سرمقاله
دولت اگر بخواهد با همین رویکرد فعلی که خودش تمام این عدد را بخواهد برنامه ریزی کرده و بلندمرتبه بسازد، قطعاً نمیتواند. اساساً قبل از آنکه دولت بخواهد مداخلهای داشته باشد، بخش خصوصی ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار واحد را خودش میساخت. دولت باید زمین به مردم واگذار کند. آنچه میتواند منجر به تحقق این وعده شود و نیاز کشور را برطرف کند، واگذاری زمین به مردم و گسترش محدوده شهرهاست.
از طرفی مداخلات دولت به شکل ساخت خانه حمایتی و روستایی، بافت فرسوده، شهرهای جدید، دنبال شده و ساخت مسکن توسط دولت، به عددی نزدیک ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار واحد برسد در اینصورت، تحقق این وعده امکان پذیر است.
یک بخش نیاز مسکن از محل احیای بافت فرسوده تامین میشود. البته باید توجه داشت که این اقدام به موجودی مسکن کشور اضافه نمیکند. به عبارت دیگر، همان خانه قبلی تخریب میشود و یک خانه جدید جایگزین آن میشود. این اقدام به موجودی مسکن چیزی را اضافه نمیکند و پاسخگوی میزان نیاز مسکن از محل ازدواجهای جدید در کشور نیست. این اقدام تنها نیازهای قبلی را بهبود میبخشد. باید توجه داشت که امروز در کشور حدود ۱۴ میلیون دختر و پسر در سن ازدواج زندگی میکنند. به بیان دقیقتر هفت میلیون دختر و به همین تعداد پسر در سن ازدواج هستند که اگر این افراد ازدواج کنند، هفت میلیون مسکن در کشور نیاز است.
دولت نقش بسیار کلیدی در تنظیم بازار مسکن ایفا میکند. وظیفه اصلی دولت در این حوزه ایجاد سیاستهایی برای کنترل قیمتها و افزایش دسترسی عمومی به مسکن است. هرچند در برخی موارد، برنامههای دولت به دلایلی چون نبود برنامهریزی دقیق یا اجرای ناکافی سیاستها، نتوانستهاند بهطور کامل موفق باشند. در بخش رهن و اجاره، عدم وجود نظارت کافی و قوانین شفاف، به مشکلات جدی از جمله افزایش بیرویه قیمتها و عدم کنترل بر بازار منجر شده است.
متأسفانه در چند سال گذشته در زمینه تولید و عرضه مسکن برنامه مشخصی را شاهد نبودیم. در چند سال نخست مسکن اجتماعی مطرح و اخیراً نیز طرح اقدام ملی مسکن مطرح شده است اما این طرح ها هیچکدام هنوز به مرحله عرضه و اثرگذاری در بازار نرسیده اند. در بازار تقاضای مسکن وجود دارد اما عرضه ای اتفاق نمی افتد که این مسئله سبب ایجاد تورم می شود. اگر برنامهای برای تولید و عرضه مسکن وجود نداشته باشد، نمی توان انتظار کاهش قیمت را
در این بازار داشت.