سرمقاله
ارز ۳۰ هزار تومانی قطع به یقین تاثیرات بسیار مخربی بر روی اقتصاد، تولید و روند سرمایه گذاری در تولید به جا میگذارد. با تداوم افزایش نرخ ارز، اشتغال در حل نابودی است. جای شکی وجود ندارد که روز به روز عده بیشتری بر جمعیت بیکاران کشور افزوده میشوند. ممنوعیت واردات هم به دلیل تحریمها و نداشتن ارز به عرضه کالاهای مورد نیاز مردم لطمه زده است هر چند مردم توان خرید کالا با ارز ۳۰ هزار تومانی را هم ندارند.
برخی شرایط روانی و البته شرایط اقتصادی جهان بعد از شیوع بیماری کرونا باعث شده تا سیگنالهای افزایشی در نرخ دلار به بازار ارسال شود و جو روانی حاکم در ایران نیز به آن دامن زده است. این درحالی است که نباید سیاستها و رفتارهای بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز را هم فراموش کنیم که بعضا میتواند به این روند دامن بزند. بنابراین بانک مرکزی باید در این شرایط سیاستهای درستی اتخاذ کند، سال گذشته قیمت هر دلار ۱۱ هزار تومان بود، تحریم هم بود، برخی صادرکنندگان هم ارز خود را به چرخه اقتصادی بازنگردانده بودند، به عبارتی شرایط همین وضعیت کنونی بود لذا باید پرسید که چه دلیلی دارد که بدون تغییر شرایط قیمت ارز از ۱۱ هزار تومان سال گذشته به نزدیک ۳۰ هزار تومان افزایش برسد. از طرفی دیگر ممکن است دولت درصدد این باشد که بخشی از کسری بودجه را با نوسانات دلار برطرف کند یا مثلا تلاشش این باشد که قیمت ارز را با قیمت سایر بازارها مثل مسکن یا خودرو متناسب کند اما این سیاست درنهایت به زیان خود دولت تمام میشود چون باید روی قیمتها نظارت بیشتری اعمال کند یا برای موج بیکاری که از افزایش قیمتها و کاهش تقاضا در بازار رخ میدهد، فکری بکند. بنابراین اگر نیت از افزایش قیمت دلار، رفع کسری بودجه باشد، عملا دولت منفعتی نخواهد برد.