ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، عجین شدن ضعف فرهنگ بیمهای با فقر و کمبود امکانات در مناطق محروم موضوع پرداختن به بیمه در این مناطق را دشوارتر کرده و همین مساله با توجه به وقوع بلایای طبیعی در این مناطق و خسارتهایی که ممکن است در پی داشته باشد، مساله عدم توسعه بیمه در مناطق کمترتوسعهیافته را مطرح میسازد. به اعتقاد کارشناسان، این مساله البته در کشورهایی که چندان توسعهیافته به نظر نمیرسند با تکیه بر برنامهریزیهای بیمهای و حمایتهای دولتی و تاسیس صندوقهای حمایتی حل شده است. از جمله این برنامهها طراحی بیمههای خرد است که در کشور ما جایگاهی پیدا نکرده است. مهمترین مزیت بیمههای خرد حمایت بیمه از اقشار کمدرآمد و ضعیف است. گواه این موضوع نیز فقدان بیمهنامه در مناطق محروم کشور است. براساس آمارهای موجود با وجود اینکه در استان کرمانشاه ۷۰ تا ۸۰ درصد از شهرها و نزدیک به صددرصد روستاها خسارت داشتهاند، اما از مجموع ۱۱ هزار واحد مسکونی شهری و ۵۰۰۰ واحد مسکونی روستایی تنها حدود ۱۰ درصد بیمه بودهاند.
به گزارش کسب و کار نیوز، عجین شدن ضعف فرهنگ بیمهای با فقر و کمبود امکانات در مناطق محروم موضوع پرداختن به بیمه در این مناطق را دشوارتر کرده و همین مساله با توجه به وقوع بلایای طبیعی در این مناطق و خسارتهایی که ممکن است در پی داشته باشد، مساله عدم توسعه بیمه در مناطق کمترتوسعهیافته را مطرح میسازد. به اعتقاد کارشناسان، این مساله البته در کشورهایی که چندان توسعهیافته به نظر نمیرسند با تکیه بر برنامهریزیهای بیمهای و حمایتهای دولتی و تاسیس صندوقهای حمایتی حل شده است. از جمله این برنامهها طراحی بیمههای خرد است که در کشور ما جایگاهی پیدا نکرده است. مهمترین مزیت بیمههای خرد حمایت بیمه از اقشار کمدرآمد و ضعیف است. گواه این موضوع نیز فقدان بیمهنامه در مناطق محروم کشور است. براساس آمارهای موجود با وجود اینکه در استان کرمانشاه ۷۰ تا ۸۰ درصد از شهرها و نزدیک به صددرصد روستاها خسارت داشتهاند، اما از مجموع ۱۱ هزار واحد مسکونی شهری و ۵۰۰۰ واحد مسکونی روستایی تنها حدود ۱۰ درصد بیمه بودهاند.
تنوعبخشی به محصولات بیمهای برای اقشار ضعیف
محمد عاملی، کارشناس بیمه در این خصوص به «کسبوکار» توضیح میدهد: در سالهای گذشته و با وقوع هر بلای طبیعی سوالات مختلفی در افکار عمومی مطرح میشود که یکی از مهمترین آنها این است که با قبول اینکه در نقاط فقیر جهان و با اولویتبندی هزینهها عملا سهمی برای بیمه کردن سرمایهها بهصورت اختیاری باقی نمیماند، چه راهکارها و ابزارهایی برای توسعه بیمهگری در مناطق یادشده قابل پیشنهاد است؟
طرح این پرسش به ویژه با وقایع اخیر کشور عزیزمان ایران بسیار بجا بوده و ارائه پاسخهایی درست نیز به همان اندازه مهم است.
با نگاه به الگوهای موفق در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای نزدیک به ایران، چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ اقتصادی و اجتماعی میتوان به پیشرفتهای بزرگ و چشمگیری رسید که نمونههای کاربردیتر برای اقتصاد و اجتماع ایران در این یادداشت مطرح خواهد شد.
کشور هندوستان
این کشور یکی از بزرگترین کشورهای دنیا به لحاظ جمعیت است و جزو موتورهای رشد اقتصاد جهانی به شمار میرود، اما همانطور که میدانیم، بخش قابل توجهی از جمعیت این کشور فاقد درآمد مناسب هستند و عملا در سطوح فقر نسبی و حتی مطلق به سر میبرند، اما جالب اینجاست که ضریب نفوذ بیمه بنابر آمارهای نشریه معتبر سیگما در سال ۲۰۱۴ بیش از ۳.۳ است که با توجه به حجم اقتصاد این کشور عدد بسیار بزرگتری نسبت به کشور ایران محسوب میشود.
ابزارهایی که این کشور از آن استفاده کرد، از این دستهاند:
۱. تنوع دادن به محصولات قابل استفاده برای اقشار ضعیف جامعه
در این کشورها محصولاتی به ویژه در رشته بیمههای زندگی وجود دارد که با مبالغ اندک قابل خریداری هستند و اندوخته مطلوبی برای خریداران یا بازماندگان ایشان به جا میگذارد.
۲. شبکه فروش بومی
بخش عمدهای از فروشندگان خدمات بیمه در کشور هندوستان افراد شناختهشده بومی و محلی هستند که مورد اعتماد و وثوق اهالیاند و میتوانند حجم قابل توجهی از حقبیمه را جذب کنند.
۳. مشارکت دولت در پیشبرد محصولات بیمهای
این مورد شاید اصلیترین ابزار توسعه بیمه در کشور هندوستان بوده است و نقش خود را از راههای مختلفی مانند ایجاد طرحهای ملی با مشارکت بخش عمومی و خصوصی و اجباریسازی برخی رشتههای بیمهای ایفا کرده است.
در کشور ایران نیز ظرفیتهای بزرگی نهفته است که با هدایت درست دستاندرکاران اقتصاد کشور میتوان آنها را عملیاتی کرد که مثالهای آن بدین قرار است:
۱. توسعه صندوقهای حمایتی برای تامین آتیه کودکان
۲. صندوقهای مکمل بازنشستگی برای تعداد قابل توجهی از کارکنان بخشهای خصوصی و دولتی
۳. ایجاد صندوقهای مدیریت ریسکهای فاجعهبار
ضرورت استفاده از بیمه های خرد
بهروز اسدنژاد، کارشناس امور بیمه نیز با اشاره به ضرورت توجه به بیمههای خرد برای پوشش بیمهای افراد با سطح درآمدی پایین و مناطق محروم در این رابطه میگوید: صنعت بیمه وابسته به شاخصهای کلان است و به تنهایی نمیتواند عامل محرک و تغییردهنده فضای کسبوکار کشور باشد. به عبارتی صنعت بیمه تابعی از تحولات کلان مثل سرانه درآمدها، میزان اشتغال، نرخ بیکاری و میزان سرمایهگذاری است و اول از همه باید این شاخصها بهبود پیدا کند تا آثار آن در بیمه سرازیر شود. بیمه در شرایط رکود نمیتواند به تمامی از عهده ماموریتهای محوله برآید. باید بپذیریم صنعت بیمه جزو نیازهای ثانویه انسانهاست و تا نیازهای اولیه چون خوردن، آشامیدن و… فراهم نباشد مردم رغبتی به سمت بیمه نخواهند داشت و از طرفی این را هم باید پذیرفت که نمیشود همه انتظارات را از صنعت بیمه داشت. وقتی رکود حاکم باشد تولید کاهش پیدا میکند و به تبع آن بیکاری رواج یافته و درآمدها پایین میآید و وقتی درآمد پایین است، مردم نیز هزینه بیمه را در سبد نیازهای اساسی خود نمیگنجانند. برای ارائه خدمات بیمهای به اقشار کمدرآمد و محرومان دو نهاد نقش اساسی دارند؛ یکی بیمه پایه یا اجتماعی است که وظیفه گسترش بیمه بدون چشمداشت و سودآوری را با هدف تامین حداقل رفاه بر عهده دارد و بخشی از تکلیف حمایت از مناطق محروم در جهت پوشش بیمهای بر عهده بیمههای اجتماعی است و دوم بیمههای بازرگانی است. این صنعت (بیمههای بازرگانی) برای اینکه محصول خود را به دست مردم محروم برسانند تجربه بیمههای خرد را دارند. این بیمهها با هدفگیری تامین نیازهای بیمهای اقشار کمدرآمد طراحی میشوند. این بخش از جامعه از نظر درآمدی مشکل دارند و زیر خط فقر به سر میبرند و از محصولات بیمه بازرگانی نمیتوانند استفاده کنند و به لحاظ عددی نیز جمعیت قابل توجهی هستند و تامین نیازهای بیمهای این جمعیت که البته بیمه اجتماعی توان ارائه آنها را ندارد یا در حیطه ماموریت آن نیست، بر عهده بیمههای بازرگانی است.