صفحه اصلی / نخبه در «اشتغال واحد» تعریف نمی‌شود

نخبه در «اشتغال واحد» تعریف نمی‌شود

 به استعداد دورنی، علاقه و مهارت فردی زمینه کاری خود را انتخاب کند تا به نقطه اثرگذاری مثبت برسد.
به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بنیاد ملی نخبگان، دکتر فرهاد رحمانی‌نیا در سال ۱۳۷۱ پس از گذراندن دوره لیسانس با معدل الف، رشت را برای ادامه تحصیل به مقصد تهران ترک کرد. وی دوره کارشناسی‌ارشد تربیت‌بدنی را در دانشگاه تهران گذراند و سپس دوره دکتری‌تخصصی فیزیولوژی ورزش را در دانشگاه تربیت‌معلم پشت سر گذاشت. دکتر رحمانی‌نیا که در حال حاضر در کسوت هیأت‌علمی دانشگاه گیلان مشغول فعالیت هستند در سال‌های گذشته نقشی اثرگذار و کم‌بدیل در ارتقاء کیفی آموزش و پژوهش در حوزه تربیت‌بردنی ایفا کرده است. چاپ چندده مقاله علمی در مجلات معتبر بین‌المللی و تألیف بیش از ۲۲ کتاب، فرهاد رحمانی‌نیا را به چهره‌ای ویژه در جامعه علمی تربیت‌بدنی کشور تبدیل کرده است. در ادامه گفت‌وگوی این برگزیده جایزه علامه طباطبایی را با پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد ملی نخبگان با محوریت «اشتغال نخبگانی» می‌خوانید:
آقای دکتر! برخی معتقدند بهترین محل برای اشتغال نخبگان «دانشگاه» و بهترین فعالیت «پژوهش» است.
اشتغال نخبگانی تنها در پژوهشگری و یا استاد دانشگاه بودن خلاصه نمی‌شود و نباید نخبگان در «اشتغال واحد» فعالیت کنند. با توجه به نوع استعداد، علاقه و مهارت فردی، شخص نخبه و یا مستعدبرتر باید راه اشتغال خود را بیابد و بداند در چه نوع اشتغالی می‌تواند به اثرگذاری برسد. البته در این میان نقش نهادهایی مانند بنیاد ملی نخبگان به عنوان حمایت‌کننده‌ای تسهیل‌گر و هدایتگر انکارناپذیر است.
اصولاً توانایی‌های نخبگان و مستعدان‌برتر با ملاک‌های مشخص کمی مانند مقاله تعیین می‌شود و هر چه فرد به لحاظ آماری عملکرد بهتری داشته باشد، تواناتر به نظر می‌رسد.
نه! این روش درستی نیست. توانایی‌ها و قابلیت‌های و در یک کلام مهارت نخبگان و مستعدان‌برتر را می‌توان در سه دسته تقسیم کرد. برخی از این افراد مهارت‌های دانشی دارند، برخی فنی و تعدادی دیگر مهارت روانی-اجتماعی. فرد باید باتوجه به استعداد دورنی، علاقه و مهارت فردی زمینه کاری خود را انتخاب کند تا به نقطه اثرگذاری مثبت برسد.
دسته اول افرادی هستند که در حوزه دانش و مسائل و چالش‌های مرتبط با آن مانند تحقیق و پژوهش بسیار توانا و علاقمند هستند. این افراد غالباً درون‌گرا هستند و برای اثرگذاری نیازی به ارتباط فیزیکی با جامعه ندارند. به عبارت دیگر می‌توانند در آزمایشگاه و یا کتابخانه فعالیت علمی خود را دنبال کنند. هوش بالای در تجزیه و تحلیل یکی از شاخصه‌های متمایز آنان است. نخبگان و مستعدان‌برتر این گروه معمولاً در رشته‌های علوم‌پایه مشغول تدریس و تحصیل هستند. نتیجه فعالیت این افراد را می‌توان بخوبی در قالب تولید علم و مقاله دید. این قبیل نخبگان و مستعدان‌برتر در همه رشته‌ها حتی علوم تریت‌بدنی نیز حضوری فعال دارند.
دسته دیگر افرادی هستند که مهارت فنی دارند. به بیان دیگر تخصص و تبحر این افراد در عملیاتی‌کردن ایده و فعالیت‌های کاربردی مانند طراحی، ساخت و تولید و در رشته تربیت‌بدنی در عرصه مربیگری متبلور می‌شود. به جرأت می‌توان ایده‌پردازی را وجه ویژه هوش این افراد دانست.
دسته سوم اما نخبگان و مستعدان‌برتری هستند که مهارت‌های روانی-اجتماعی دارند. مهمتریت شاخصه این گروه ارتباط مداوم با جامعه است. این افراد به دلیل قابلیت‌های ویژه‌ای که دارند می‌توانند بخوبی در عرصه‌های مدیریتی، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های کلان در حوزه‌های مختلف سیاسی، ورزشی، بنگاه‌‌داری و غیره ایفای نقش کنند. نخبگان و مستعدان‌برتر این گروه استعداد برون‌گرا دارند و به کارگروهی، روحیه داوطلبی و همچنین رقابت‌پذیری شهرت دارند. این افراد اگر در رشته‌ تربیت‌‎بدنی تحصیل کرده باشند می‌توانند به جایگاه‌هایی مانند مدیریت ورزشی، برنامه‌ریزی‌های کلان و حضور فعال در نهادهایی مانند کمیته بین‌المللی المپیک برسند که البته نمونه‌هایی موفقی نیز در این مورد وجود دارد.
بسیاری از مواردی که شما گفتید در ظاهر مصداقی در فضای حاکم بر تربیت‌بدنی ندارد.
در رشته تربیت‌بدنی نیز وضع به همین منوال است. قرار نیست همه دانشجویان دوره دکتری پس از تحصیل هیأت‌‎علمی و استاد دانشگاه شوند. قرار نیست همه آنان به سمت پژوهش و تولید علم و در نهایت چاپ مقاله حرکت کنند هر چند این حوزه نیز در جای خود بسیار مهم و ضروری است اما عرصه‌هایی مانند ارتباط با صنعت و یا کارآفرینی نیز وجود دارد.
یعنی شما معتقد هستید در تربیت‌بدنی هم می‌توان به سمت کارآفرینی حرکت کرد؟
بله! نخبه و مستعد‌برتر تربیت‌بدنی می‌تواند در حوزه کارآفرینی نیز (به شرط کارگروهی) موفق شود. به عنوان مثال راه‌اندازی مرکز توانبخشی حرکتی سالمندان، با توجه به اینکه در سال ۱۴۳۰ تعداد سالمندان کشور به عددی قابل توجه افزایش می‌یابد، هم اقدامی خدمت‌رسان و خیرخواهانه است و هم نقش مهمی در کارآفرینی و اشتغال نخبگانی دارد. این حوزه‌ها محل‌هایی است که متخصص تربیت‌بدنی می‌تواند خود را به عنوان شماره یک در کشور مطرح کند.
با توجه به سه دسته‌ای که نام بردید، نخبه و یا مستعدبرتر تربیت‌بدنی که مهارت روانی-اجتماعی دارد، در چه زمینه‌هایی می‌تواند فعالیت کند؟
یکی از مصداق‌های تاثیرگذاری نخبگان و مستعدان‌برتر تربیت‌بدنی فعالیت در حوزه رسانه است. امروز حضور فعال در عرصه رسانه از اهمیتی بالایی برخوردار است به همین دلیل تعداد قابل توجهی از متخصصان حوزه ورزش در کشورهای پیشرفته به سمت انتشار روزنامه، راه‌اندازی سایت و ساخت برنامه‌های تخصصی تلویزیونی در زمینه ورزش سوق پیدا کرده‌اند و به موفقیت‌های شایان ذکری نیز رسیده‌اند اما در کشور ما تیراژ روزنامه ورزشی به زحمت به یک‌صدهزار می‌رسد در حالیکه روزنامه‌های ورزشی در بسیاری کشورها مانند ایتالیا، تیراژ بالای یک‌میلیون نسخه در روز را تجربه می‌کنند.
در این عرصه که علاوه بر روزنامه‌های ورزشی، برنامه‌های موفق تلویزیون مانند «نود» نیز توسط دیگران ساخته می‌شود و نه نخبه و مستعد تربیت‌بدنی!
این یک ضعف است. عادل فردوسی‌پور متخصص تجربی و تمام عیار در حوزه ورزش خاصه فوتبال و همچنین برنامه‌سازی تلویزیون است اما باید دانست موفقیت امثال فردوسی‌پور که در اصالت، دانش‌آموخته رشته فنی‌مهندسی است نشان دهنده ضعف جامعه علمی تربیت‌بدنی کشور است! اگر این جامعه عملکرد مثبتی داشت امروز یک متخصص و تحصیلکرده تربیت‌بدنی پربیننده‎‌ترین برنامه ورزش کشور را تولید می‌کرد و نه فردوسی‌پور.
چه توصیه‌ای به مستعدبرتر تربیت‌بدنی با مهارت فنی بالا دارید؟
از عرصه مربیگری نیز نباید غافل نشود. دانش‌آموخته دکتری تربیت‌بدنی دانش تبدیل شدن به مربی تراز اول را دارد اما آنچه مهم است انگیزه، مهارت‌افزایی و البته حس رضایتمندی است. اگر امروز امثال کیروش و یا خولیو ولاسکو در عرصه مربیگری نامی آشنا در جهان هستند به دلیل رعایت همین فاکتورها است.
علی‌رغم آنچه شما گفتید، امروزه رشته تربیت‌بدنی نیز مانند دیگر شاخه‌های علمی بیش از زمینه‌های کاری که برشمردید، درگیر معضلی به نام «مقاله‌محوری» است و کمتر استاد و دانشجویی به کارآفرینی و خوداشتغالی فکر کند. این واقعیت، کتمان شدنی نیست.
مقاله و تولید علم هم مهم است اما باید دانست هر عرصه‌ای به توانایی ویژه‌ی خود نیاز دارد. الزاماً همه نخبگان نباید و نمی‌توانند در تولید علم و چاپ مقاله موفق شوند.
اما این مهم؛ مهمترین شاخص ارزیابی سطح علمی افراد در کشور است.
خب این اشتباه است. نباید همه افراد را با یک ملاک سنجید و همه را در یک گردونه وارد کرد. متاسفانه در کشور ما در سال‌های گذشته الگویی ثابت برای ارزشیابی سطح علمی و اثرگذاری افراد در نظر گرفته شده است که این خود اشتباهی بزرگ تلقی می‌شود. قرار نیست همه نخبگان محقق‌ و پژوهشگر باشند. متاسفانه از آیین‌نامه‌های جذب و ارتقاء هیأت‌علمی گرفته تا نحوه ارزیابی‌ سطح تاثیرگذاری همه و همه مصداق بارز مقاله‌محوری هستند. لزوم چاپ مقاله و رشد کمی از مقتضیات ایران ۱۰ سال پیش بود نه ایران امروزی!
منظور شما این است که کار تحقیق و پژوهشی به مهارت ویژه‌ای نیاز دارد که فقط عده‌ای خاص می‌توانند در آن موفق شوند؟
دقیقاً. برخی افراد توانایی ساعت‌ها کار در آزمایشگاه و مطالعه را ندارند اما می‌توانند به عنوان یک سیاست‌مدار نماینده خوبی برای مردم در مجلس باشند و یا به عنوان مدیری موفق در یک بخش خصوصی فعالیت کنند. مسائل مالی و انگیزه اقتصادی در برخی افراد بیش از دیگران است، این مهم نه تنها اتفاق بدی نیست بلکه عاملی محرک محسوب می‌شود. این دسته از نخبگان و مستعدان‌برتر صنعتی‌کاران خوبی هستند که می‌توانند مسائل و چالش‌های موجود در صنعت را شناسایی کنند و برای برون‌رفت از آنها و تولید بهینه محصول کوتاه‌ترین و با کیفیت‌ترین راهکار را ارائه دهند.
و سخن پایانی شما؟
باید کشور از الگوی جهان‌سومی که همان «ملاک قرار دادن تنها یک عامل در ارزشیابی اثرگذاری افراد» است، خارج شود تا فرد بر اساس زمینه‌کاری و نوع فعالیت تخصصی کلاس‌بندی شود. از سویی دیگر افراد نباید در همه عرصه‌ها فعالیت کنند چراکه «همه‌کاره شدن معادل هیچ‌کاره شدن است».

همچنین مطالعه کنید:

پرداخت وام ازدواج و فرزندآوری از ۲۰۶ همت گذشت

به گزارش کسب و کار نیوز، این تسهیلات را ۹۵۱ هزار و ۱۲۷ نفر از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.