سرمقاله-
در این میان سیستم هیچ گاه به دنبال حل این مشکل نبوده و آن بحث چند نرخی بودن سیستم ارزی در کشور ماست.
زمانی که ارز چند نرخی باشد، دستگاه ها و افراد زیادی به دنبال رانت حاصل از آن هستند و اقتصاد عادت به رانت جویی پیدا می کند و در این میان تولیدکننده، مصرف کننده و حتی دستگاه های دولتی حق طبیعی خود می دانند که از این رانت استفاده کنند. در کنار این رانت، رانت های دیگر هم به وجود می آید. زیرا یک فرد برای آنکه بتواند از رانت ناشی از تفاوت نرخ ارز استفاده کند، باید رانت های اطلاعاتی را به طرق مختلف به دست بیاورد و این فساد به معنای واقعی است. در این زنجیره وقتی فساد شکل گرفت، اقتصاد نیز آلوده نوسانات ارزی می شود.
تاسف زمانی است که بدانیم اقتصاد ما دلاریزه نیست و مبنای پرداخت های آن براساس دلار نیست؛ اما رفتار هزینه های آن برحسب دلار است و مشکل زمانی به وجود می آید که هزینه ها به صورت دلاری (آن هم با توهم دلاری!) اما درآمدها برای اکثر جامعه که با محدودیت منابع درآمدی مواجه اند، ریالی است. این یک نوع آلودگی به رفتار دلار است در صورتی که لنگرگاه پول ما یک پول قوی نیست، بلکه براساس نوساناتی است که در ارزش ریال اتفاق می افتد. اینجاست که نیاز به یک جراحی اساسی در اقتصاد احساس می شود.
این جراحی برچیده شدن سفره ارز چند نرخی است که سالیان سال است که وجود داشته. البته برای برچیده و رسیدن به یک نظام تک نرخی، سیاست های بعدی و پشتیبانی های بعدی بسیار مهم است؛ ازجمله یکی از سیاست های بعدی استقلال بانک مرکزی است که براساس نظام پولی و سیاست گذاری های لازم مثل سیاست کنترل تورم بتواند ارزش ریال را همواره در مقابل دلار حفظ کند. زمانی که این اتفاق بیفتد فضای صادرات یا رفتار بخش صادرات رونق می یابد چون کارایی آن افزایش می یابد. از طرف دیگر خود به خود جلوی واردات بی رویه گرفته می شود؛ یعنی وارداتی به کشور می آید که به درد صادرات بخورد و طبیعتا ما می توانیم شاهد کم شدن کسری تجاری و کاهش کسری تراز پرداخت ها باشیم و این موارد به کنترل تورم کمک خواهد کرد.