سرمقاله
در حالی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته شاهد ایجاد پایه های جدید مالیاتی برای رشد درآمدهای دولتها هستیم که در ایران هنوز در تحقق ابتدایی ترین درآمدهای مالیاتی موفق نبوده ایم. اتکای دولتها بر درآمدهای نفتی منجر به بی تفاوتی در برابر فرارایان مالیاتی و مشمولان پرداخت مالیات شده است.
عزم چندانی برای تحقق و کسب درآمدهای مالیاتی دیده نمی شود. تلاش های بسیاری انجام می شود ومسوولان در صبحت های خود عزم جدی برای تحقق درآمدهای مالیاتی دارند اما یک نمونه آن مالیات خودروهای لوکس در بن بست قرار گرفته است. به عبارت بهتر در شرایطی که کشورهای توسعهیافته با اتکا به بخشی از درآمدهای مالیاتی، اهداف بلندمدت و بودجه سالیانه خود را اجرا میکنند، در ایران هنوز هم مهمترین و اصلیترین منبع درآمد، درآمدهای نفتی است. دولت باید تا دیر نشده برای حل بحران مالیاتدهی در کشور چارهای بیندیشد.
در حال حاضر هر ساله میلیاردها تومان فرار مالیاتی در ایران صورت داریم. باید تکلیف افراد و نهادهایی که مالیات نمیدهند، مشخص شود. چراکه نمیشود که مردم عادی و فعالان اقتصادی مالیات خود را بپردازند، اما برخی به هر دلیلی از زیر این کار در بروند. در کشور فرار مالیاتی گستردهای وجود دارد و میزان مالیات دریافتی به نسبت تولید ناخالص داخلی اندک است، شواهد حکایت از این دارد که در حال حاضر میزان مالیات دریافتی دولت کمتر از ۴۰ درصد از برآوردهای کشور است.
برخی از نهادها و ارگانها دارای شرکتهای کوچک و متوسطی بوده که مالیاتی برای آن پرداخت نمیشود و به عبارت معافیت مالیاتی عجیبی دارند، این درحالی بوده که واحدهای تولیدی مشابه باید مالیات خود را پرداخت نمایند، در نتیجه شاهد رقابت نابرابر در بازار هستیم.
این در حالی است که سالهاست که این موضوعات مانند مالیت خانه و خودروهای لوکس هم مطرح است. اما کاری برای اصلاح انجام نشده است. حال باید دید که چه زمانی دولت میخواهد به این فرارهای مالیاتی ورود کرده و آنها را سروسامان دهد.
هرچندد راهکار این موضوع کاملا مشخص است. برای جلوگیری از فرار مالیاتی گسترده و همچنین اجرای عدالت مالیاتی برای هر شخص، یک پرونده مالیاتی تشکیل شود و هیچگونه استثناء و تبعیضی در این مورد شکل نگیرد و هرکسی که هر درآمد و نقل و انتقالی داشت، باید در پرونده مالیاتی او ثبت شود، تنها در این صورت است که عدالت مالیاتی حکمفرما میشود.
البته اگر همه مردم در بحث مالیات مشارکت داشته باشند و مالیات خود را بهموقع و بدون ابزارهای فشار قانونی پرداخت کنند، مسأله درست هزینهکردن مالیاتها هم باید در نظر گرفت. اگر این پول دریافتی در جای درست هزینه نشود، اعتماد مردم از بین میرود و بهطور قطع مشارکت در مالیاتدهی کاهش پیدا میکند.