با این حال افت پی در پی شاخس بورس طی روزهای اخیر سهامداران را ناامید کرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند وضعیت بورس زمانی رو به بهبود خواهد رفت که سیاستگذاران برای آینده بورس تصمیمات بلندمدت بگیرند.
برای مثال به اعتقاد آنها بهتر است در یک مورد مانند نرخ سود بانکی یک قانون بلندمدت ۱۰ یا ۲۰ ساله در نظر گرفته شود تا با تحولات سیاسی و اقتصادی بورس آشفته نشود. به گفته آنها، تدوین قوانین بلندمدت برای بازار سرمایه را از تاثیرپذیری از تحولات آنی در امان نگه میدارد و وضعیت بورس را باثباتتر میسازد.
روز گذشته و در چهارمین روز معاملات بورس تهران در این هفته شاخص کل پس از ۹۶ واحد کاهش در نیمه کانال ۸۰ هزار واحدی قرار گرفت. اکثریت گروهها در این روز روند رو به کاهش در قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله را تجربه کردند و قندیها به جز در دو نماد شاهد روند افزایشی بودند.
دیروز (سهشنبه) شاخص کل بازده نقدی و قیمتی بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای باز شدن معاملات روندی نزولی را آغاز کرد و با شیبی تقریبا ثابت پس از ۹۶ واحد افت تا تراز ۸۰ هزار و ۵۱۱ واحدی پایین آمد. همچنین شاخص کل هموزن پس از ۲۴ واحد افت به عدد ۱۷ هزار و ۴۴۸ واحدی رسید.
شاخص آزاد شناور نیز پس از ۳۶۵ واحد افت تراز ۸۷ هزار و ۷۴۲ واحدی را تجربه کرد و شاخص بازار اول پس از ۱۰۲ واحد افت به رقم ۵۵ هزار و ۶۱۱ واحدی رسید. علاوه بر این شاخص بازار دوم ۱۲ واحد پایین رفت و در تراز ۱۷۹ هزار و ۹۳۱ واحدی نشست.
مهدی طهانی، کارشناس بازار سرمایه:
اثر نرخ سود سپرده بر بازار بورس
در ماه مبارک رمضان به خودی خود بازار سرمایه کمحجم است. تعطیلات هفته آینده نیز روی این کمحجمی مشخصا تاثیر خواهد گذاشت. از سوی دیگر در دوران پس از برگزاری انتخابات هستیم که دولت با تنگنای مالی مواجه بوده و کمپول هم شده است. نرخ سود سپردههای بانکی نیز اثر بدی روی بازار سرمایه داشته است که همه اینها دست به دست هم داده تا شاخص بورس بهطور پی در پی منفی شود، اما نکته این است که با این حال شرایط خوبی برای بورس در روزهای آتی قابل پیشبینی است. برای مثال قیمت نفت در محدوده بالای ۵۰ دلار در حال تصویب شدن است که این خبر خوبی برای بازار سرمایه خواهد بود. علاوه بر آن فصل مجامع شرکتها هم نزدیک است که تاثیر خوبی برای بورس به همراه دارد.
در این فصل معمولا قیمتهای سهام بسیار ارزنده هستند و افقهایی که هیاتمدیرهها برای شرکت تعیین میکنند، مثبت است، اما بهطور کلی وضعیت بورس تحتتاثیر چند عامل به رشدی بلندمدت خواهد رسید؛ اول اینکه نرخ سود سپرده باید کاهش پیدا کند و دوم اینکه نرخ برابری ریال به دلار توسط دولت به سرانجام برسد. حل مساله نرخ ارز و ثبات آن نیز که مانع رانت و موجب حمایت از تولید است، اقدام دیگری برای کمک به بورس است، اما در شرایط کلیتر رونق اقتصادی به وضعیت بورس سروسامان میبخشد و لازم نیست برای خود بورس تصمیمی جدی گرفت، اقتصاد اگر رشد کند، بورس هم رشد خواهد کرد. انتظار مردم و مسئولان از رئیسجمهوری هم همین است. سازمان بورس و اوراق بهادار نیز برای رونق بورس کارهایی انجام داده، به نظر میرسد باید بیشتر از این پیگیر آن باشد. برای مثال سازمان بورس از این پس باید دامنه نوسان را بازتر کند و همچنین حجم مبنا را بردارد، در حالی که این دو عامل با قوت اجرا نمیشود. مجموع این عوامل باعث شده بازار سرمایه وضعیت بدی داشته باشد. با این حال در بلندمدت وضعیت برخی از صنایع بورسی خوشبینانه پیشبینی میشود، مانند برخی از صنایع پالایشگاهی، صنعت خودرو و دارو. این صنایع در آینده لیدرهای پیشرفت بازار سرمایه خواهند بود.
کمبود نقدینگی در بورس
عباسعلی حقانینسب، کارشناس بورس
یکی از علتهای افت شاخص بورس کمبود نقدینگی است و کل این قضیه هم به متولیان بازار سرمایه و هم به حوزه بازار پول و سیستم بانکی و هم به بازار ملک و مسکن بر میگردد. درخواست ما از رئیسجمهوری این است که برای اینکه بازار سرمایه به مسیر اصلی برگردد، باید یکسری مسائل اساسی را حل کنند؛ نکتهای که وجود دارد این است که متاسفانه در بازار سرمایه ما بسیاری از شرکتها وجود دارند که اینها به معنای واقعی بازار سرمایهای نیستند، بلکه نفوذیهای سایر بازارهای داخلی کشور هستند مثل بازار پول. بازار سرمایه در سیطره نهادها، ابزارها و رویکردهای بازار پول است. سیستم بانکی به اسم رفاقت و با همراهی مسئولان شرایطی در بازار ایجاد کرده که مشکلات خود را عملا بر سر بازار سرمایه آوار کرده است. متاسفانه خواستههای ما خواسته واقعی برای بهبود بورس نیست. خواسته ما از بورس چند مورد زیر است؛ ۱. توجه اساسی به حقوق اقتصادی مردم به عنوان سهامدار خرد، ۲. توجه به نقدشوندگی در بازار به عنوان یک اصل در بازار سرمایه، ۳. افزایش جدی شفافیت و اجرای اصول حاکمیت شرکتی و مبارزه با تضاد منافع بین سهامداران خرد و سهامداران عمده و مدیران، ۴. کاهش لایههای شرکتی و پیمانکاری به عنوان منبع فساد و ناکارآمدی و تضاد منافع در فعالیت نهادهای بازار سرمایه، ۵. قطع شبکه شتاب و بینبانکی بانکهای بد و ورشکسته و ممانعت جدی از برداشت آنها از بانک مرکزی و جیب مردم و به تبع آن کاهش نرخ سود بانکی، ۶. اصلاح قانون بانکداری به عنوان منبع فساد و ناکارآمدی و حذف تضاد منافع در فعالیتهای بانکی و حذف کلیه فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاری بانکها و تقویت شرکتهای سبدگردان و تامین سرمایه با کارکرد بانکهای سرمایهگذاری مستقل از بانکهای تجاری، ۷. ارائه و اعمال مالیات بر عائدی مسکن به عنوان قانون مبارزه با احتکار و سوداگری سرپناه مردم، ۸. واگذاری مدیریت داراییهای صندوق توسعه بازار و صندوق تثبیت بازار سرمایه بین شرکتهای دارای مدیریت سبد و شرکتهای سرمایهگذاری، ۹. ادغام بورسها و کاهش تابلوها و ادغام سیستم پایاپای و تسویه وجوه آنها و تسهیل پذیرش شرکتهای بسیار کوچک و استارتآپ سهامی عام، ۱۰. اجرای اصول حاکمیت شرکتی در شرکتهای سهامی خاص با بیشتر از ۱۰ نفر مالکیت، ۱۱. عرضه حداکثر ۵ تا ۱۰ درصد سهام شرکتهای بزرگ نفت و گاز مثل شرکت نفت و گاز پارس به عنوان منبع جذب نقدینگی مازاد که باعث هدایت نشدن آن به سمت ارز و طلا میشود، ۱۲. توسعه و حمایت سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکتهای تحت نظارت آن از روشهای رقابتپذیر جذب منابع برای بازار سرمایه در مقایسه با روشهایی که در بازار پول استفاده میشود. بهطور کلی مهمترین مشکل سازمان بورس این است که هیچ روش سازماندهیشده برای جذب منابع در مقایسه با بازار پول ندارد. ما یک شرکت مربوط به صندوقهای سرمایهگذاری مستقل از بانکها نداریم. هر چه که هست، در حال فعالیت برای بانکهاست.