اگرچه آمارهای رسمی تعداد کشتهشدگان در زلزله کرمانشاه را چیزی حدود 500 نفر اعلام میکنند، اما با توجه به تخریب کامل بسیاری از واحدهای مسکونی تعداد کشتهشدگان بسیار بیشتر از این تصور میشود.
ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، اگرچه آمارهای رسمی تعداد کشتهشدگان در زلزله کرمانشاه را چیزی حدود 500 نفر اعلام میکنند، اما با توجه به تخریب کامل بسیاری از واحدهای مسکونی تعداد کشتهشدگان بسیار بیشتر از این تصور میشود. فاطمه دانشور، فعال اقتصادی و از فعالان نهادهای کمکرسان مردمی در این رابطه معتقد است این آمارها واقعی نیست و طبق آنچه از وضعیت این منطقه دیده میشود، باید بسیار بیشتر از این باشد.
وی در یک نشست خبری که به همین منظور برگزار شد، در رابطه با این موضوع به «کسبوکار» توضیح میدهد: آنچه در رسانههای رسمی مبنی بر آمار تعداد کشتهشدگان ارائه شد از نظر بنده پذیرفتنی نیست، چراکه خود به شخصه در این منطقه حضور داشتم. در برخی از محلهها که واحدهای مسکونی تخریب شده بود، تمام اعضای خانواده جان خود را از دست داده بودند. گاهی در یک خانواده 39 نفر و گاهی هم بیشتر از این تعداد بود. البته گورهای دستهجمعی که در آن بعضا 15 نفر یا 10 نفر با هم دفن شده بودند به نوعی تعداد بالای کشتهشدگان را نشان میداد. با این اوصاف و با توجه به درصد بالای تخریب آمار کشتهشدگان در زلزله کرمانشاه واقعی به نظر نمیرسد و این آمار باید بیشتر از این باشد.
برخی از نهادهای دولتی مانع خدماترسانی بودند
وی در پاسخ به سوال دیگر «کسبوکار» مبنی بر اینکه شنیده میشود که بنیاد مسکن با اجرای موضوع ساختمانسازی توسط خیرین و نیکوکاران و مردم کمکرسان مخالفت میکند، میگوید: بخشی از مبالغی که توسط سلبریتیها جمعآوری شده قرار است صرف ساختمانسازی شود، اما متاسفانه موانعی هم هست که البته نهادهای دولتی نیز جزو آن به شمار میروند. بلاتکلیفی حاکم است و یک عده از این بلاتکلیفی سوءاستفاده میکنند. برای مثال برخی از افراد هستند که تنها 30 درصد خانه آنها در زلزله تخریب شده، اما با این حال ترجیح میدهند داخل چادر بمانند تا از کمکهای خیرین و... بهرهمند شوند. در اینگونه حوادث هم معمولا کسانی که آسیب کمتری میبینند برای دریافت خدمات تلاش بیشتری میکنند.
دانشور درباره آخرین وضعیت زلزلهزدگان در این نشست خبری افزود: 56 روز از وقوع زلزله کرمانشاه که در پی آن بیش از 1700 خانه تخریب شد و بسیاری جان خود را از دست دادند، میگذرد. با وجود کمکهای گسترده مردمی، نهادهای مردمنهاد و خیرین باز هم آثار این ویرانیها چه در بیپناه شدن بسیاری از خانوادهها و چه در گرفتاریهای دیگر از مواد غذایی گرفته تا وسایل گرمایشی و بهداشتی پابرجاست. بنا به گفته بسیاری از فعالان نهادهای حمایتگر و نیکوکاران، با گذشت 56 روز از این زلزله دولت به عنوان مسئول اساسی رسیدگی به این مساله که طبق قانون نسبت به آن موظف است، خود ر ا کنار کشیده و در رسیدگی به وضعیت زلزلهزدگان خدمات لازم را ارائه نداده است.
به گفته وی، دولت یا حداقل وزرای دولت با وقوع این اتفاق باید 10 روز یکبار در محل حادثه حضور مییافتند و پیگیر وضعیت بحرانی مردم بودند، در حالی که نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه نهادهای دولت خیلی زودتر از آنچه باید این منطقه را ترک کردند و در برخی از مناطق حتی مانع خدماترسانی مردم به زلزلهزدگان شدند.
کانکسهای سپاه کافی نبود
وی درباره فعالیتهای خدماتی نهادهای دولتی توضیح میدهد: طبق آنچه دولت اعلام کرده است کمکهای نقدی و غیرنقدی دولت در اختیار سپاه قرار گرفته بود و قرار بود که سپاه واسطه مستقیم انتقال این خدمات به مردم باشد.
برای مثال سپاه در منطقه برای ساخت کانکس مستقر شده بود، اما مساله اینجاست که سپاه بیشتر در روستاها مستقر بود تا در خود منطقه و سرپلذهاب و تعداد کانکسهایی که توسط سپاه بین مردم توزیع میشد، اصلا کافینبود.
وضعیت مردم زلزلهزده اسفناک است
وی ادامه میدهد: همین امر خود یک چالش است. اگر دولت نقدینگی کافی در اختیار ندارد صراحتا اعلام کند و با ارائه آمار دقیقی از خدمات مورد نیاز و اینکه به چه میزان پول برای منطقه نیاز است، از سایر نهادها کمک بگیرد یا نهایتا اینکه به سازمانهای حمایتگر بینالمللی متوسل شویم، اما دولت نه تنها آمار درستی ارائه نمیدهد، بلکه با گذشت 56 روز از این حادثه مشکلات و گرفتاریهای مردم را به حال خود رها کرده است، در حالی که بسیاری از مردم هنوز در چادرها اسکان دارند و وضعیت بهداشتی آنان اسفناک است. بسیاری از این خانوادهها دارای فرد معلول، قطعنخاعی، آلزایمری و مشکلات مشابه دیگر هستند که زنده ماندن آنها در این شرایط عجیب به نظر میرسد.
بیتوجهی دولت به زلزلهزدگان
این فعال حوزه اقتصادی و مدنی با تاکید بر اینکه بیتوجهی دولت خود میتواند یکی از عوامل اعتراضهای اخیر مردمی باشد، میگوید: به کرمانشاه که میروی موجی از ناامیدی مردم را فراگرفته است، چراکه مردم اگرچه کمکهای مردمی را میبینند، اما باز هم از دولت انتظار کمکرسانی دارند و از آنجایی که دولت حضوری ندارد امید خود به آینده را از دست میدهند و همین موج یأس و ناامیدی شرایط بغرنج مردم با وجود سرمای شدید و نبود مکانهای بهداشتی و انواع بیماریهای عفونی و... را دشوارمیکند.