شایلی قرائی
کمبود، نبود و گرانی دارو معضلی است که کماکان وجود دارد و هر روز شاهد انتشار اخباری در رابطه با کمبود و گرانی یک داروی خاص هستیم. سوداگران دارو در میانه پاندمی کرونا هر کاری که می توانسته اند برای درآمدزایی بیشتر از جیب بیماران و همراهان نگران آنها کرده اند. از قرص متفورمین خارجی گرفته تا داروهای بیماران کرونایی، انسولین و ویال آن تا واکسن کرونای خارجی. هر دارویی بخواهید در بساط دلالان دارو پیدا می شود. مشاهدات نشان می دهد که قرص “گلوکوفاژ” که بسته ای ۲۷ هزار تومان به فروش می رسید در حال حاضر به بسته ای ۱۳۲ هزار تومان افزایش یافته است. همین داروها اما در بازار سیاه به فراوانی دست به دست می شود. هر چه هست موضوع دارو و کمبودهای آن برای عده ای جنبه مرگ و زندگی داشته و اهمیت و اولویت خاصی دارد که متاسفانه به آن توجهی نمی شود.
فرض کنید زندگی تان به مصرف یک قرص یا آمپول خاص خارجی و وارداتی گره خورده است. وقتی وارداتی در حوزه دارو به واسطه تحریم ها و نرخ بالای ارز وجود ندارد چه می کنید. تنها راه حل برای پیدا کردن داروی خود و یا اعضای خانواده تان سر زدن به بازارهای سیاه دارو مانند خیابان ناصرخسروی تهران است. متاسفانه در شرایط فعلی برای پیدا کردن دارویی خاص باید تمام داروخانه های شهر را زیر پا بگذارید اما با تمام تلاشی که می کنید تنها جوابی که می شنوید این است:”نداریم” یا “تمام شد”. این تجربه ایست که روزانه صدها هزار نفر در کشور با آن درگیر هستند. اما در پشت پرده این کمبودها و گرانی داروها چه مشکلی وجود دارد. تحریم ها، نبود ارز، قاچاق به سایر کشورها، عدم مدیریت و برنامه ریزی و یا موارد دیگر.
متاسفانه این شرایط برای داروهای ساخت داخل نیز وجود دارد. گزارش های میدانی نشان می دهد شرکت های تولید دارو در کشور تمایلی به تولید داروهای با سود کم ندارند. در بحبوحه بحران کرونا شرکت های دارویی اقلام بهداشتی و مورد نیاز بیماری کرونا را تولید می کنند که فروش روزانه آن سودهای کلانی به جیب آنها سرازیر می کند. هرچند نبود و کمبود مواد اولیه نیز دلیل دیگری برای عدم تولید داروهای داخلی توسط شرکت های تولیدکننده است.
سیاست های قیمت گذاری وزارت بهداشت نیز دلیل دیگری برای عدم تمایل شرکت های دارو ساز برای تولید دارو شده تا جایی که یک روز انسولین، یک روز داروی بیماران خاص و روز دیگر دارو بیماران سرطانی نایاب می شود. کار به جایی رسیده است که دیگر داروهای معمولی مانند متفورمین و انسولین داخلی نیز نایاب شده است. به عنوان مثال داروی “بیزاکودیل” که دارویی داخلی است به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی تولید نمی شود.
واردات دارو در مخمصه ارزی
محمود نجفی عرب، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی
اخباری که در رابطه با نبود، کمبود و گرانی داروها منتشر می شود موجب ایجاد چالش و مشکل برای مردم شده است. متاسفانه صنعت داروسازی کشور در حوزه قیمتگذاری دارو دچار مشکل است و قیمتگذاری وزارت بهداشت برای برخی داروها موجب نداشتن صرفه اقتصادی تولید آن شده است. در حوزه تولید دارو برخی از داروهای خارجی و داخلی برا تامین مود اولیه دچار مشکلات بسیاری شده اند. برخی از داروها ارز ترجیحی و برخی دیگر ارز نیمایی می گیرند اما بقیه اجزای تشکیل دهنده دارو که شامل بسته بندی ها، مواد تولیدی برخی سر سرنگ ها و دستمزدها که درساخت دارو نقش دارند هم باید فکری برایشان کرد. بنابراین تصور اینکه دارو ارز دولتی می گیرد اشتباه است چراکه حدود ۳۰ درصد قیمت تمام شده تولید دارو شامل ارز دولتی می شود.
امروز در کشور شاهد تورم ۴۲ درصدی هستیم و با شرایط فعلی بعید است امسال نیز نرخ بهتری از تورم را داشته باشیم. بنابراین به طور طبیعی دولت هم متعهد باید باشد تا قیمت متعارفی برای دارو بگذارد تا تولیدکننده هم بتواند تولید را ادامه دهد. به هر حال داروسازی ها هم بنگاههای تولیدی هستند و باید مشکلات پیش روی آنها حل شود.
اما تخصیص ارز نامرغوب کشورهای عمان و چین برای داروسازی ها متاسفانه تولید دارو را با مشکل روبرو کرده است. تصور درستی نیست که صنعت دارو چون ارز ۴۲۰۰ تومانی می گیرد نبای صدایش دربیاید. ارز ترجیحی هم که در اواخر سال گذشته تا به امروز تخصیص یافته مبلغ قابل توجهی نبوده است. درحالی که بسیاری از داروهای تولیدی برای واردات مواد اولیه و خرید برخی مواد اولیه داخلی مشکل دارند. متاسفانه با وجود آنکه بخش خصوصی در طول سالهای گذشته بارها اعلام کرده که باید روند تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای دارو متوقف شود اما در عمل ما نه تنها شاهد اجرای این درخواست نبودیم که حتی در سال ۱۴۰۰ نیز این سیاست اجرایی خواهد شد.
امروز این صنعت در بسیاری از موارد با کمبود مواد اولیه روبرو است. یکی از اصلی ترین کالاهای وارداتی ما در این حوزه، مواداولیه برای تولید دارو در داخل کشور است که با کند شدن تخصیص ارز، وارد شدن این مواد نیز با محدودیت مواجه شده و همین موضوع خطر کاهش ذخایر مواد اولیه، محدود شدن تولید و در نهایت کاهش توزیع دارو را افزایش میدهد.
به عنوان مثال داروی فلوکساتین مواد اولیه آن وجود ندارد و برای همین تولید آن کاهش پیدا کرده است. مدت هاست برای این دارو به دنبال مواد اولیه هستیم که شرکت های بسیاری درگیر این موضوع شده اند. بنابراین این دارو شامل فوریت واردات می شود و مسلما با تخصیص چند برابری ارز مواجه خواهد شد که در بدو ورود به کشور با چند برابر قیمت به فروش می رسد.