به گزارش کسب و کار نیوز، اما اصل ماجرا چه بود؟ در دهه ۱۹۶۰ فتح ماه به عنوان اصلیترین هدف برای نشان دادن تواناییهای علمی و فنی, توسط هر دو ابرقدرت فضایی آن روزگار یعنی آمریکا و شوروی مطرح بود. هر دو کشور تحقیق بر روی ماه را با کاوشگرهای بدون سرنشین شروع کردند. آمریکاییها خیلی شفاف و علنی به دنبال فرستادن انسان به ماه بودند اما روسها قضیه را گرچه خیلی جدی اما بی سر و صدا و پنهان دنبال میکردند.
سرگئی کارالیف مدیر برنامههای فضایی شوروی, برنامه پیچیدهای را به تصویب رهبران سیاسی رسانده بود که نه فقط ماه, بلکه سفر به مریخ را هم در نظر داشت. رقبای او نیز طرحهای خود را داشتند اما با وجود چنین مدیر مقتدری که از پشتیبانی رهبران سیاسی هم برخوردار بود نمیتوانستند کاری از پیش ببرند.
با مرگ کارالیف در سال ۱۹۶۶ میدان برای دیگران باز شد و آنها هم توانستند برای برنامه خود مجوز لازم را بگیرند و موازی کاری در فناوری فضایی جای مرکزیت و همپوشانی را گرفت. از جمله دفتر طراحی لاووچکین(Lavochkin) در ادامه برنامه لونا, اجازه یافت کاوشگری با هدف نمونه برداری خاک ماه را بسازد.
لونا-۱۵ که همزمان با آپولو-۱۱ به فضا پرتاب شد ماموریت داشت نمونه خاک ماه را دو-سه روز زودتر از آپولو-۱۱ به زمین بیاورد. طبیعی است که اگر خاک ماه توسط یک سفینه بدون سرنشین با هزینهای صدها برابر کمتر از ناوهای سرنشیندار آپولو, آن هم قبل از نمونههایی که فضانوردان آپولو ۱۱ با خود آوردند به زمین میرسید, آبروریزی بزرگی برای آمریکاییها درست میشد اما این سفینه به دلیل محاسبههای فنی اشتباه در ماه سقوط کرد و برنامه روسها ناکام ماند.
برای برداشتن گام بعدی از گئورگی گرچکو فضانورد و طراح سامانههای فضایی خواسته شد محاسبه مسیر و حرکت لونا۱۶ را انجام دهد. وی قبلا با محاسبه ریاضی دقیق خود توانسته بود لونا-۹ را به آرامی بر سطح ماه فرود آورد که نخستین فرود موفق بر ماه بود. وی توانست با بررسی محاسبات حرکت سفینه, مشکل کار را پیدا کند. از فرمول ارائه شده توسط او برای سفینه بعدی یعنی لونا-۱۶ استفاده شد و این کاوشگر بدون سرنشین توانست به آرامی بر سطح ماه بنشیند و نمونه خاک ماه را به زمین بیاورد. لونا-۱۷ خودروی مهنورد لونا خود را به ماه برد و کاری موفق و در آن زمان بینظیر را به انجام رساند. اما محاسبات برای فرود لونا-۱۸ درست از آب درنیامد.
کاوشگر ۵۷۵۰ کیلوگرمی لونا ۱۸، به عنوان بخشی از ماموریتهای بدون سرنشین برنامه لونا در ۲ سپتامبر ۱۹۷۱ با یک فروند موشک سنگین پروتن از بایکونور راهی فضا شد و توانست در ۷ سپتامبر ۱۹۷۱ در مدار ماه به گردش درآید.
این سفینه بدون سرنشین باید مانند لونا-۱۶ به آرامی بر سطح ماه مینشست و نمونه خاک و سنگ این همسایه دیوار به دیوار را به زمین میآورد. کاوشگر تا لحظههایی قبل از نشستن در ناحیه کوهستانی و ناهموار “دریای باروری” (Mare Fecunditatis) واقع در ۳ درجه و ۳۴ دقیقه شمالی، ۵۶ درجه ۳۰ دقیقه شرقی با زمین ارتباط داشت اما ناگهان در ساعت ۰۷:۴۸ روز ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۱، ارسال امواج رادیویی از سوی کاوشگر متوقف شد.
خودنمایی و موازیکاری, راز شکست لونا ۱۸
روز بعد خبرگزاری رسمی شوروی تاس مجبور شد این شکست را بدون اشاره به ماموریت سفینه و دلیل اصلی عدم موفقیت اعلام کند. سالها بعد گئورگی گرچکو پرده از راز شکست ماموریت لونا۱۸ برداشت. بنا به گفته او رقابت بی مورد در بین دفترهای طراحی مختلف فناوریهای فضایی شوروی و موازی کاریها برای خودنمایی که بعد از مرگ سرگئی کارالیف خود را بسیار آشکارا نشان داد, دلیل بسیاری از ناکامیها از جمله شکست لونا ۱۸ بود.
مسئولان دفتر طراحی لاووچکین که در کارنامه خود نقطههای مثبت و خوبی داشتند به پشتوانه این سابقه, در برخی موارد تصمیمهایی میگرفتند که چندان معقول نبود. مثلا تصمیم گرفتند لونا ۱۸ را در لبه شرقی دریای باروری که منطقه ای کوهستانی بود فرود آورند, جایی که امکان نداشت مهنشینهای آپولو بنشینند و به این ترتیب توانایی فناوری فضایی شوروی را به جهانیان نشان دهند و اثبات کنند از آمریکاییها جلوترند.
البته بعد از دو موفقیت بزرگ ماموریتهای لونا ۱۶ و لوناخود که با لونا ۱۷ به ماه رسیده بود, فرود در این منطقه و برداشتن نمونه و بازگشت به زمین میتوانست جنجال بزرگی در دنیا بوجود بیاورد و حنای آمریکاییها در فرستادن انسان به ماه را کم رنگ کند ظاهرا عدم بررسیهای دقیق و محاسبات فنی و موقعیت سنجی منطقه فرود منجر به این شکست شد اما در حقیقت غرور, رقابتهای بیمورد برای خودنمایی و موازی کاری بین دفترهای طراحی مختلف فناوریهای فضایی شوروی راز اصلی ناکامی لونا ۱۸ بود.
انتهای پیام