سرمقاله
دغدغههای مردم در سالهای اخیر کاملا مشخص بوده و قابل رفع است. در بسیاری از حوزهها هم راهحلها مشخص است. اما موضوع ارادهها و توانمندیها در حل این دغدغههاست. طبیعی است این همه دغدغههای متعدد و رنگارنگ با یک یا چند نکته قابل درمان نیست.
به نظر میرسد در مناظرات، کاندیداها همانند روحانی عمل میکنند. تنها دولت قبلی را تخطئه میکنند. مثل او وعده میدهند و مانند او برای برنامههایشان سناریو تدوین نکردهاند. مهمتر اینکه تغییر یک متغیر و یا تعیین یک راه حل ممکن است مسائل و دغدغههای دیگر را فزونتر کند. اقتصاد پیچیده ما برنامه عملیاتی و عمیق و همچنین چند لایه میطلبد.
نمیتوان در همه حوزهها در کوتاهمدت حتی با بهترین برنامهها موفق شد. متاسفانه برخی کاندیداها با علم به عدم رای آوری و نبود آزمون وعدهها، با ارایه وعدههای بزرگتر رقابت میکنند. مناظرات را از محل اراءه برنامهها و تحلیل و نقد برنامهها به ارائه وعدههای غیرعملیاتی و تکمتغیره تبدیل کردهاند.
مناظرات بیشتر محل حمله به وضعیت موجود است. نگرانی این است که کاندیداهای محترم با مشاورههای غیرمعقول اعضای ستاد به غلط گمان کنند که این کشور و اقتصاد آن با ضعف مربی دست به گریبان است و اگر مربی یعنی همان رئیس جمهور عوض شود همه چیز به راحتی قابل حل است.
در حالیکه بایستی بدانید به جز مربی، فدراسیون، بازیکنان، نظام مدیریتی و عوامل اجرایی، سازمان لیگ، باشگاهها، زیرساختها و حتی روابط بین الملل و … دچار مشکلات عدیدهای هستند. اصلاح، تحول و تقویت همه این عوامل بسیار ضروری است. همچنین هماهنگی بین بخشی با ایجاد قوانین، سامانهها و فرآیندهای پویا برای ایجاد انسجام و همسو توانی نکته بسیار با اهمیتی است.
مشکلات به راحتی قابل شناسایی است و تک تک این مشکلات و دغدغههای مردم بدون لحاظ سایر مشکلات راه حل سادهای دارد. اما این همه ابرچالش و مشکل به عنوان یک مجموعه که تمامی مسائل بدون تاثیرگذاری منفی بر همدیگر قابل حل باشد، بسیار پیچیده و زمانبر است. عزم ملی در جهت حرکت پایدار همه توانمندیهای موجود در کشور نیاز است.
این موضوع نکته تاریک در مناظرات و ارائه برنامههاست. بیتردید حل یک معضل و یک چالش یا چالش جدیدی ایجاد خواهد کرد یا بر چالشهای دیگر خواهد افزود. حل توامان بخش اعظم مشکلات نگاه ملی و بسیار عمیقی را میطلبد.
به عنوان مثال برای تهیه مسکن در حجم بالا تهیه زمین کافی، تبدیل زمینهای کشاورزی باغی و… را در پی دارد که چالش محیط زیست را افزون میکند. از سوی دیگر ساخت صدها هزار واحد مسکونی قیمت مصالح و هزینه ساخت را افزایش میدهد.
تورم و کمبود در مصالح ساختمانی نیز پدیدار می شود. از سوی دیگر تامین آب، برق، گاز و سایر امکانات خود نیز چالشهای دیگری ایجاد میکند. بنابراین حل یک معضل، خود چالشهای دیگری ایجاد خواهد کرد و یا بر شدت تاثیرگذاری چالشهای دیگر خواهد افزود. بنابراین تنطیم یک برنامه و سناریو که همه عوامل را متعادل کند بسیار سخت، زمانبر و عزم ملی را میطلبد.