به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از مدیراینفو، سوال هفتم: باید چه کار کنیم؟
شغل من نویسندهگی است. کمی هم از کسب و کار سر درمیاورم. شما که غریبه نیستید؛ مثال معلمها برای من هم صادق است؛ چند کتاب میخوانم (یا قبلا خواندهام) و یادداشتی مینویسم. چند وقت پیش، ایدهای بکر به ذهنم رسید؛ میخواستم پسماندهی غذای رستورانها را رایگان به دست زبالهگردها برسانم. ذهن امروزیام هم کمی کمکم کرد و گفت اپلیکیشنی نیاز دارد که رستورانها و مردم در آن عضو شوند. با این کار توجه زیادی جلب میشود و میتوان پول پارو کرد.
به نام خدا. نیاز به اپلیکیشن است. آیا من بلدم اپلیکیشن درست کنم و کاربرانش را راضی نگه دارم؟ خیر. پس بهتر است این فکر را از ذهنم دور کنم.
سوال مهم در کسب و کار من (همین ایدهی رساندن غذا به نیازمندان)، کیهان کلهر و فیسبوک، این است که برای خلق ارزش پیشنهادیمان باید چه کار کنیم؟ شاید خودمان از پسش بربیاییم و دنیا به کاممان باشد. شاید هم نیاز باشد که به سوال قبلی برگردیم و «شرکای کلیدیمان» را تعریف کنیم. پاسخ به این سوال، تا زمانی که بخواهید کسب و کار دیگران را تحلیل کنید ساده است. ولی زمانی که ایدهای بکر به ذهنتان رسید و خواستید اجرایش کنید، ممکن است کمی به سختی بخورید. حتی ممکن است سختیها بعد از پاسخ پیدا شوند؛ زمانی که میبینید انجام کارها برایتان ممکن نیست.
قرار است از کجا پول دربیاوریم؟ (بخش آخر)سوال هشتم: چه منابعی نیاز داریم؟
منظورمان منبع آب نیست. منابع طبیعی را هم نمیگوییم. منظورمان هر نوع مال و اموالی است که بتوان پول خرجش کرد و به دستش آورد. ممکن است نیاز به سرور داشته باشید (مثل فیسبوک)، شاید هم نیاز به دفتری داشته باشید که بتوان کارمندها را داخلش مستقر کرد.
در نظر داشته باشید که قرار نیست منابع را دست بالا بگیرید. ممکن است شرکت شما فقط چند برگه کاغذ (برای کارهای قانونی) و لپتاپتان باشد. بهترین نوع منبع، منبعی است که از سود کسب و کار به دست بیاید. به قول معروف، جذب سرمایهگذار خارجی آخرین گزینه است؛ نه چیزی که کسب و کارتان را با آن شروع کنید.
حرف آخر:
بوم کسب و کار، ابزاری ساده و گرافیکی است. قرار نیست دربارهاش کتابخوری کنیم. قرار نیست جایی برویم و مطلبی یاد بگیریم. کافی است همین سوالات را پاسخ دهیم، آنها را نقاشی کنیم و به دیوار بچسبانیم. از فاصلهی دور، بهتر میتوان هرچیزی را ارزیابی کرد.