سرمقاله
نرخ بیکاری و موضوع اشتغالزایی از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه جمعیت بیکار اغلب دانشآموختگان هستند و تحصیلات دانشگاهی دارند و در رشتههای بااهمیتی مانند صنایع، مهندسی و کامپیوتر تحصیل کردهاند. این ضعف در اشتغالزایی و بالا رفتن نرخ بیکاری به دلیل است که نتوانستیم نقش اقتصاد دانشبنیان در اشتغالزایی در اقتصاد کشور دانش را وارد کنیم تا از این طریق خود جویندگان کار و تحصیلکردگان بتوانند شغل مناسب را پیدا کنند. موضوع اشتغالزایی را از دو جهت میتوان مورد بررسی قرار داد؛ یک اینکه آماری در رابطه با نرخ بیکاری ارائه میشود که فصلی است و ضرورت دارد اشاره شود که اگر نرخ بیکاری در فصلی نسبت به فصل قبلی یا بعدی خود بالا و پایین شده یا دچار تغییر و نوسان شود، اهمیت چندانی ندارد و نباید توجه زیادی را به این مقوله معطوف کرد.
در این رابطه تاکید میشود صنایعی که در کشور در اختیار داریم به دلیل اینکه هنوز به مرحله نیمهصنعتی شدن هم ورود نکردهایم در حال ورشکستگی هستند و این در حالیست که اقتصاد جهانی در مرحله پساصنعتی به سر میبرد.
به عبارتی اکنون در حالی جهان وارد اقتصاد پساصنعتی شده که ایران حتی هنوز روند صنعتی شدن را تکمیل نکرده است. بنابراین حل مشکل بیکاری ما فقط در گرو توجه به اقتصاد دانشبنیان است.
برای ایجاد شغل پایدار در کشور باید برنامهای با هدفهای مشخص وجود داشته باشد تا اهداف کلان اقتصادی در حوزه کار محقق شود.
در این راستا باید تلفیق بهینهای بین اقتصاد سرمایهبر یعنی اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد کاربر ایجاد شود تا این امر، ترکیب بین زنجیره اقتصادی ایران را که از هم گسیخته است، به هم پیوند دهد. راهکارهایی برای ورود دانش به اقتصاد وجود دارد که مسئولان باید توجه بیشتری به آن داشته باشند. موتور صنعتی شدن اقتصاد دانش است و باید ببینیم که چقدر پیش رفتن به سمت اقتصاد دانشبنیان در اولویت قرار خواهد گرفت.
در این رابطه تاکید میشود صنایعی که در کشور در اختیار داریم به دلیل اینکه هنوز به مرحله نیمهصنعتی شدن هم ورود نکردهایم در حال ورشکستگی هستند و این در حالیست که اقتصاد جهانی در مرحله پساصنعتی به سر میبرد.
به عبارتی اکنون در حالی جهان وارد اقتصاد پساصنعتی شده که ایران حتی هنوز روند صنعتی شدن را تکمیل نکرده است. بنابراین حل مشکل بیکاری ما فقط در گرو توجه به اقتصاد دانشبنیان است.
برای ایجاد شغل پایدار در کشور باید برنامهای با هدفهای مشخص وجود داشته باشد تا اهداف کلان اقتصادی در حوزه کار محقق شود.
در این راستا باید تلفیق بهینهای بین اقتصاد سرمایهبر یعنی اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد کاربر ایجاد شود تا این امر، ترکیب بین زنجیره اقتصادی ایران را که از هم گسیخته است، به هم پیوند دهد. راهکارهایی برای ورود دانش به اقتصاد وجود دارد که مسئولان باید توجه بیشتری به آن داشته باشند. موتور صنعتی شدن اقتصاد دانش است و باید ببینیم که چقدر پیش رفتن به سمت اقتصاد دانشبنیان در اولویت قرار خواهد گرفت.