ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز تقریبا بر هیچ فرد مطلع از چگونگی بازار ارز و شرایط حاضر آن پوشیده نیست که دخالتهای بانک مرکزی نقش مستقیمی در کاهش التهابات بازار داشته است. این سیاستها هرچند مورد توافق عدهای از کارشناسان و مورد انتقاد دستهای دیگر از آنهاست، از این نظر که باعث آرامش در بازار ارز شده، مورد تایید است. با این حال راهکارهای دیگری نیز برای ایجاد آرامش در این بازار پیشنهاد شده است که کاهش التهاب بازار را قطعیتر میکند. نرخگذاری دستوری برای ارز از دید کارشناسان، حکم مسکن دارد و به همین دلیل در بلندمدت نتیجهای از آن حاصل نمیشود؛ در حالی که فشار ناشی از کمبود ذخایر ارزی دیر یا زود دامن بازار ارز را خواهد گرفت؛ مگر آنکه همسو با این فشارها سیاستهای کارآمد و بهموقعی اتخاذ شود.
برخی از کارشناسان نیز جهش نرخ ارز را ناشی از برخی از سیاستهای دستوری میدانند که لازم است بانک مرکزی و دولت نسبت به آن آگاه باشند.
از جمله راهکارهای پیشنهادی کارشناسان برای کنترل آشفتگیهای بازار ارز کنترل دورادور بازار است. برای مثال دخالتهای دستوری نباید به نرخگذاریهای دستوری منتهی شود، بلکه لازم است دخالتها بیشتر جنبه نظارتی و کنترلی داشته باشد.
طبق بررسیهای موجود، بانک مرکزی باید از طریق ابزارهای اقتصادی و منطقی در بازار ارز دخالت کند وگرنه امکان اینکه بار دیگر ارز جهش پیدا کند و فنر آن رها شود، هست.
جرقه کاهش نرخ ارز درست بعد از واگذاری اختیارات کامل ارزی به بانک مرکزی زده شد و همین امر نشان میدهد دخالتهای بانک مرکزی برای کاهش التهابات بازار تا حدی ضروری است و همانطور که کارشناسان هم پیشبینی کرده بودند، کاهش فعلی نرخ ارز تا حدود زیادی مرهون همین دخالتهاست و در صورت ادامه مدیریت درست بازار ارز است که نرخ ارز به تعادل میرسد.
کاهش نرخ ارز در بازار آزاد باعث کاهش فاصله این نرخ با بازار ثانویه شده و هرچند هنوز خیلی از صادرکنندگان تمایلی به عرضه ارز در بازار ثانویه ندارند؛ اما امید میرود که در آیندهای نزدیک و با ادامه کاهش نرخ دلار، این اتفاق بیفتد.
رصد مصارف ارزی
امیرعلی سیفالدین، کارشناس اقتصادی
دخالتهای کنترلی و نظارتی بر خرید و فروش ارز و عرضه آن در بازار ثانویه و بازار اصلی که مرتبط با کالاهای اساسی است، باعث کاهش نرخ ارز شده است. به عبارتی تلاش دولت برای رصد مصارف ارزی و همچنین خرید و فروش ارز نقش مهمی در کنترل قیمت آن داشته است و تداوم آن به آرامش بازار کمک میکند؛ اما این دخالتها به معنای دخالت در نرخگذاری ارز نیست. دخالتهای دولت در بازار تنها باید به صورت کنترلی و نظارتی باشد؛ نه تعیین قیمت نهایی ارز.
مهمترین مشکل بازار ارز که باعث التهابات اخیر شده، سودجویی دستهای از دلالان، خریداران و فروشندگان ارز است که در صورت کنترل رفتارهای سودجویانه آنها میتوان تا حدود زیادی قیمت ارز را مهار کرد. بخشی از افزایش قیمت ارز نیز خارج از چارچوب سیاستهای دولت و تصمیمگیریهای داخلی و مربوط به فشار تحریمهای آمریکاست که البته اثرات آن در افزایش نرخ ارز غیرقابل کنترل است. با این حال وظیفه بانک مرکزی و دولت این است که تا جایی که قیمت ارز وابسته به سیاستهای آنهاست، تصمیم درستی اتخاذ کنند. برای مثال بازار ارز با وجود کنترلهای بانک مرکزی هنوز نیازمند نظارت است. خرید و فروش ارز در بازار سیاه ادامه دارد و بانکها برای کاهش التهابات ارزی با دولت همکاری نمیکنند. بنابراین آنچه در شرایط فعلی به کمک بازار میآید، تداوم کنترلهای بانک مرکزی و ادامه نظارت است که به شفافیت ارزی منجر میشود. در این صورت میتوان خوشبین بود که حداقل نرخ ارز به زیر ۱۰ هزار تومان برسد و برای دورهای در این نرخ تثبیت شود.