حرکت های دولت در حمایت از بازار سرمایه در مدت اخیر حرکت های خوبی نبوده و مورد انتقاد است. ۹۵ درصد مشکلات ما داخلی است. اگر مشکل داخلی نداشتیم، خیلی لازم نبود به مسائل خارجی توجه کنیم. متأسفانه سیاستهای مدیریتی خوبی نداریم. خبر افزایش سود بانکی، عدم شفافیت واگذاری پالایشگاه ها، عدم شفافیت عرضه فولاد و قیمت گذاری آن، عدم شفافیت در ورود خودرو به بورس و… موجب شد تا جو منفی بر بازار حاکم شود. در این بین منافع بسیاری از مردم تحت فشار قرار گرفته و دولت باید به طور رسمی وزن بیشتری از سوی خود به سمت بازار سرمایه بدهد. همچنین ملاحظات بازار سرمایه باید در مصوبات دولت و مجلس در نظر گرفته شود و منافع این بازار باید در تصمیمات تمام نهادها لحاظ شود. بازار سرمایه نباید دستخوش چنین حواشی ای شود چراکه این بازار ۵۰ میلیون سهامدار دارد و بازار حساسیت های بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده است.
واقعیت این است که مقداری بازار در فاز هیجانی است و فروشها هیجانی شده است. دلایل ایجاد این هیجان چند عامل اقتصادی و چند عامل روانی است. درباره عوامل اقتصادی یک مقدار بلاتکلیفی درباره نرخ بهره مؤثر بوده است. در فصل بهار که دوره اوج بازار بود، نرخ بهره کمتری داشتیم و در آن مقطع نرخ بهره نصف نرخ امروز بود.
کاهش نرخ بهره فواید سرمایهگذاری را کاهش داده و باعث ریزش بازار مالی میشود. قیمتگذاری دستوری خودرو باعث شده است که گروه خودرویی که از گروههای مهم بورسی است، تحت فشار باشد. ایرانخودرو بهدلیل آنکه قیمت خودروی فروشرفته از قیمت تمامشده کمتر است، نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان زیان کرده است. گروه پالایشی درگیر عدم شفافیت ناشی از نبود رگولاتوری و تنظیم مقررات است. شرکتهای پالایشی قیمت ارزش فروش را صفر گذاشتهاند و این نشان از نوعی نبود شفافیت دارد. اگر دولت نرخ بهره و قیمتگذاری شرکتهایی را که محصولاتشان و خودشان در بورس است، اصلاح کند و مسئله پالایشگاهها را حل کند، بهلحاظ اقتصادی فشار از روی بازار برداشته میشود.
البته در مدل واکنش معترضان نیز نقدی وارد است. این افراد باید پل های ارتباطی بهتری برای نشان دادن اعتراضات خود انتهاب می کردند. به عبرات دیگر معترضان سیاست نادرستی را برای ابراز اعتراض خود در پیش گرفته اند. به هر ترتیب بازار سرمایه بازار پرریسکی است و کسانی که وارد بازار می شوند نباید انتظار فقط افزایشی شدن سهام را داشته باشند.