به گزارش کسب وکار نیوز به نقل از مهر، صنایعدستی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی ملموس، راوی داستانهایی از مکانها و مردمان آن است. اصطلاح صنایع دستی، طیف گستردهای از تولیدات و آثار هنری ساخته شده بهدست بشر را شامل میشود. در تعریف ارائه شده از سوی یونسکو (بهعنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای صنایع دستی در سطح بینالمللی) محصولاتی که توسط صنعتگران و هنرمندان، بهطور کامل با دست یا با کمک ابزارهای دستی یا حتی مکانیکی ساخته شوند را میتوان صنایعدستی نامید؛ البته لازم بهذکر است که بهرهگیری از ابزارهای مکانیکی با این شرط قابل قبول است که استفاده از ابزارهای دستی و سنتی، بخش قابل توجهی از فرآیند تهیه و تولید محصول نهایی را شامل شود. ماهیت ویژه محصولات صنایع دستی از برخی ویژگیهای متمایز آنها ناشی میشود که از جمله آنها میتوان به سودمندی و کاربردی بودنشان، اصالت، نوآورانه بودن، مرتبط بودن با فرهنگ و سنت بومی، تزئینی بودن و اهمیت آنها بهعنوان نمادهایی اجتماعی، مذهبی و سنتی اشاره کرد. در همین راستا نیز، ارزیابی صنایع دستی بر پایهی کیفیت آنها، خلاقیت به کار گرفته شده در فرایند تهیه و تولید، شیوه و قابلیت عرضه محصولات به بازار، میزان سازگاری با محیطزیست و استفاده از تکنیکها و طراحیهای اصیل و سنتی انجام میشود.
علاوه بر ماهیت مستقل فعالیتهای صنایع دستی، نمیتوان از اهمیت آن بهمثابه بخشی از فرآیند عرضه گردشگری، یا یک محصول گردشگری، غافل بود. چرا که میتوان از آن بهعنوان یکی از ابزارهای مهم برای شناساندن فرهنگ و سنتهای یک منطقه به گردشگران و نیز ایجاد ارتباط نزدیک و احساسی با آنان بهره برد. ضمن اینکه صنایع دستی بهعنوان یکی از ابزارهای مهم انتقال درآمد گردشگری به اقتصاد کشورهای در حال توسعه و جوامع محلی آنها تلقی میشود. توجه به توسعه فعالیتهای صنایع دستی میتواند نقشی جدی در کاهش فقر (بهعنوان یکی از اهداف اصلی توسعه گردشگری پایدار در کشورهای در حال توسعه)، ایجاد اشتغال و به دنبال آن، جلوگیری از کوچ مردمان روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ ایفا کند. همچنین صنایع دستی میتواند به تقویت و تثبیت سنتها و مشاغل بومی کمک کند و راهی برای نمایش سنتها و فرهنگها به گردشگران و ابزاری برای برقراری ارتباطات میانفرهنگی باشد. توسعه فعالیتهای صنایع دستی در صورتی که با مدیریت و برنامهریزی درست همراه شود، میتواند پیامدهای مثبتی بر جنبههای اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی بر جوامع داشته باشد، که از جمله مزیتهای آن میتوان موارد زیر را بر شمرد:
– فعالیتهای صنایع دستی را میتوان به سراسر مناطق یک کشور گسترش داد (کمک به توزیع درآمد)؛
– ظرفیت بالای استخدام و بهکارگیری اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه؛
– ایجاد میزان اشتغال بیشتر در مقایسه با سرمایه بهکار گرفته شده برای راهاندازی کسبوکار؛
– میزان سوددهی بالا در برابر میزان سرمایهگذاری اولیه؛
– ایجاد شغل در فصول کمگردشگر سال؛
– ایجاد درآمد ارزی از طریق صادرات محصولات؛
– میزان بالای ارزش افزوده؛
کشور ما به لحاظ سنتی و تاریخی از سابقهای بسیار طولانی در زمینه تولیدات صنایع دستی برخوردار است، اما متاسفانه به دلایلی که در ادامه این مطلب بدانها پرداخته خواهد شد، هیچگاه آنگونه که شایسته بوده از این مزیت خود بهرهای نبرده است. این مسئله علاوه بر آسیبهایی که به مشاغل و معیشت بسیاری از مردمان نواحی دورافتاده ایران وارد آورده، موجب از دست دادن یکی از شانسهای مهم در زمینه توسعه گردشگری داخلی و بینالمللی نیز شده است.
از جمله محصولات صنایع دستی کشور میتوان به کاشی و سرامیک، سفال، فرش و گلیم، تولیدات چوبی و فلزی و جواهرسازی با استفاده از سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی اشاره کرد؛ محصولاتی که شامل حجم عمدهای از صادرات این بخش نیز میشود. ضمن اینکه در حال حاضر نیز در حدود چهارصد هزار نفر در کشور بهطور رسمی در حوزه تهیه و تولید محصولات صنایعدستی فعالیت دارند.
در سال ۲۰۱۷ میلادی، ایران با صادراتی در حدود ۶۳۰ میلیون دلار (۴۰۰ میلیون دلار فرش و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی و ۲۳۰ میلیون دلار، سایر کالاها) در رتبه سی و یکم جهانی قرار گرفت. این در حالی است که ایران به لحاظ تنوع صنایع دستی در میان سه کشور نخست (به همراه چین و هند) در دنیا قرار دارد؛ لازم به ذکر است که کشور چین در سال گذشته میلادی درآمدی قریب به ۲۵ میلیارد دلار از صادرات صنایع دستی خود کسب کرده است. همچنین از مشتریان عمده صنایع دستی کشور میتوان به عراق، افغانستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، اردن، آلمان و انگلیس اشاره کرد.
در ابتدای لغو تحریمها در سال ۱۳۹۴، برخی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مدعی شدند که قصد دارند با برنامهریزیهای انجام شده درآمد بخش صادرات صنایع دستی را تا سال ۲۰۲۱ میلادی به ۲.۵ تا ۳ میلیارد دلار افزایش دهند. شوربختانه، رشد صادرات صنایع دستی در سه سال گذشته هیچ نشانه امیدی از دستیابی به هدف تعیینشده به دست نمیدهد. علاوه بر اینکه روز به روز نیز بر مشکلات فعالان این حوزه افزوده میشود؛ مشکلاتی از قبیل تهیه مواد اولیه مورد نیاز، گرانی آنها و ساز و کار پیچیده صادرات محصولات). مشکلات این بخش تا جایی پیش رفته است که بسیاری از صنعتگران و هنرمندان صنایع دستی برای حفظ شغل و معیشت خود ناچار هستند تا با حک نام و پرچم کشورهای دیگری نظیر اردن و ارمنستان بر تولیدات خود، آنها را برای فروش به آن کشورها عرضه کنند.
امروزه نیز برای افراد آشنا با صنایع دستی اصیل ایرانی، مشاهده تولیدات ایرانی در فروشگاهها و بازارهای کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس، که به دروغ تحت عنوان محصول همان کشورها به مشتریان و گردشگران عرضه میشوند، امر چندان غریبی نیست. حتی بسیار دیده شده است برخی گردشگران ایرانی که آشنایی کافی با تنوع محصولات صنایع دستی ایران ندارند، با سفر به این کشورها (بهویژه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه) از همان تولیداتی که در واقع ساخته دست هنرمندان ایرانی است، بهعنوان سوغاتی خریداری کرده و با خود وارد کشور میکنند. بنابراین مسلم است که در صورت ادامه این روند، ظرف چند سال آینده احتمال اینکه برخی از صنایع دستی ایران، بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی کشور، توسط برخی از این دست کشورها بهنام خود ثبت شوند بسیار است. همانگونه که درباره برخی دیگر از آثار و مشاهیر تاریخی و فرهنگی ایران (نظیر چوگان، تار، نظامی گنجوی و غیره) این اتفاق روی داده است.
بیتوجهی به مقوله مطالعات بازاریابی و برنامهریزی عملی و منطقی در این حوزه، همچون بسیاری از حوزههای مرتبط با فعالیت گردشگری، موجب شده است تا جز مصاحبهها و ادعاهای آتشین پس از همایشها و جلسات، دستاوردی نصیب فعالان و علاقمندان حقیقی این حوزه نشود. تنها با جستجویی اندک در منابع اینترنتی و کتابخانههای دیجیتال، میتوان شاهد بود که کشورهایی نظیر هند و چین تا چه میزان به مطالعات دقیق و جزئی درباره نقاط قوت و ضعف خود در زمینه توسعه فعالیتهای صنایع دستی توجه میکنند و با رصد کردن تغییرات بازار و تحرکات سایر کشورهای فعال در این زمینه، نقشه راهی مدون و اصولی برای خود تدوین میکنند و اینگونه نیست که چندین تن از مسئولان حوزه صنایعدستی آنان، بدون هیچ پیشزمینه درست اطلاعاتی، مدعی شوند که کشور میتواند با صادرات ۳ میلیارد دلاری، در جایگاه نخست صادرات صنایع دستی در دنیا قرار گیرد.
البته باید به این نکته توجه داشت که فروش صنایع دستی یک منطقه و کشور در کشورهای دیگر، تنها به کشور خودمان محدود نمیشود و امری تقریبا رایج است. اما این نکته را هم نمیتوان از نظر دور داشت که درج نام و پرچم کشور دیگری بر روی محصولات، سبب از دست رفتن اصالت محصولات صنایع دستی شده و در طولانی مدت، علاوه بر آسیب رساندن به صنعت و معیشت فعالان این بخش در هر دو سو، موجب از دست رفتن سنتها و میراث فرهنگی میشود. از دست رفتن جنبه اصالت محصولات و میراث فرهنگی علاوه بر وارد آوردن صدمات جدی به بخش صنایع دستی، میتواند پیامدهای منفی بسیاری نیز بر فعالیتهای گردشگری یک منطقه (بهویژه در زمینه بومگردی/اکوتوریسم و گردشگری فرهنگی) داشته باشد.
با توجه به آنچه تابدین جا از نظر گذشت، موارد زیر را میتوان از موانع عمده در مسیر توسعه فعالیتهای صنایع دستی در کشور برشمرد:
– ضعف در حوزه بازاریابی، تبلیغات و بستهبندی محصولات؛
– نبود سیاست روشن در زمینه قیمتگذاری؛ به نحوی که قابلیت رقابتپذیری تولیدات در سطح داخلی و بینالمللی افزایش یابد؛
– واردات منسوجات، اقلام تزئینی و صنایع دستی از چین به بازار غیررقابتی صنایع دستی ایران؛ تا جایی که بسیاری از این اقلام با بهایی ارزانتر و به لحاظ کمی نیز بیشتر محصولات محلی و بومی در دسترس هستند؛
– نبود پشتیبانی مناسب از سوی نهادهای دولتی و آموزشی؛
– در دسترس نبودن و گران بودن برخی مواد اولیه اساسی و مورد نیاز همچون مس و نقره؛
– وجود واسطهگری در زمینه فروش و صادرات محصولات؛ عاملی که موجب گرانتر شدن محصولات و کاهش درآمد تولیدکنندگان میشود؛
– نداشتن اطلاعات کافی برخی صنعتگران و هنرمندان نسبت به ساز و کار بازار صنایعدستی؛
– نداشتن اطلاعات کافی برخی صنعتگران و هنرمندان نسبت به سلیقه و تمایلات گردشگران بینالمللی؛
– نبود برنامه عملیاتی از سوی دولت برای رفع موانع صادرات صنایع دستی؛
– نبود اطلاعات و دادههای مستند از ظرفیت تولید و عرضه محصولات با کیفیت صنایع دستی در سطح بینالمللی.
اکنون پس از اشاره به مزیتها و موانع موجود در زمینه فعالیت صنایع دستی، این پرسش مطرح میشود که برای مدیریت موانع و توسعه فعالیتهای صنایع دستی بایستی به چه مسائلی توجه داشت؟ در ابتدا باید در نظر داشت که امروزه صنایع دستی و هنرهای بومی به یکی از ابزارهای مهم در زمینه رقابت میان مقصدها و مناطق گردشگری تبدیل شده است. همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد یکی از کارکردهای مهم صنایع دستی، کمک به برقراری ارتباطات میانفرهنگی است. به هر میزان که ارتباط قویتری از لحاظ احساسی و فرهنگی میان گردشگران با محیط و مردمان جامعه میزبان ایجاد شود، احتمال تکرار بازدید (بهعنوان یکی از شاخصهای توسعه پایدار گردشگری و یکی از نشانههای بارز توفیق در عرصه بازاریابی گردشگری) بیشتر خواهد شد. به همین جهت، یکی از راههای توسعه فعالیتهای صنایع دستی و حمایت از آن، انجام برنامهریزی برای تقویت ارتباط میان گردشگری و صنایعدستی است.
در پایان، به مواردی اشاره میشود که بسیاری از کشورها نیز برای عملیاتی کردن آن برنامهریزیهای دقیق و بلندمدتی انجام میدهند. بنابراین ضروری است که مسئولان و دستاندرکاران بخش دولتی و خصوصی، به یک اندازه نسبت به پیادهسازی و توجه به آنها کوشش ورزند:
– پشتیبانی از شرکتها و کارگاههای کوچک و خصوصی از طریق اعطای وام و مشوقهای مالی؛
– برگزاری دورههای آموزشی منظم و هدفمند از سوی نهادهای دولتی و غیرانتفاعی؛ لزوم آموزش هنرمندان درباره علاقهمندی خریداران (بهویژه گردشگران)، شیوههای خرید و فروش و شناسایی سلیقه گردشگران؛
– ضرورت انجام مطالعه درباره بازار داخلی و بازارهای هدف برای صادرات؛
– توجه به برندسازی بهعنوان یک ضرورت در جهان امروزی کسب و کار؛
– افزایش سطح رقابتپذیری تولیدکنندگان در زمینه قیمتگذاری، حجم و کیفیت تولیدات؛
– توجه به نحوه بهرهبرداری از منابع زیستمحیطی مورد نیاز برای استخراج مواد اولیه؛
– عدم بهکارگیری کودکان و سوءاستفاده از نیروی کار و تنظیم شرایط محیط کاری بر پایهی استانداردهای اجتماعی و قوانین کار؛
– برقراری همکاری و مشارکت مناسب میان کارگاههای تولیدی و نهادهای فعال در زمینه صادرات؛
– توجه به توسعه و طراحی محصولات.