شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، این در حالی است که قیمتگذاری محصولات بالادست صنایع فولاد مانند کنسانتره، گندله و شمش براساس نرخ ارز مبادلهای و دستوری و ایجاد قیمتهای متفاوت داخلی و صادراتی از یکسوی شفافیت قیمتگذاری در بازار را دچار اخلال کرده و از سوی دیگر با ایجاد نظام دو نرخی راهی را میرود که هماکنون در حوزه ارز و نظام چند نرخی ما را با مشکلات متعددی روبرو کرده و درنهایت باعث به وجود آمدن رانتهایی میشود که در عمل هیچگونه نظارتی به آنها وجود ندارد و این رانتها نیز ملزم به پاسخگویی در مقابل تولیدکنندگان و نهادها نیستند. از طرفی باعث میشود سرمایهای که باید صرف سرمایهگذاری در این صنعت شود به سطوح غیر شفاف دیگر و حتی به رانتهای خاص منتقل شود که در درازمدت به زیان تولیدکننده و مصرفکننده واقعی هست.
در ابتدای چرخه تولید فولاد شرکتهای سنگ آهنی قرار دارند که متضرر خواهند شد. زیرا در فرمول قیمتگذاری محصولات به نرخ شمش فولاد خوزستان وابسته هستند و با کاهش این قیمتها حاشیه سود این شرکتها دچار تغییر میشود. شرکتهایی که برای طرحهای توسعه ازیکطرف و به روز کردن تجهیزات در معادن از طرف دیگر نیازمند سرمایهگذاری مداوم هستند، تمایل سرمایهگذار را از دست خواهند داد. بهطور مثال شرکتی مانند چادرملو باید از هماکنون به فکر جایگزین کردن معادن فرسوده باشد تا علاوه بر تأمین نیاز زیر مجموعهها نیاز داخل را نیز تأمین کند.
انتقاد از قیمت گذاری فولاد است
حمیدرضا رستگار، رئیس اتحادیه فروشندگان آهن و فولاد
صنایع آهن و فولاد دارای ظرفیت بسیار بالایی در صنعت کشور است به طوری که می تواند جایگزین نفت باشد و درآمدهای نفتی را پوشش دهد و کشور را از قتصاد تک محصولی نجات دهد. صنعت فولاد در تمام دنیا صنعتی است که چرخ فعالیت های اقتصادی را می چرخاند و کوچکترین اختلال و مشکلی می تواند به ضرر اقتصاد کشور تمام شود. پتانسیل بسیار بالایی در صنعت فولاد ایران وجود دارد که اگر بتوانیم تمام آن را بکار بگیریم اقتصاد کشور تحولی اساسی را شاهد خواهد بود. امروز ایران به خودکفایی در صنعت فولاد رسیده است اما مشکلات دیگری وجود دارد که توسعه این صنعت را با کندی مواجه کرده است.
اگر بتوانیم به صنعت فولاد حمایت هایی را تزریق کنیم که بتواند از این مشکلات رهایی پیدا کند آن موقع خودکفایی این صنعت و تاثیرات آن را بر اقتصاد مشاهده خواهیم کرد. اقتصاد کشورهای توسعه یافته توانسته با رشد بی حد و اندازهدر این صنعت اقتصاد را بیمه کند و از آینده اقتصادی نیز با شفافیت صحبت کند. باید الگو و نقشه راه را از کشورهای مذکور یاد گرفته و برای توسعه این صنعت کوشا باشیم. فولاد در هر کشوری کالای راهبردی است که میزان توسعه یافتگی هر کشوری بستگی به میزان مصرف فولاد آن دارد. درست است که در سالهای اخیر در تولید فولاد خودکفا شدیم و در چشم انداز ۱۴۰۴ تولید باید به ۵۵ میلیون تن برسد اما اکنون در کشور سالانه ۱۷ میلیون تن فولاد مصرف میشود و حدود ۱۰ میلیون تن اضافه تولید داریم.
با توجه به تصمیم گیری جزیرهای که توسط وزارتخانههای مختلف گرفته میشود و نداشتن برنامه ریزی، صادرات فولاد به دست افرادی افتاده که نمیتوانند قیمت واقعی فولاد را دریافت کنند. بعد از نفت فولاد مهمترین کالایی است که میتواند ارزآوری برای کشور داشته باشد و اگر دولت حمایت کند میتوانیم بازارهای دنیا را به دست بیاوریم. در حال حاضر انتقاد از قیمت گذاری فولاد است. نسبت به سیاستهایی که برای تعیین قیمت فولاد صورت میگیرد بی اطلاعیم و این موضوع برای واحدهای صنفی شبهه ایجاد کرده است. یک قیمت مصرف داخلی وجود دارد که باید متناسب با جریانات اقتصادی کشور باشد، اما در صادرات قیمت باید متناسب با قیمت جهانی باشد، اما در حال حاضر هیچکدام از آنها متناسب نیست.