سرمقاله
و این سوال که چرا عمده سرمایهگذاریها در تهران و چند کلانشهر انجام پذیرفته است، پاسخهای منطقی و متعددی دارد که در این مطلب به ۵ دلیل اصلی آن میپردازیم.
۱. با وجود اینکه با گسترش دانشگاهها، تقریبا تمامی شهرها حتی شهرهای کوچک نیز فارغالتحصیلان دانشگاهی را روانه بازار کار میکنند، اما برخی مشاغل تخصصی و نیروی کلیدی کار و تولیدیها که عمدتا جزو فارغالتحصیلان صرفا دانشگاهی نیستند در شهرستانهای کوچک وجود نداشته و سرمایهگذار یکی از مهمترین عوامل رشد و باروری سرمایه که نیروی کار متخصص است را در شهرهای کوچک ندارد.
2. تمرکز تصمیمگیریهای اصلی و مهم در وزارتخانهها، بانکها، مالیات، بیمه، گمرک و… عمدتا در تهران و قسمتی از مراکز استانها وجود دارد و در شهرهای کوچک حدود و اختیارات روسای ادارات در حد انتقالدهنده مطالب و حتی نامهرسان خلاصه شده است، اگر مجوز بخواهند بدهند مرکز باید تصمیمگیری کند. اگر وامی بخواهد تصویب شود باید در لیست هیاتمدیره بانک و مدیران اصلی در تهران تصمیمگیری به عمل آید و همین روال در سایر سازمانها وجود دارد. به عبارتی اگر سرمایهگذاران در شهرهای کوچک سرمایهگذاری کنند برای حلوفصل موضوعات خود دائما باید مابین تهران یا مرکز استان و شهرستان کوچک محل سرمایهگذاری تردد کنند.
3. یکی دیگر از دلایل مهم سرمایهگذاری در تهران و کلانشهرها محل سکونت و زندگی سرمایهگذار است. مبحث اعمال مدیریت و کنترل جریان سرمایهگذاری از موارد مهم تصمیمگیری درباره مکان سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری که در تهران زندگی میکند، ترجیح میدهد حتیالمقدور محل سرمایهگذاری نزدیکترین محل به مکان زندگی او باشد.
۴. بالا بودن قیمت تمامشده تولید در شهرستانهای کوچک یکی دیگر از عوامل عدم رغبت سرمایهگذاری برای ایجاد کار و تولید در شهرستانهای کوچک است. با وجود اینکه شاید این موضوع مطرح شود که نیروی کار در شهرستانها ارزانتر است اما موضوع به همین جا ختم نمیشود. بحث تردد و حملونقل یکی از موارد مهم قیمت تمامشده و قدرت رقابت است. عمده مراکز پخش و بازرگانی کالا در تهران و کلانشهرها تمرکز یافته است و فردی که در یک شهرستان کارخانه دارد ، در شهرستانهای کوچک باید یک بار مواد اولیه را از کلانشهرها به سمت کارخانه خود حمل کرده و بار دیگر کالای ساختهشده را روانه انبار شهرهای بزرگ کند. این برای تولید کالاهایی که مزیت رقابتی نزدیکی به مواد اولیه یا بازار فروش نداشته باشند، موجب افزایش قیمت تمامشده خواهد شد.
5. یکی دیگر از مواردی که کمتر به آن پرداخته میشود موضوع فرهنگی و نگاه به سرمایهگذار است. نشان دادن سرمایه و استفاده از منافع آن در شهرستانهای کوچک به نوع دیگری نگاه میشود. به عنوان مثال فردی که در تهران صاحب دهها میلیارد تومان سرمایه و اموال باشد، اصولا دیده نمیشود و به اصطلاح به چشم نمیآید. این در حالیست که در شهرهای کوچک سرمایهگذار در آماج تحلیل و توصیف مردم قرار میگیرد که این موضوع میتواند موجبات مشکلات دیگری را فراهم کند. سرمایهگذار ترجیح میدهد که حتیالامکان در آکواریوم شیشهای زندگی نکند و این مهم در تهران و شهرستانهای بزرگ میسر است و در شهرستانهای کوچک به گونهای دیگر رقم میخورد. با این موانع و مشکلات و دلایل عدیده دیگر تنها راه رونق سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک تعیین مشوقهای لازم مانند مشوقهای مالیاتی، بیمهای، تسهیلاتی، بانکی و مجوزها برای اینگونه شهرستان ها و سختگیری و پرهزینهتر شدن سرمایهگذاری در کلانشهرهاست، به گونهای که هزینه کار در شهرستانها ارزانتر از کلانشهرها تمام شده و رغبت سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک بیشتر شود. عدم سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک موجب مهاجرت و سرازیر شدن جوانان آن شهرستانها به کلانشهرها و عمدتا حاشیهنشینی میشود که علاوه بر مسائل و مشکلات اقتصادی مسائل اجتماعی بسیاری را با خود به همراه خواهد آورد.
و این سوال که چرا عمده سرمایهگذاریها در تهران و چند کلانشهر انجام پذیرفته است، پاسخهای منطقی و متعددی دارد که در این مطلب به ۵ دلیل اصلی آن میپردازیم.
۱. با وجود اینکه با گسترش دانشگاهها، تقریبا تمامی شهرها حتی شهرهای کوچک نیز فارغالتحصیلان دانشگاهی را روانه بازار کار میکنند، اما برخی مشاغل تخصصی و نیروی کلیدی کار و تولیدیها که عمدتا جزو فارغالتحصیلان صرفا دانشگاهی نیستند در شهرستانهای کوچک وجود نداشته و سرمایهگذار یکی از مهمترین عوامل رشد و باروری سرمایه که نیروی کار متخصص است را در شهرهای کوچک ندارد.
2. تمرکز تصمیمگیریهای اصلی و مهم در وزارتخانهها، بانکها، مالیات، بیمه، گمرک و… عمدتا در تهران و قسمتی از مراکز استانها وجود دارد و در شهرهای کوچک حدود و اختیارات روسای ادارات در حد انتقالدهنده مطالب و حتی نامهرسان خلاصه شده است، اگر مجوز بخواهند بدهند مرکز باید تصمیمگیری کند. اگر وامی بخواهد تصویب شود باید در لیست هیاتمدیره بانک و مدیران اصلی در تهران تصمیمگیری به عمل آید و همین روال در سایر سازمانها وجود دارد. به عبارتی اگر سرمایهگذاران در شهرهای کوچک سرمایهگذاری کنند برای حلوفصل موضوعات خود دائما باید مابین تهران یا مرکز استان و شهرستان کوچک محل سرمایهگذاری تردد کنند.
3. یکی دیگر از دلایل مهم سرمایهگذاری در تهران و کلانشهرها محل سکونت و زندگی سرمایهگذار است. مبحث اعمال مدیریت و کنترل جریان سرمایهگذاری از موارد مهم تصمیمگیری درباره مکان سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری که در تهران زندگی میکند، ترجیح میدهد حتیالمقدور محل سرمایهگذاری نزدیکترین محل به مکان زندگی او باشد.
۴. بالا بودن قیمت تمامشده تولید در شهرستانهای کوچک یکی دیگر از عوامل عدم رغبت سرمایهگذاری برای ایجاد کار و تولید در شهرستانهای کوچک است. با وجود اینکه شاید این موضوع مطرح شود که نیروی کار در شهرستانها ارزانتر است اما موضوع به همین جا ختم نمیشود. بحث تردد و حملونقل یکی از موارد مهم قیمت تمامشده و قدرت رقابت است. عمده مراکز پخش و بازرگانی کالا در تهران و کلانشهرها تمرکز یافته است و فردی که در یک شهرستان کارخانه دارد ، در شهرستانهای کوچک باید یک بار مواد اولیه را از کلانشهرها به سمت کارخانه خود حمل کرده و بار دیگر کالای ساختهشده را روانه انبار شهرهای بزرگ کند. این برای تولید کالاهایی که مزیت رقابتی نزدیکی به مواد اولیه یا بازار فروش نداشته باشند، موجب افزایش قیمت تمامشده خواهد شد.
5. یکی دیگر از مواردی که کمتر به آن پرداخته میشود موضوع فرهنگی و نگاه به سرمایهگذار است. نشان دادن سرمایه و استفاده از منافع آن در شهرستانهای کوچک به نوع دیگری نگاه میشود. به عنوان مثال فردی که در تهران صاحب دهها میلیارد تومان سرمایه و اموال باشد، اصولا دیده نمیشود و به اصطلاح به چشم نمیآید. این در حالیست که در شهرهای کوچک سرمایهگذار در آماج تحلیل و توصیف مردم قرار میگیرد که این موضوع میتواند موجبات مشکلات دیگری را فراهم کند. سرمایهگذار ترجیح میدهد که حتیالامکان در آکواریوم شیشهای زندگی نکند و این مهم در تهران و شهرستانهای بزرگ میسر است و در شهرستانهای کوچک به گونهای دیگر رقم میخورد. با این موانع و مشکلات و دلایل عدیده دیگر تنها راه رونق سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک تعیین مشوقهای لازم مانند مشوقهای مالیاتی، بیمهای، تسهیلاتی، بانکی و مجوزها برای اینگونه شهرستان ها و سختگیری و پرهزینهتر شدن سرمایهگذاری در کلانشهرهاست، به گونهای که هزینه کار در شهرستانها ارزانتر از کلانشهرها تمام شده و رغبت سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک بیشتر شود. عدم سرمایهگذاری در شهرستانهای کوچک موجب مهاجرت و سرازیر شدن جوانان آن شهرستانها به کلانشهرها و عمدتا حاشیهنشینی میشود که علاوه بر مسائل و مشکلات اقتصادی مسائل اجتماعی بسیاری را با خود به همراه خواهد آورد.