سرمقاله
در هفته های اخیر شاهد افزایش شاخص ها در بورس بوده ایم که موجب شده افراد بسیاری تمایل به سرمایه گذاری در این بازار را داشته باشند. بازار سهام جذابیت فوق العاده ای پیدا کرده و طی دو سال گذشته بیشترین سرمایهگذاری در بازارهای طلا، سکه، دلار و بورس انجام شد که در این بین بازدهی بورس از دیگر بازارها بیشتر بوده است. بازارهای مالی با رشد خود موجب رشد بازارهای موازی خود می شوند و در شرایط فعلی این اتفاق در بازارهای سرمایه گذاری ایران نیز افتاده است. بنابراین مردم نقدینگی خود را به سمت بازارهای مالی روانه کرده اند و در این میان بورس از اقبال بیشتری برخوردار شده است.
به طور کلی بازار سرمایه محلی خوبی برای جذب نقدینگی است و فرصت مناسبی در مقابل دولت قرار داده تا این فرصت استفاده کند و برخی از بنگاههای خود را در اختیار مردم قرار دهد تا بحث کوچک شدن دولت و خصوصیسازی را پیش ببرد و هم این که نقدینگی را جذب این بازار کند. طبیعت بازار سرمایه بالا و پایین رفتن است ولی اگر دولت از این بازار استفاده کند یک بازار سرمایه پرعمقی خواهیم داشت و نوسانات آن کمتر خواهد شد. سرمایههای زیادی به این سمت در حال حرکت است.
با توجه به کنترل نرخ بهره و نرخ های تورمی که باید انتظار داشته باشیم، بانکها نرخ بهره منفی دارند و نباید انتظار داشته باشیم که جایی برای سرمایهگذاری باشند. سرمایهگذاری پول خود را در بانک نمیگذارد که شاهد سوخت ۲۰ درصد آن باشد. بانک با این شرایط به نظر نمیرسد محل خوبی برای نگهداری پول باشد. اوراق بدهی نیز به عنوان محل برای داراییها، بزرگ شدن بازار این اوراق به این که دولت چقدر اعتبار داشته باشد برمیگردد و نرخ تورم به چه صورتی باشد. این بازار زمانی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و مردم به آن روی بیاورند که ریسک اعتباری آن کم باشد، مردم مطمئن باشند که در آن نکول نمی کنند و به موقع منابع را بازپرداخت کند.