوریه، ناموفق بودن راهبرد دونالد ترامپ در سوریه را ثابت کرد و این نشانه ای از شکست این کشور و معرفی نقش جدیدی برای آمریکا در خاورمیانه است.