سید احمد قاسمی، استاد دانشگاه
به گزارش کسب و کار نیوز، ثبت شرکتها نباید در ابتدای برنامه ما در ایجاد و شروع یک کسبوکار باشد، بلکه شاید آخرین مرحله از کسبوکار فرایند ثبت شرکتهاست که ما به آن توجه نمیکنیم. قبل از ثبت هر شرکت ابتدا شرکت را ایجاد کنید، بعد ثبت کنید.
یعنی در قالب یک طرح جدی نسبت به شناسایی زمینههای کار، نیروی انسانی، نیاز بازار، نحوه سیاستگذاری، مدیریت مالی و حتی محل استقرار و روشهای تأمین منابع تجربه و مهارت لازم را به دست بیاورید. شرکتهایی که اول ثبت میکنند و بعد ایجاد میشوند، بیش از ۹۸ درصد به شکست منتهی میشوند، در حالی که شرکتهایی که اول ایجاد میشوند و بعد ثبت میکنند، بیش از ۹۵ درصد ماندگاری و پایداری خواهند داشت.
راز این موفقیت و عدم موفقیت در توجه به بازار و فرایند شکلگیری یک مدیریت موفق در کسبوکار است. در بازار به نیازهای بازار و فناوریهای موجود و تغییرات مستمر رفتارهای مصرف باید توجه کرد و در فرایند مدیریت یک مؤسسه قبل از ثبت به زمینههای تولید کالا یا خدمات یا ایده و توانمندیهای مورد نیاز برای ارزیابی جذب نیروی انسانی و ایجاد سازمانی متناسب با اهداف اتخاذشده باید بهطور جدی توجه کنیم.
برای این کار یکی از راهکارهای پیشنهادی ما این است که: ۱- قبل از ثبت یک مؤسسه حتماً وارد تولید محدود کالا یا خدمات از طریق ایده خودتان یا فرصتهای موجود در بازار شوید، به شرط آنکه محصول نهایی تا حد زیادی انحصاری باشد و نه رقابتی، یعنی تولیدکنندگان آن کالا یا خدمات خیلی کمتر از نیاز بازار تولید کنند یا برای نخستین بار این محصول وارد بازار شده و بازار هم به آن نیاز جدی داشته باشد.
در این صورت با توسعه آهسته و پیوسته شغل خود مهارت لازم برای جذب نیروی انسانی کارآمد و همسو و تشخیص نیازهای مشتری درباره محصول و روش مدیریت عوامل و نیز روشهای تأمین منابع مالی و مواد اولیه و فناوری و… را پیدا میکنید و بدین ترتیب همزمان با رشد فعالیتها توانایی درک درست از ایجاد یک موسسه و مدیریت آن را به دست خواهید آورد و سپس نسبت به ثبت آن براساس طراحی تجربی اقدام خواهید کرد. ۲- روش دیگری که در جهان بسیار مرسوم بوده، عبارت است از مشارکت و همکاری با مؤسسات معتبر و بزرگ برای مدتی مشخص به عنوان نماینده یا همکار مؤسسات برای بهرهگیری از تجربیات و روشهای مدیریت کسبوکار. در این روش نیازی نیست که ابتدا مبادرت به تأسیس شرکت کنید، بلکه توانایی و ایدههای خود را با یک موسسه در میان میگذارید و آنها را قانع میسازید که به عنوان یک نماینده به شما اجازه فعالیت دهند تا به مرور زمان از انتقال تجربیات آن موسسه در زمینههای ورود به بازار و تنوع محصول و روشهای تأمین منابع انسانی و منابع مالی و تبلیغات و… آشنایی پیدا کنید و پس از اینکه مطمئن شدید به اندازه کافی توانمند هستید، میتوانید برای ثبت شرکت اقدام کنید. ۳- همکاری مستقیم از جمله مواردی است که افراد نخبه برای ورود به بازار در حد زیادی به ویژه در کشورهای پیشرفته که سطح رقابت در آنها بالاست و میزان ریسک ورود به بازار هم در آنها خیلی زیاد است، مورد استفاده قرار میدهند.
شما هر روز میشنوید که مدیران ارشد مؤسسات بزرگ جهانی از موسسه اصلی جدا شده و خودشان موسسه دیگری را ایجاد کردهاند. شما با این کار هم توانمندیهای لازم برای ورود به بازارهای پیچیده و دانشمحور امروزه را پیدا میکنید و هم بخش زیادی از ریسک ورود به بازارهای رقابتی را به شرکتهای دارای توانمندی مالی و رقابتی بالا منتقل میکنید.
در نهایت پیشنهاد ما به دوستانی که میخواهند وارد کسبوکاری شوند که خودشان میخواهند مدیریت و مسئولیتش را بر عهده بگیرند، این است که نباید برای ثبت شرکت مستقل عجله کنید و بدانید که در بین ۱۰۰ شرکت ثبتشده کمتر از ۳ شرکت به کار خود ادامه میدهند و این موضوعی است که باید با توجه به موارد اشارهشده فوق در جامعه ما به ویژه در میان جوانان عزیزی که با عجله به دنبال مدیر شدن و کارفرما شدن هستند، به عنوان یک هشدار با دقت بیشتری مورد عنایت قرار گیرد.
به گزارش کسب و کار نیوز، ثبت شرکتها نباید در ابتدای برنامه ما در ایجاد و شروع یک کسبوکار باشد، بلکه شاید آخرین مرحله از کسبوکار فرایند ثبت شرکتهاست که ما به آن توجه نمیکنیم. قبل از ثبت هر شرکت ابتدا شرکت را ایجاد کنید، بعد ثبت کنید.
یعنی در قالب یک طرح جدی نسبت به شناسایی زمینههای کار، نیروی انسانی، نیاز بازار، نحوه سیاستگذاری، مدیریت مالی و حتی محل استقرار و روشهای تأمین منابع تجربه و مهارت لازم را به دست بیاورید. شرکتهایی که اول ثبت میکنند و بعد ایجاد میشوند، بیش از ۹۸ درصد به شکست منتهی میشوند، در حالی که شرکتهایی که اول ایجاد میشوند و بعد ثبت میکنند، بیش از ۹۵ درصد ماندگاری و پایداری خواهند داشت.
راز این موفقیت و عدم موفقیت در توجه به بازار و فرایند شکلگیری یک مدیریت موفق در کسبوکار است. در بازار به نیازهای بازار و فناوریهای موجود و تغییرات مستمر رفتارهای مصرف باید توجه کرد و در فرایند مدیریت یک مؤسسه قبل از ثبت به زمینههای تولید کالا یا خدمات یا ایده و توانمندیهای مورد نیاز برای ارزیابی جذب نیروی انسانی و ایجاد سازمانی متناسب با اهداف اتخاذشده باید بهطور جدی توجه کنیم.
برای این کار یکی از راهکارهای پیشنهادی ما این است که: ۱- قبل از ثبت یک مؤسسه حتماً وارد تولید محدود کالا یا خدمات از طریق ایده خودتان یا فرصتهای موجود در بازار شوید، به شرط آنکه محصول نهایی تا حد زیادی انحصاری باشد و نه رقابتی، یعنی تولیدکنندگان آن کالا یا خدمات خیلی کمتر از نیاز بازار تولید کنند یا برای نخستین بار این محصول وارد بازار شده و بازار هم به آن نیاز جدی داشته باشد.
در این صورت با توسعه آهسته و پیوسته شغل خود مهارت لازم برای جذب نیروی انسانی کارآمد و همسو و تشخیص نیازهای مشتری درباره محصول و روش مدیریت عوامل و نیز روشهای تأمین منابع مالی و مواد اولیه و فناوری و… را پیدا میکنید و بدین ترتیب همزمان با رشد فعالیتها توانایی درک درست از ایجاد یک موسسه و مدیریت آن را به دست خواهید آورد و سپس نسبت به ثبت آن براساس طراحی تجربی اقدام خواهید کرد. ۲- روش دیگری که در جهان بسیار مرسوم بوده، عبارت است از مشارکت و همکاری با مؤسسات معتبر و بزرگ برای مدتی مشخص به عنوان نماینده یا همکار مؤسسات برای بهرهگیری از تجربیات و روشهای مدیریت کسبوکار. در این روش نیازی نیست که ابتدا مبادرت به تأسیس شرکت کنید، بلکه توانایی و ایدههای خود را با یک موسسه در میان میگذارید و آنها را قانع میسازید که به عنوان یک نماینده به شما اجازه فعالیت دهند تا به مرور زمان از انتقال تجربیات آن موسسه در زمینههای ورود به بازار و تنوع محصول و روشهای تأمین منابع انسانی و منابع مالی و تبلیغات و… آشنایی پیدا کنید و پس از اینکه مطمئن شدید به اندازه کافی توانمند هستید، میتوانید برای ثبت شرکت اقدام کنید. ۳- همکاری مستقیم از جمله مواردی است که افراد نخبه برای ورود به بازار در حد زیادی به ویژه در کشورهای پیشرفته که سطح رقابت در آنها بالاست و میزان ریسک ورود به بازار هم در آنها خیلی زیاد است، مورد استفاده قرار میدهند.
شما هر روز میشنوید که مدیران ارشد مؤسسات بزرگ جهانی از موسسه اصلی جدا شده و خودشان موسسه دیگری را ایجاد کردهاند. شما با این کار هم توانمندیهای لازم برای ورود به بازارهای پیچیده و دانشمحور امروزه را پیدا میکنید و هم بخش زیادی از ریسک ورود به بازارهای رقابتی را به شرکتهای دارای توانمندی مالی و رقابتی بالا منتقل میکنید.
در نهایت پیشنهاد ما به دوستانی که میخواهند وارد کسبوکاری شوند که خودشان میخواهند مدیریت و مسئولیتش را بر عهده بگیرند، این است که نباید برای ثبت شرکت مستقل عجله کنید و بدانید که در بین ۱۰۰ شرکت ثبتشده کمتر از ۳ شرکت به کار خود ادامه میدهند و این موضوعی است که باید با توجه به موارد اشارهشده فوق در جامعه ما به ویژه در میان جوانان عزیزی که با عجله به دنبال مدیر شدن و کارفرما شدن هستند، به عنوان یک هشدار با دقت بیشتری مورد عنایت قرار گیرد.