ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، شرکت نگینخودرو چندی پیش درختان خیابان ولیعصر (ع) را قطع کرد که به دنبال آن با اطلاع مسئولان شهرداری منطقه یک دستورات لازم برای عزل شهردار، معاون خدمات شهری و شهردار شب ناحیه ۲ از سوی شهردار منطقه صادر شد. این اقدام همچنین جریمهای بالغ بر ۴ میلیارد برای مالک شرکت نگینخودرو در پی داشت.
خیابان ولیعصر را خیلیها با کاجهای سر به آسمان کشیده میشناسند و شاید مسیر دلانگیز خیابان ولیعصر به یمن وجود همین درختان بلندقامت باشد. کاجهایی که قدمت آنها به سالهایی نزدیک به یک قرن میرسد و رنگبندیهای فصلی، سایه و اکسیژن آنها مورد استفاده مردم بوده و به عقیده کارشناسان، دارای یک مالکیت عمومی است.
در این سالها مسئولان یا به قصد ساخت یک عمارت یا تزئین فضای شهری به سنگفرشهای مصنوعی و دستساختههایی مشابه مجال حضور مداوم این درختان را هم از خیابانها و به ویژه از مردم که با این حجم آلودگی و شلوغی دلشان به این فضای سبز خوش است، ربودهاند. از دید کارشناسان این امر تجاوز به حقوق شهروندی است، اما به دلیل بیاطلاعی و عدم فرهنگسازی واکنش مردم را در پی نداشته است.
نمونه اخیر البته به برکناری شهردار منطقه منجر شد. با این حال هنوز هم اینکه مقصر واقعی کیست یا برکناری و عزل یک مسئول چه تاثیری در جلوگیری از اقدامات مشابه در سالهای آینده دارد، در ابهام است.
متولی فضای سبز شهری شهرداری است
محمدحسین بازگیر، رئیس محیطزیست شهر تهران در این باره به «کسبوکار» میگوید: براساس قانون حفظ و توسعه باغات شهر بر عهده شهرداری است و در واقع نهاد شهرداری است که متولی نگهداری، توسعه و حراست از این درختان است. ناظر بر عملکرد شهرداری نیز شورای اسلامی شهر است، اما اگر درختان در داخل منطقه حفاظتشده باشد به محیطزیست و اگر داخل منابع ملی به سازمان جنگلها و در نهایت اگر در ملک شخصی و حیطه اختیار افراد باشد به سازمان امور اراضی و جهاد کشاورزی مربوط است و این نهاد متولی است، اما همانطور که گفته شد در داخل شهرها متولی شهرداریها هستند. طبق آنچه در قانون ذکر شده، شهرداری موظف است فضای سبز شهر را شناسایی کرده و برای آن شناسنامه بگیرد تا هم خود مسئولان شهری و هم مردم نسبت به اینکه چه میزان درخت و گونه گیاهی و فضای سبز در شهر وجود دارد، واقف باشند. ضمن آنکه این اطلاعرسانی سال به سال باید بهروز شود.
ضرورت افزایش فضای سبز به ۲۵ مترمربع به ازای هر فرد
براساس قانون هوای پاک شهرداری موظف است فضای سبز را به ازای هر نفر از جمعیت شهر حدود ۲۵ مترمربع افزایش دهد. طبق کمیسیون ماده ۷ نیز اگر در گوشهای از شهر شهروندی یا دستگاهی به هر دلیلی قصد تخریب یا هرس کردن درختان یا سایر اقدامات را داشته باشد باید به کمیسیون که مجموعهای از نمایندگان شورای شهر هم در آن است، اطلاع داده شود و آنها با هم برای این موضوع تصمیمگیری کنند.
درختان و فضای سبز و باغات تنها منابع برای عموم است و برای بهبود کیفیت هوا و استفادههای مردم در اختیار آنها قرار گرفته است. عدم حفظ آنها یعنی پایمال کردن حقوق شهروندی. اشکال اصلی این است که در بعضی مناطق فضای سبز بسیار کم است، در حالی که در بیرون از شهر فضای سبز اضافه شده است.
وی در پاسخ به این سوال که نقش محیطزیست در جلوگیری و ممانعت از چنین اقداماتی چیست، میگوید: محیطزیست دستگاه ناظر و سیاستی است و این نقش در همه جای دنیا برای محیطزیست تعریف شده است، اما درباره درختان شهر این امر خارج از حیطه اختیار محیطزیست است و طبق قانون به شهرداری موکول شده است. تنها کاری که در این خصوص میتوانیم انجام دهیم، تغییر مکانیزم اداره شهر و مدیریت دقیق شهری است، بهطوری که در یک خیابان برای توسعه نیاز به قطع درختان نباشد یا فضای عبور و مرور به گونهای طراحی شده باشد که رفت و آمد از طریق سیستم حمل و نقل باشد نه با خودروهای شخصی. یک مورد مشخص در این مورد عدم وجود فضایی مشخص برای دوچرخهسواران در خیابانهای شهر است، در حالی که این امر در کشورهای دیگر به طور منظم طراحی شده است.
حساسیت مردم به ثروتهای محیطزیستی بیشتر شود
سعید ساداتنیا، کارشناس شهری نیز درباره عزل شهردار منطقه به دلیل قطع درختان به «کسبوکار» توضیح میدهد: چنین برخوردی نشان از این دارد که مدیریت شهری هوشیارتر و منطقیتر از قبل با چنین مسائلی برخورد میکند و این گام مثبتی است، اما مساله مهمتر در این باره این است که آگاهی عمومی را بالا ببریم. بر این اساس لازم است که حساسیت مردم به ثروتهای فرهنگی و محیطزیستی بیشتر شود. این آموزشها باید از کودکستان و از بچگی شروع شود تا کودکان با ارزشهای محیطزیستی بیشتر آشنا شده و پیوند بین شهر و مردم مستحکمتر شود. مردم باید چنین فکر کنند که شهر خانه بزرگ آنهاست و این حس مالکیت عمومی در آنها یک اولویت باشد. آنها باید این مساله که مالکیت عمومی حتی از مالکیت خصوصی هم مهمتر است را درک کنند.
وی در ادامه میگوید: وقتی به بلوغ شهروندی برسیم یک درخت بخشی از حقوق عمومی است. استفاده از سایه، اکسیژن و رنگبندیهای پاییزه و بهاره آن حق مردم است و قطع کردن آن یعنی سلب این حقوق عمومی. زمانی که مردم نسبت به این موضوع چنین درکی داشته باشند نمیتوانند عملکردهای خلاف آن را بپذیرند و مشخصا در چنین مواقعی برخورد جدیتری دارند. همانطور که در قبال مال و املاک شخصی خود چنین هستند. هرچه مشارکت گستردهتر باشد هرم تبدیل به مستطیل بزرگ و پایدارتری میشود. باید حقوق گسترده عمومی را یاد بدهیم و نهادینه کرده و در تمام سطح شهروندی و اجتماعی و در رسانه برای مردم گوشزد کنیم.
زمانی که یک مسئول یا یک شخص بانفود با تکیه بر مال و ثروتی که دارد برجهای بلند میسازد و به ریشههای درختان و شریان قنات و آب زیرزمینی صدمه میزند یعنی به حقوق شهروندی و حق مالکیت ما صدمه وارد کرده است. با عمل او تمام پیرامون و زندگی و حیات از بین میرود. این کار عملا دخالت و تجاوز به بستر پاک محیط زندگی مردم است.
تصور کنید اگر این اقدامات در تهران تکرار شود کمکم این شهر به یک بیابان تبدیل میشود که در این صورت غیرقابل زندگی است. برای مثال شهر اصفهان را در نظر بگیرید، بدون زایندهرود مثل پوست خشکی است که آب نخورده است و زندگی در آن سخت و دشوار میشود. امیدواریم با اینگونه برخوردها مدیران یاد بگیرند به حقوق عمومی احترام بگذارند.
۸۰ درصد درآمد شهری از تراکمفروشی است
ساداتنیا با بیان اینکه این بستر ظرفیت این همه جمعیت را ندارد، در ادامه میگوید: در حال حاضر
80 درصد درآمد شهر تهران از طریق تراکمفروشی تامین میشود که یک بیماری خطرناک برای شهر به شمار میرود، در حالی که خود شورای شهر نیز طبق آنچه برآورد میکند برای افق چهار ساله تنها قادر به کاهش ۵ درصد از این ترکمفروشی خواهد بود، در صورتی که باید نسبت به این مساله که حیات شهری را به خطر انداخته هوشیارتر بود. اگر شورای شهر همه متخصصان شهر را به کار بگیرد بیشتر از این میشود کار کرد تا بتوانیم شهر را از این شهرفروشی نجات دهیم.