به گزارش کسب و کار نیوز , معمــــولا مدیــــریت روانشناسانه فردی که در نقش یک قربانی ظاهر می شود و خود را بازنده دائمی رفتار ظالمانه دیگران میپندارد ، آسان نیست . فردی که مدام به بزرگنمایی توطئه دیگران میپردازد و از حقوق از دست
رفته اش سخن میگوید . این فرد در بهترین حالت به فکر مبارزه و انتقام است و در بدترین حالت مستاصل و درمانده و دلخوش به بازگویی داستان پر رمز و رازش . روانشناسان برخورد با فرد بهانه جوی فرو رفته در نقش یک قربانی را دشوار میدانند . او کسی است که در پشت دیوار نا امنی و احساس مظلومیت خویش پنهان شده و کمتر تلاش میکند تا از این وضعیت بیرون بیاید.
بازی در نقش یک قربانی ممکن است دامن جوامع و ملت ها و حتی دولتها را نیز بگیرد . آنگاه که دولتها برخی برنامههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی وعده داده شده خود را نقش بر آب میبینند و بهترین گزینه را بازی در نقش یک قربانی میدانند. این بازی به آنها این فرصت را میدهد تا از زیر بار فشار و انتقاد افکار عمومی و رسانهها شانه خالی کنند . نسبت دادن نا کارآمدی و ضعف در مدیریت مسائل جامعه معمولا با جملاتی مانند «دولت قبل» ، «نمیگذارند» ، « توطئه دشمن » ، «ضعف ساختاری» ، «دخالت دیگران» ، «صحنه گردانان» ،« عوامل قدرت» و امثالهم توجیه میشود .طعم شیرین و مزایای بی بدیل استفاده از نقش قربانی موجب فرار رو به جلو یا شانه خالی کردن مدیران از پذیرش مسوولیت و هزینه تغییرات ضروری و یا پرداختن به حل مسائل کلیدی میشود . خوب است به چند مورد از این موارد اشاره کنیم ؛ دولت ناتوان از مدیریت بحران رو به تزاید آلودگی هوا و ناتوان از اجرای راهکارهای کلیدی برای بهبود وضعیت کیفیت هوای کلان شهرها، خود را قربانی سیاستهای غلط گذشته در حوزه بهینه سازی سوخت و توسعه کیفیت خودروها میداند و عملا کار اساسی و راه حل نتیجه بخشی را انجام نمی دهد . دولت همچنین در برخورد با پدیده خشک سالی و بی آبی مسوولیت آن را به بحران جهانی آب و هوا و یا سیاستهای غلط سد سازی در کشور نسبت میدهد بی آنکه طرح نویی در مدیریت این مشکل جدی زیست بوم کشور داشته باشد . در مدیریت زلزله نیز خود را قربانی قهر طبیعت، دخالت دیگران یا کمبود بودجه و فرهنگ مردم و عدم نوسازی منازل میداند . در نوع تخصیص بودجه به هزینههای جاری و نسبت نامتوازن آن با هزینههای عمرانی نیز خود را قربانی دولتهای متورم شده و فربه گذشته میداند . در بهبود فضای کسب و کار نیز خود را قربانی دستگاه قانونگذاری و قوانین دست و پا گیر و متضاد و متعارض و متنوع گذشته و عدم همراهی بقیه قوا و نهادها و حتی بخش خصوصی میداند . در مدیریت نرخ کارمزد بانکی و سر و سامان دادن به موسسات غیر مجاز بانکی یا صندوقهای پر مساله بازنشستگان از فساد سیستمی مهارناپذیر سخن میگوید . در مبارزه با قاچاق بیش از بیست میلیارد دلاری کالا و ارز خود را قربانی مرزهای وسیع کشور و بی ثباتی سیاسی همسایگان و عدم مدیریت متمرکز و یکپارچه داخلی برای حل این بیماری مزمن میداند.در جذب سرمایه گذاری خارجی از توطئه دشمن در تخریب مذاکرات سخن میگوید و از به حق از بی وفایی دشمنان در عمل به عهد و پیمانشان شکایت
میکند. پیشنهاد این است که دولتمردان در مواجهه با مشکلات گوناگون اداره کشور صادقانه مسائل را با مردم در میان بگذارند و برای رفع یک مشکل و اجرای یک برنامه گامهای اساسی و مبتنی بر تجربه و دانش و مدیریت علمی را بردارند.
البته میدانیم که هر معلولی ، علتی دارد . اما باید دقت کرد علت تامه ناتوانی در مدیریت مسائل و مشکلات کشور عدم وجود ازخودگذشتگی و شهامت کافی در عمل ، نگاه موقتی و کوتاه مدت داشتن، ضعف برنامه ریزی ، ضعف
تصمیم گیری، حواله دادن مشکل به آیندگان، عدم تعهد شخصی و جمعی نسبت به اهداف روشن ملی و عدم استفاده و از تجارب جهانی در اداره امور است .
به دنبال بهانه گشتن برای توجیه ناکارآمدیها ، مسکن موقتی است که بازی کردن در نقش یک قربانی را به دولتها هدیه میدهد اما قطعا موجب حل مساله نخواهد شد . نمونههای فراوانی از ملتها و دولتها و حتی افرادی را میتوان یافت که کشورشان یا مال و جان شان تا مرز نابودی و محو کامل پیش رفته است اما دوباره برخواستهاند و دوباره خود و کشورشان را از نو و چه بسا بهتر از گذشته
ساختهاند . نمونه های زنده و کاملی از برخی جوامع به شدت آسیب دیده در بعد از جنگ جهانی دوم میتوان یافت که در عین نابودی و ویرانی تمام عیار هرگز به نقش یک قربانی فرو نرفتند و بار دیگر همچون ققنوسی از خاکستر تاریخ برخاستهاند. کافی است ایمان و تعهد و مسوولیت پذیری عمیق خود را نسبت به حل مسائل متفاوت جامعه نشان دهیم و باور کنیم پناه بردن و پنهان شدن در آن سوی حقیقت راه حل درستی برای درمان دردها نیست. تدبیر و امید با باور به توان حل مساله معنی پیدا میکند و این تنها با پذیرش مسولیت و شناخت و درک صحیح واقعیت ها و ایثار و از خود گذشتگی ممکن است . اولین گام خارج شدن از نقش یک قربانی و
امیدوار بودن به حل درست و منطقی مساله است . ملت ایران همواره تحت تعالیم ارزشمند دین مبین اسلام و تجربیات هزاران ساله زندگی و مبارزه؛ جنگنده، قدرتمند و با تدبیر ظاهر شده است و قطعا می تواند بر بسیاری از مشکلات و مسائل روز به خوبی فائق آید . همینطور که تا کنون چنین
بوده است .