مسکن یکی از مهمترین نیازهای مردم است اما متاسفانه برای برطرف کردن این نیاز اساسی که سرنوشت بسیاری از جوانان ما به آن گره خورده، طی بیش از دو سال گذشته اقدام موثری صورت
نپذیرفته است.اقدامات دولت و مسئولان راه و شهرسازی بیش از آنکه به حل این معضل معطوف باشد، بر انتقاد از برنامههای گذشته تمرکز داشته است. در طرح جامع مسکن مقرر بود که برای رفع کمبود مسکن سالانه بین یک میلیون و 200 هزار تا یک میلیون و 500 هزار واحد مسکونی ساخته شود...
این در حالی است که در سال 1392 تنها پروانه ساخت 750 هزار واحد صادر شد و معلوم نیست از این تعداد پروانه چه میزان به مرحله ساخت رسیده است. سال 1393 نیز تعداد پروانههای صادره برای ساخت مسکن به 366 هزار واحد کاهش یافت و وضعیت امسال نیز بهتر از سال قبل نیست. گزارش مرکز آمار از کاهش 21/3 درصدی پروانههای صادر شده برای احداث ساختمان در تهران خبر میدهد و کاهش پروانههای ساختمانی در تهران وضعیت نابسامان ساخت وساز در سایر کلانشهرها را نیز مشخص میکند. بررسیها نشان میدهد حدود 15 درصد اشتغال کشور مربوط به بخش ساختمان است و چون تقریبا تمامی صنعت ساخت وساز ساختمان بومی است، به ازای هر 100 واحد مسکونی 80 شغل مستقیم و 80 شغل غیرمستقیم ایجاد میشود. در حال حاضر به دلیل رکود دنبالهدار بخش مسکن بین 3 تا 5درصد با کاهش اشتغال در معدل کلی اشتغال کشور مواجه هستیم. اگر آنچه در برنامههای مسکن دولت مقرر شده بود اتفاق میافتاد سالانه بین یک میلیون و 200 تا یک میلیون و 500 هزار واحد ساختمانی به تعداد واحدهای مسکن در کشور اضافه میشد که گام بزرگی در جهت حل معضل مسکن مردم بود اما هماکنون این تعداد به کمتراز 300 هزار واحد کاهش یافته و این بدان معناست که نه تنها برای حل مشکل مسکن دچار عقب ماندگی هستیم بلکه سالانه بیش از یک میلیون شغل را هم از دست دادهایم. این مسائل، واقعیتهایی است که دولتمردان باید آن را جدی بگیرند و برای رفع رکود و حل معضل مسکن راهکارهای موثر ارائه دهند. برنامههایی که تاکنون برای بخش مسکن مطرح شده از قبیل تنوع بخشی به روشهای تامین مالی و افزایش تسهیلات خرید چندان تاثیری در حل این معضل نداشته و برای رفع مشکل نیازمند برنامههای جدید هستیم.